پاستورلا همولیتیكا و بیماری پنومونی پاستورلایی در گاو

پاستورلا همولیتیكا و بیماری پنومونی پاستورلایی در گاو

نوع مطلب: بیماریهای دام ،

پاستورلا همولیتیكا ، عامل بیماری سینه پهلوی پاستورلایی در گاو های حمل و نقل شده است . این باكتری در ناحیه بالایی دستگاه تنفس و به تعدادی بسیار كم كه حتی از فلور طبیعی قابل تشخیص نیستند جایگزین شده است . ورود باكتری به گاوهای پرواری كه به مدت طولانی استفاده شده اند ، در صورت وجود شرایط استرس زا منجر به بروز بیماری می گردد ( بیماری PP = بیماری ناحیه بالایی دستگاه تنفس ) . جمع شدن گاو های كوچك كه از مزارع مختلف هستند ، از شیر گرفتن گوساله ها و جمع كردن همه آنها در یك محل فروش یا نگهداری همه آنها در یك طویله ، همچنین انتقال حیوان به مناطق جدیدی كه حیوان هنوز به آن عادت ندارد باعث بروز بیماری می شود . پاستورلوز حاد عموما ً در طول اولین هفته ورود دام به منطقه جدید بروز می كند .

 

 این بیماری تحت عنوان تب حمل و نقل و یا مجموعه بیماری تنفسی گاو ها نیز نامیده می شود و در ده سال اخیر مطالعات زیادی در مورد این بیماری صورت گرفته است . ویروسهای بیماری زای دستگاه تنفسی و استرس های محیطی از عوامل بسیار مهم در بروز این بیماری هستند . بیماری به ندرت در گاو های بدون استرس بروز می كند .
اكثر تحقیقات انجام شده در 20 سال اخیر بر روی پاستورلا همولیتیكا و نقش آن در ایجاد مجموعه بیماریهای تنفسی گاو صورت گرفته است . بیماری معمولا ً در یك دوره مشخص نیز در یك گله بروز می كند . آلودگی ممكن است بالا باشد ؛ اما در صورتی كه درمان آنتی بیوتیكی به موقع انجام شود ، میزان مرگ و میر پایین خواهد بود . كاهش میزان تولید ، هزینه بالای واكسیناسیون و درمان و همچنین تلفات ناشی از مرگ از عوامل بسیار مهم در خسارات مالی صنعت گاو ایالات متحده هستند و امروزه نیز هنوز شكل كلی بیماری و اثرآن دیده می شوند . متاسفانه هنوز نیز سیستم خرید و فروش دام به همان صورت قبلی انجام می شود و این امر با برنامه های واكسیناسیونی كه انجام می شوند تناقض دارد . با توجه به مقاوم شدن گونه های پاستورلا همولیتیكا به آنتی بیوتیك های قبلی ، امروزه آنتی بیوتیك های جدیدی برای كنترل این بیماری تولید و استفاده می شوند . بطور خلاصه ، هدف از این مقاله گفتگو در مورد نتایج آخرین تحقیقات انجام شده در مورد این بیماری به همراه ذكر اهمیت بیماری در 5 ساله گذشته می باشد . اكثر تحقیقات جدید تكرار تجربه های گذشته هستند ، اما با دید كاملا ً علمی و استفاده از جدید ترین روش ها انجام شده اند . بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی دیگر عوامل موثر در ایجاد این بیماری در انسان و حیوانات صورت گرفته اند . البته عدم امكان آزمایش بر روی انسان مانع از مطالعه بیماریزایی این باكتری در انسان می شود ، بنابراین پیشرفت های فعلی در مورد روند بیماریزایی همه در نتیجه انجام تحقیقات روی میزبان طبیعی بدست آمده است .

همه گیر شناسی :

این باكتری عموما ً در گاو های سالم و بدون استرس قابل جستجو نیست . به همین دلیل در مورد میزان شیوع آن در گاو های سالم اطلاعات درستی وجود ندارد . هرچند عموما ً در طول یك بیماری ویروسی تنفسی و یا پس از استرس ناشی از حمل و نقل میزان بالایی از این باكتری در ناحیه بالایی دستگاه تنفس رشد می كند . معمولا ً در نمونه گیری از مزرعه اصلی و یا جمع آوری و نمونه گیری پیش از حمل و نقل تعداد كمی از گونه های باكتری مشاهده می شوند . در این حالت سروتیپ A ی پاستورلا همولیتیكا مهمترین باكتری جدا شده است .
لوزه مخزن اصلی باكتری در ناحیه فوقانی دستگاه تنفس است . این باكتری را حتی می توان در هنگامی كه پاستورلا همولیتیكاهای حلق و بینی قابل تكثیر نیستند نیز جدا نمود . دانشمندان با استفاده از موتان های مقاوم به ریفامپین كه می توان آنها را در گونه های كشت مخلوط جدا نمود ( مانند نمونه های گرفته شده از ترشحات بینی و مایع شستشوی لوزه ) نشان دادند كه پاستورلا همولیتیكا به سرعت در میان گاوهای سالمی كه در كنار هم هستند پخش می شود . انتقال افقی بین گاوهایی كه با هم اختلاط دارند و گاوهای حمل و نقل شده با استفاده از شرایطی كه پاستورلا همولیتیكای محیط بدلیل یك حذف پلاسمید بسیار كم بود ، مشاهده شده است و این امر به ضرورت كنترل ناحیه حلق و بینی به منظور كاهش سرایت بیماری بین گاوهای سالم اشاره دارد . همچنین در شرایطی كه میزان جمعیت پاستورلا همولیتیكا در گاوهای استرس دیده قابل كنترل باشد میزان آلودگی شش ها با این باكتری بسیار كمتر خواهد بود .

تنوع های موجود در باكتری پاستورلا همولیتیكا :

بنظر می رسد كه این باكتری دارای 12 سروتیپ است كه در 12 بیوتیپ تقسیم شده اند . سروتیپ اولی كه باعث بروز بیماری در گاو می شود سروتیپ A1 می باشد . در حالی كه در مورد گوسفند تمامی سروتیپ ها بیماریزا هستند . تفاوتهای گونه ای سروتیپ ها از لحاظ همه گیر شناسی و به منظور تعیین درجه خویشاوندی این نمونه ها و شناخت انواع مهم بیماریزا بسیار اهمیت دارد .

روشهای مشخص كردن گونه های پاستورلا همولیتیكا عبارتند از :

1 - REA
2 - Ribotyping
3 - پروتئین های خارج غشایی (OMP)
4 - لیپوپلی ساكارید (LPS)
5 - شكل كپسول
6 - مقایسه ردیف های مولكول های s rRNA 16
7 - الكتروفورز آنزیم های چند لوكوسی
8 - تقسیم بندی بر اساس خواص فنوتیپی

بطور مداوم سروتیپ های جدیدی در حال شناخته شدن هستند و الگوهای جدید در مورد ارتباط بین گونه ها طراحی شده است . آنتی ژن های مشخصی كه شرایط خاصی برای رشد احتیاج دارند نیز تعیین شده اند ( مانند رشد میزبان و یا محدودیت آهن ) . گونه های سروتیپ های مشترك گاو و گوسفند در ساختار پروتئین های خارج غشایی با هم متفاوتند و این موضوع ارتباطی خاص بین ساختمان های سطح سلولی و اختصاصی بودن میزبان را مشخص می كند . ادامه تحقیقات بر روی سروتیپ ها نقش سروتیپ های 2 و 6 را نیز در بیماری زایی در گاو مشخص نموده است .

عوامل حدت :

عوامل ساختمان كپسولی و لیپوپلی ساكارید در حدت این باكتری بسیار موثرند . اگرچه پاستورلا همولیتیكا بعضی آنزیم ها را تولید می كند ، اما نقش آنها در بیماریزایی این باكتری مشخص نشده است . تولید پروتئین های خارج غشایی خاص و لوكوتوكسین و میزان تولید آنها بستگی به شرایط رشد دارد و تولید لوكوتوكسین و مكانیزم آن در نابود كردن گلوبولهای سفید تا كنون به میزان زیادی مورد مطالعه قرار گرفته است . پروتئین های خارج غشایی و پروتئین های پری پلاسمی كه مسئول جذب آهن هستند نیز در مورد این باكتری مشخص شده اند كه ترشح آنها تحت تاثیر محدود شدن آهن محیط در حین رشد می باشد . پاسخ سیتوكین های ترشح شده از ماكروفاژها بوسیله لیپوپلی ساكارید ها تحریك می شود . اگرچه عمل لوكوتوكسین در كشتن گلبولهای سفید با تجزیه این سلولها موضوع بسیاری از مطالعات بوده است ، اما مطالعات اخیر در مورد عملكرد آنها با استفاده از دوز غیر كشنده صورت گرفته است . كشت مونوسیت ها با میزان غیر مهلك ( كمتر از حد كشنده ) لوكوتوكسین ، باعث تحریك بدن و آزاد شدن سیتوكین ها می شود و لوكوسیت های آزاد شده متحمل تغییرات ثابتی مانند مرگ برنامه ریزی شده سلول (apoptosis) می شوند . نكته قابل توجه در مورد لوكوتوكسین ها ، یكی بودن آنها چه از نظر وزن مولكولی و چه از نظر فعالیت آنها است و این حالت را حتی می توان در سروتیپ های مشخص جستجو كرد . مطالعات اخیر وجود پروتئاز های ایمونوگلوبولین G1 (IgG 1) و یك سوپراكسید دیسموتاز را نشان می دهد . موتان های پاستورلا همولیتیكا كه فاقد لوكوتوكسین هستند در حدت و بیماریزایی كاهش مشخصی دارند كه این امر با اندازه گیری میزان فاكتورهای كلینیكی ، آسیب های ریوی و كاهش از دست دادن لكوسیت ها مشخص می شود . اطلاعات فعلی در مورد عوامل حدت و نقش آنها ، برای ما در مقابله با باكتری پاستورلا همولیتیكا و در نتیجه بیماری پاستورلوز بسیار مفید خواهد بود .

بیولوژی مولكولی :

با وجود پیشرفت سریع دانش زیست شناسی مولكولی مطالعات امروزی ما در مورد پاستورلا همولیتیكا در نتیجه وارد كردن فاكتورهای ژنتیكی آن به داخل باكتری E.coli( به منظور بیان ژن ها ) صورت گرفته است . هنگامی كه با استفاده از روش های مهندسی ژنتیك تركیبات ژنتیكی E.coli را وارد پاستورلا همولیتیكا كنیم ، این ژن ها نابود می شوند و این امر مانع از تكامل موتان های پاستورلا همولیتیكا می گردد . اندونوكلئارز محدود كننده پاستورلا همولیتیكا (Pha1) سدی موثر و شناخته شده در برابر عوامل ژنتیك خارجی می باشد و ژن آن ، DNA های خارجی را در هنگام ورود به باكتری متیله می كند . این امر شرایط را برای جداسازی موتان های aroA فراهم میكند . این موتان ها گونه ای از پاستورلا همولیتیكا هستند كه لوكوتوكسین غیر فعال ترشح می كنند و برای ما موتانی فاقد لوكوتوكسین تولید خواهد نمود . پیشرفت های حاصله به منظور وارد كردن قطعه ای از DNAی خارجی به داخل پیكر پاستورلا همولیتیكا به ما اجازه می دهد تا موتان های مشخص و یا موتان های حذفی خاصی را به منظور تولید واكسن و یا مطالعه عملكرد عوامل حدت تولید نماییم .

آنتی ژن های حفاظتی :

آنتی ژن های پاستورلا همولیتیكا كه نقش محافظتی و مقاومت را در این باكتری دارند شناسایی شده اند و شرایط رشدی كه باعث بهترین بیان این ژن ها می شود نیز مشخص شده است . آزمایش نشان دادن پاستورلا همولیتیكای نوتركیب همراه با آنتی سرم ( سرم همراه با پادتن ) منجر به تولید آنتی ژنی با 60 كیلو دالتن وزن می شود كه خواص آنتی ژنی بالایی دارد . گاوها را می توان با این آنتی ژن واكسینه نمود و سپس در معرض آلودگی قرار داد . عیار سرم های بهبود یافته در برابر آنتی ژن ها نیز در مطالعات قبلی مشخص گردیده است . كشف اهمیت آنتی ژن های حفاظتی باعث ایجاد شرایطی بهتر برای تولید بهترین واكسن می شود و ممكن است منجر به پیشرفت هایی در تولید واكسن های ایمنی تحت واحد گردد .

واكسن ها :

در طول سالیان متمادی واكسن های مختلفی برای این بیماری مورد استفاده قرار گرفته اند كه بسیاری از آنها یك ایمنی جزئی در برابر پاستورلا همولیتیكا ایجاد می كنند . آزمایش واكسن ها در شرایط مزرعه بسیار گران است و نتایجی متغیر را نیز به ما می دهد . لذا بیشترین تحقیقات در مورد واكسن این بیماری به منظور تولید واكسن های بهبود یافته صورت می گیرد . بعضی واكسن های زنده استفاده شده منجر به بروز بیماری های سیستمیك پس از واكسیناسیون می شوند . نوعی واكسن تهیه شده از بافت كه به طریقه زیر پوستی استفاده می شود باعث جلوگیری از تكثیر باكتریها در گاوهای حمل و نقل شده و گاوهای آزمایشی می شود . استفاده دهانی از هیدروژل های مایع رویی كشت باكتری نیز باعث بروز مقاومت در برابر عفونت تجربی می شود . پروتئین های خارج غشایی نیز در غیاب لوكوتوكسین ها باعث ایجاد ایمنی در برابر باكتریهایی می شوند كه در ناحیه سینه ای قرار گرفته اند ، اما در مقابل دیگر سروتیپ ها تنها یك ایمنی متقاطع بوجود می آورند . پاستورلا همولیتیكای زنده باعث بوجود آمدن برخی انواع ایمنی متقاطع بین سروتیپ های A1 ، A2 و A6 در بز می شود . پادتن های مخصوص پروتئین های خارج غشایی تنظیم كننده آهن در ایجاد حفاظت نقشی ندارند و این امر وجود آنتی ژن هایی دیگر را نیز مشخص می كند . واكسن های زیر واحد شامل مایع رویی كشت باكتری ها همراه و یا بدون لوكوتوكسین و پروتئین های خارج غشایی تنظیم كننده آهن باعث ایجاد ایمنی در برابر آلودگی تجربی پاستورلا همولیتیكا می شوند . واكسن های تجاری ، بر حسب توانایی شان در استخراج پاسخ پادتنی به آنتی ژن های مشخص طبقه بندی می شوند . به منظور سلامت كار ، واكسن های زنده باید از باكتری های بدون حدت باشند . تولیدات جدید به منظور ایجاد روشی تازه در واكسیناسیون پاستورلا همولیتیكا طراحی شده اند . ممانعت از تكثیر باكتری ها در ناحیه فوقانی دستگاه تنفس یكی از روش های قابل اجرا و پیشنهاد شده می باشد . این تولیدات را می توان بر حسب پاسخ پادتنی خاصی كه به یك آنتی ژن می دهند ارزیابی كرد و واكسن ها را بر اساس این قدرت ، یعنی توانایی در استخراج پاسخ پادتنی در برابر آنتی چنی خاص طبقه بندی نمود . تمامی این فعالیت ها به منظور تولید واكسنی بهتر با هم تلاش می كنند .

ایمنی شناسی :

مطالعه بر روی پاسخ ایمنی گاوها به پاستورلا همولیتیكا و همچنین آنتی ژن های مشخص و عوامل حدت آن در حال پیشرفت است . پاستورلا همولیتیكا و فرآورده های ناشی از آن باعث تحریك ماكروفاژهای آلوئولی و پاسخ سیتوكین ها می شوند . گاوهایی كه از طریق بینی در معرض باكتریهای زنده قرار گرفته اند هم در بینی و هم در شش تولید پادتن می نمایند ، در حالی كه در گاو هایی كه تنها از طریق شش در معرض آلودگی قرار گرفته اند پادتن ها تنها در شش تولید می شود و البته پاسخ های ایمنی سرمی به هر دوی این موارد وابسته است . این امر نشان می دهد كه روش پاسخ ایمنی می تواند منجر به پاسخ ایمنی در ناحیه فوقانی دستگاه تنفس شود . قرار دادن حیوان در معرض باكتری های زنده منجر به بوجود آمدن پاسخ ایمنی وابسته به سلول می شود و این امر در نتیجه تحریك لنفوسیت های لنفی توسط پروتئین های خارج غشایی می باشد . مطالعات ایمنی شناسی ، به منظور تعیین بیماریزایی سویه ها و ضمنا ً مطالعات واكسنی بسیار ضروری هستند .

درمان :

مواد ضد میكروبی به میزان زیادی در درمان بیماری سینه پهلوی پاستورلایی استفاده می شوند . گونه های این باكتری اكثرا ً به آنتی بیوتیك های وسیع الطیف مقاوم هستند . بنابراین آنتی بیوتیك های جدید هم به منظور درمان و هم به منظور پیشگیری از بروز بیماری تولید شده اند .

نتیجه گیری :

تا به حال مطالعات زیادی در مورد این بیماری صورت گرفته است و احتمالا ً این تحقیقات به بهبود كنترل سینه پهلوی پاستورلایی و در نتیجه كاستن ضرر های اقتصادی در صنعت گاو كمكی موثر خواهند نمود .





روند بیماری سینه پهلو ( پنومونی ) پاستورلایی :

بیماری های تنفسی ناشی از پاستورلا ها ، از عوامل مهم مرگ و میر در گاو ها ، در صنعت گاوداری ایالات متحده آمریكا می باشد . شكل كلی این بیماری بصورت نكروز فیبرینی و تورم پرده جنب ، همراه با سینه پهلو می باشد و بطور كلی این بیماری تحت عنوان تب حمل و نقل نامیده می شود . در این بیماری عمدتاً چندین عامل بیماریزا مشكل زا هستند و در ایجاد بیماری ، عوامل مستعد كننده و ضمنا ً باكتریهای بیماریزای فرصت طلب اولیه ، ثانویه و یا نوع سوم نقش دارند .
عوامل مستعد كننده بروز این بیماری عوامل متفاوتی هستند كه در دو گروه قرار می گیرند :

1 - مدیریت و محیط
2 - عوامل عفونتزا

از جمله عوامل مربوط و مدیریت و محیط كه در زمره عوامل استراس زا قرار می گیرند می توان این موارد را نام برد : از شیر گرفتن گوساله ها ، جمع كردن دام ها در یك مكان ، حمل و نقل دام ها ، اختلاط دامهایی كه از مناطق مختلف هستند ، شلوغ بودن محیط دام ، اخته كردن دام ، كندن شاخ ، گرسنگی ، كم آبی ، آب و هوای سرد و مرطوب ، آب و هوای گرم و خشك ، هوای همراه با گرد و خاك و تغییرات آب و هوایی .
از جمله عوامل عفونتزا كه برای دام حالت استرس زا دارند می توان ویروس رینوتراكئیت عفونی گاو ها (IBR) ، PI3 ، اسهال ویروسی گاوها (BVD) ، BRSV و دیگر ویروس هایی را نام برد كه به سیستم تنفسی حیوان حمله ور می شوند همچنین گونه های كلامیدیا و مایكوپلاسما نیز می توانند از عوامل مستعد كننده بیماری پاستورلوز باشند . باكتری های عمده ای كه در بروز این بیماری دخیل هستند عبارتد از : پاستورلا همولیتیكا ، پاستورلا مولتوسیدا ، هموفیلوس سومنوس (Haemophilus somnus) و اكتینوباسیلوس پیوژنس (Actinobacillus pyogens) . با این كه پاستورلا مولتوسیدا و هموفیلوس سومنوس در بعضی از موارد جدا شده اند ، اما باكتری عمده جدا شده از نمونه های بیماری پاستورلا همولیتیكا می باشد . پاستورلا همولیتیكا بیوتیپ A ، سروتیپ 1 (ST1) مهمترین باكتری عامل ایجاد عوارض كلینیكی بیماری و آسیب های حاد ریه می باشد . بیماری را می توان بصورت تجربی و با آلوده نمودن ناحیه سینه و یا داخل نای بوسیله پاستورلا همولیتیكا ( به تنهایی ) ایجاد نمود .
نتایج بررسی های آزمایشگاهی نشان می دهد كه بر حسب میزان پیشرفت بیماری و زمان مرگ ، گونه های باكتری جدا شده از شش در در ذات الریه پاستورلایی متفاوتند . در اشكال حاد بیماری و نمونه های تحت حاد ذات الریه تنها باكتری كه جدا می شود ، پاستورلا همولیتیكا می باشد . اگر حیوانات به مدت طولانی برای درمان نگه داشته شوند و یا روش های درمانی غیر موثر و یا ناكافی باشند ، بیماری به مراحل پیشرفته خود می رسد كه در آن آسیب های مشخص ریه دیده می شود . پاستورلا همولیتیكا ندرتا ً به تنهایی جدا می شود ، اما به نظر می رسد كه از نظر طبیعی نیز قسمتی از باكتری های كشت مخلوط می باشد . هنگامی كه بیماری بیشتر شكل مزمن خود را نشان می دهد و آبسه ها ( چرك ها ) شروع به توسعه یافتن می نمایند ، اكتینوباسیلوس پیوژنس نیز در كشت دیده می شود .
در گاوی كه از نظر كلینیكی سالم است ، پاستورلا همولیتیكا به تعداد كمی و در پاساژ های بینی دیده می شود و باكتری هایی هم كه جدا می شوند را عمدتا ً بیوتیپ A سروتیپ 2 تشكیل می دهند كه به ندرت با این بیماری ارتباط دارند . به دنبال شرایط استرس زا و یا بیماری ویروسی ، میكروب های پاستورلا همولیتیكای بیوتیپ A سروتیپ 2 (ST2) كه بصورت هم سفره (Commensal) در ناحیه بالایی دستگاه تنفس هستند ، با رشدی سریع و انتخابی به بیوتیپ A سروتیپ 2 ( نوع بیماریزا ) تبدیل می شوند . در این هنگام كه تكثیر وسیع باكتری در ناحیه بالایی دستگاه تنفس انجام شده است ، باكتری را می توان با كشت یك قطره ( دراپلت ) گرفته شده از نای كشت داد . این هسته های دراپلتی وارد وارد ریه شده ، شروع به تكثیر می نمایند . نكته قابل توجه این است كه در این هنگام كه رشد انفجاری و تكثیر وسیع پاستورلا همولیتیكای ST1 ( بیوتیپ A سروتیپ 1 ) انجام می شود ، سرعت تكثیر پاستورلا مولتوسیدا تغییری نمی یابد و بنابراین بنظر می رسد كه تكثیر پاستورلا مولتوسیدا در ریه به میزان صدمه اولیه وارد شده به ریه توسط پاستورلا همولیتیكا وابسته است . این امر تنها تفاوت موجود بین این دو شكل پاستورلا ( پاستورلا همولیتیكا بیوتیپ A سروتیپ 1 و پاستورلا مولتوسیدا ) نمی باشد ، بلكه این دو باكتری در حدت نیز با یكدیگر متفاوتند . Ames و همكارانش ، توانستند درصد آسیب وارد شده به ریه در اثر برخورد بین گونه های بیماریزای پاستورلا را نشان دهند . این دانشمندان ثابت نمودند كه پاستورلا همولیتیكا در فاز لگاریتمی ِ 10 × 1 عوارض مشخصی بر روی ریه ایجاد می كند كه با عفونت طبیعی برابری دارد اما پاستورلا مولتوسیدا در فاز لگاریتمی ِ 10 × 1 عوارض پاتولوژیك بسیار پایینی دارد . در حقیقت ، پاستورلا همولیتیكا در فاز لگاریتمی 10 میلیون عوارضی بیشتر از فاز لگاریتمی 1 بیلیون پاستورلا مولتوسیدا ایجاد می نماید .
نمودار زیر در مورد میزان پیشرفت بیماری ذات الریه پاستورلایی ، بر پایه عوامل مستعد كننده و انواع عوامل عفونتزای جدا شده از ریه ( در ذات الریه پاستورلایی ) آورده شده است. اگرچه این بیماری در نتیجه عوامل مختلفی ایجاد می شود ، اما عقیده بر این است كه كنترل و جلوگیری از آلودگی با پاستورلا همولیتیكا سروتیپ 1 به میزان قابل توجهی شیوع و شدت تب حمل و نقل را پایین خواهد آورد .

نمودار یك :

ذات الریه پاستورلایی گاو ، پیشرفت بیماری :

1 - عوامل مستعد كننده :

استرس :

با مدیریت مناسب می توان از میزان استرس وارده به حیوانات كاست ، اما به توجه به شرایط فعلی ، نمی توان میزان استرس را به صفر رسانید .

آلودگی های ویروسی :

4 ویروس عمده كه با این بیماری در ارتباط هستند عبارتند از IBR ، BVD ، BRSV و PI3 كه هر جایی كه گاو ها باشند ، این ویروس ها نیز دیده می شوند . - با وجود این كه در مورد این ویروس ها واكسیناسیون نیز انجام می شود ، اما نمی توان حیوانات یك جمعیت دامی را بطور كامل در برابر این ویروس ها ایمن نمود .
2 - عوامل بیماریزای اولیه :

پاستورلا همولیتیكا :

ویروس های دستگاه تنفس باعث تخریب لایه بیرونی این دستگاه و از بین رفتن سد آن در برابر عوامل بیماریزا می شوند و در این شرایط پاستورلا همولیتیكا می تواند به راحتی به این لایه حمله ور شود . - چنانچه باكتری پاستورلا همولیتیكا به میزان زیادی تكثیر یابد می تواند به ناحیه پایینی دستگاه تنفس وارد شده ، در این محل عوارض بیماری ( مانند زخم های این ناحیه ) را ایجاد نماید . - به نظر می رسد كه صدمات وارد شده در اثر این باكتری ، عامل اولیه بروز مرگ و میر در نمونه های مبتلا به BRDC هستند .

3 - باكتری های فرصت طلب :

- چنانچه تا این مرحله آلودگی نیز این باكتری ها هیچ دخالتی در بروز بیماری نداشته باشند ، اما بدلیل آسیب های شدید وارد شده توسط پاستورلا همولیتیكا ، باكتری های فرصت طلب در این محل شروع به تكثیر می نمایند . - در این مرحله پاستورلا همولیتیكا و اكتینو باسیلوس پیوژنس باكتری های عمده جدا شده می باشند . - تا كنون هیچ عامل حدت مشخصی برای باكتری پاستورلا مولتوسیدا پیدا نشده است . - در مورد تولید واكسن به منظور كاهش آسیب های وارده توسط ویروس ها و پاستورلا همولیتیكا دو دیدگاه منطقی و علمی وجود دارد و بطور كلی می توان با انجام واكسیناسیون از قدرت رشد باكتری های فرصت طلب به میزان قابل توجهی كاست .

همه گیر شناسی بیماری پاستورلوز و تجزیه و تحلیلی آماری آزمایشات :

همانطور كه گفته شد ، پاستورلا همولیتیكا عامل اصلی بروز سینه پهلوی پاستورلایی می باشد و ضمنا ً تحت عناوین دیگری مانند تب حمل و نقل ، سینه پهلوی فیبرینی و یا بیماری تنفسی گاو نیز نامیده می شود . این بیماری بیش از سایر بیماری های تركیبی مسئول خسارات اقتصادی است و در انتها نیز منجر به بروز مرگ می شود . درمان دام های بیمار هزینه زیادی دارد و كاهش وزن نیز از دیگر عوارضی است كه در گوساله هایی دیده می شود كه تازه از شیر گرفته شده و یا به تازگی به مناطق جدید برده شده باشند .
با وجود سالها تحقیق ، سوالات زیادی در مورد همه گیر شناسی این بیماری وجود دارد . مثلا ً مشخص نیست كه پاستورلا همولیتیكا یك باكتری مزمن می باشد و یا نه . مطالعه نتایج تحقیقات كلینیكی پیش از سال 1985 نشان می دهد كه میزان آلودگی و مرگ و میر ناشی از پاستورلا همولیتیكا به ترتیتب 0 تا 69 درصد و 1 تا 15 درصد بوده است . البته در این مطالعات فقدان یكسانی ، اشاره به منبعی خاص ، توضیح نمونه مورد بررسی و همچنین میزان آلودگی خام و مرگ و میر دیده می شود . نتایج چندین تحقیق كه پس از مطالعه بالا صورت گرفت نشان می دهد كه میزان خام مرگ و میر در این بیماری معیاری قابل اعتماد نیست .
یكی از وسیعترین بررسی های انجام شده در مورد همه گیر شناسی این بیماری در كانادا و در طی یك دوره 4 ساله با استفاده از 60 هزار گوساله انجام گرفت . در تمام نمونه هایی كه منجر به مرگ شد ، بازگشایی بافت انجام گرفت و ذات الریه فیبرینی بر اساس نشانه های مشخص التهابات ، برونكوپنومونی و اگزودا تشخیص داده شد . نتیجه این تحقیقات گسترده نشان می دهد كه فاصله مكانی كه گوساله ها از محلی به محل دیگر برده می شوند بر روی شیوع ذات الریه فیبرینی اثری ندارد . نكته دیگر این است كه در طی سالهایی كه میزان عفونت بالا بوده است ، دسته ای از نمونه های تلف شده مشخص گردیده اند ، اما دلیل بروز این حالت مشخص نشده است . در طول این چند سال مطالعه ، میزان خام مرگ و میر از حدود 44/2 تا 78/4 متغیر بوده است و میزان مرگ و میر نیز بین 25/0 درصد تا 73/2 درصد بیان شده است . در طی این دوره مطالعه ، ذات الریه فیبرینی مسئول 10 تا 57 درصد مرگ و میر بوده و حداكثر مرگ و میر 16 روز پس از ورود گوساله ها به محل جدید دیده می شود . اولین اهمیت این بیماری در صنعت گاو این است كه هجوم بیماری كشنده ، در طی 8 روز پس از ورود به منطقه جدید دیده می شود و این امر به لزوم اجرای یك برنامه پیشگیری موثر در زمان ورود گله به منطقه جدید اشاره دارد . برای ایجاد آسیب های موجود در ذات الریه فیبرینی ، به فعالیت بسیار زیاد و رشد پاستورلا همولیتیكا در فاز لگاریتمی باكتری نیاز است . فاز ساكن نمونه های كشتی پاستورلا همولیتیكا و یا فاز لگاریتمی كشت پاستورلا مولتوسیدا باعث بروز جراحات وسیع ریه نخواهند شد . البته پاستورلا مولتوسیدا را می توان از بافت ریه جدا نمود ، اما آسیب های ناشی از این باكتری تقریبا ً تنها نكروزی ناچیز را در بر می گیرند كه حتی ممكن است در بعضی موارد دیده هم نشود . پاستورلا همولیتیكا بیوتیپ A سروتیپ 1 عامل اولیه بروز ذات الریه فیبرینی می باشد . سروتیپ 2 این باكتری عموما ً در ناحیه فوقانی دستگاه تنفس حیوانات سالم دیده می شود ، اما به ندرت سبب بروز بیماری تب حمل و نقل می شود . سروتیپ 1 به ندرت از گاوهای سالم جدا شده است ، اما بعد از وارد شدن استرس به حیوان ، این سروتیپ رشدی بسیار فاحش را در پیش می گیرد . استرس به حیوان ممكن است در طی خرید و فروش حیوان ، انتقال حیوان ، آلودگی های ویروسی و یا شرایط نامساعد طبیعی ایجاد شود . در طی استرس ، سروتیپ 1 داخل ناحیه فوقانی دستگاه تنفس تكثیر می یابد و در پی آن باكتری همراه با تنفس به ناحیه پایینی دستگاه تنفس می رود . تعداد زیادی از باكتری ها وارد شش ها می شوند و ماكروفاژهای آلوئولی را در گیر می كنند . اندوتوكسین این باكتری از دیواره آلوئول ها گذر كرده ، بر روی انواع مختلف سلولها مانند ماكروفاژها ، اندوتلیوم ، نوتروفیل ، لنفوسیت ها پلاكت ها و كمپلمان اثر می گذارد . اندوتوكسین خالص این باكتری سبب تحریك ماكروفاژهای آلوئولی برای تولید بیشتر سیتوتوكسین های التهابی ، فاكتور نكروتیك توموری آلفا (alpha-TNF) و اینترلوكین 1 بتا (IL-1beta) می گردد . همچنین در ریه گوساله های آلوده نیز میزان آلفا و اینتر لوكین 1 بتا بالا می رود . بدین ترتیب اندوتوكسین سبب بروز پاسخ التهابی شده ، سلولها در سراشیبی نابودی قرار می گیرند . لوكوتوكسینی هم كه توسط باكتری ترشح می شود سلولهای فاگوسیتی را نابود كرده ، سبب بیشتر شدن پاسخ التهابی می گردد .
در ضمن لوكوتوكسین خالص باعث تحریك ترشح سیتوكین های التهابی ، فاكتور نكروتیك توموری و اینترلوكین 1 بتا در ماكروفاژهای آلوئولی گاو می شود . نتیجه پایانی ، تجزیه سلول میزبان و بروز ذات الریه فیبرونكروتیك به دنبال پاسخ آماسی می باشد كه این حالت در لوب قدامی-شكمی ریه نیز پخش شده ، در انتها منجر به مرگ حیوان می گردد .

تجزیه و تحلیل نتایج آزمایش واكسن ها :

قرار گرفتن طبیعی حیوان در معرض آلودگی با پاستورلا همولیتیكا باعث ایجاد اثر محافظتی در برابر عود مجدد بیماری می شود . گاوهایی كه میزان بالایی از پادتن مخصوص پاستورلا همولیتیكا دارند در برابر آلودگی مقاومند و حیواناتی كه میزان پایینی از پادتن خنثی كننده لوكوتوكسین را دارند بیشتر در اثر ابتلا به این بیماری تلف می شوند . این تحقیقات نشان می دهد كه واكسیناسیون می تواند راهی موثر برای مقابله با این باكتری باشد . انواع مختلف واكسن های تجاری و آزمایشی علیه پاستورلا همولیتیكا ساخته شده اند . این واكسن ها از باكترین ، باكتری زنده تخفیف حدت یافته و واكسن های زیر واحد (subunit)تشكیل شده اند . تاثیر این واكسن ها با انجام آزمایشات در مزرعه و یا نمونه های تجربی مشخص شده ، اما این نتایج همواره یكسان نبوده اند . دلیل بروز این حالت را می توان به تعداد زیاد عواملی كه در این مطالعات مورد بررسی قرار می گیرند مربوط دانست . این عوامل عبارتند از : برخورد با عفونت ویروسی پیش از بروز بیماری ، برخورد با پاستورلا همولیتیكا بدون آلودگی با ویروس ها ، میزان برخورد ، راه ورود ، روش آلودگی ، راه ورود باكتری و مشاهده پس از آلودگی . دیگر عوامل متغیر عبارتند از یاور های موجود در واكسن ، زمان های تكثیر ، اندازه نمونه ها و خصوصیات گاو مورد آزمایش . با در نظر گرفتن این عوامل متغیر ، مقایسه نتایج و طراحی نتیجه نهایی امری مشكل خواهد بود . هرچند در بررسی های اخیر و در مقالات دامپزشكی از روشی به نام met analysis استفاده می شود . اخیراً محققین دانشگاه Minesota از این روش برای ارزیابی واكسن های مختلف علیه ذات الریه پاستورلایی استفاده نمودند . در تمام مطالعات ، برخورد نمونه آزمایشی با واكسن صورت می گیرد و تاثیر واكسن با استفاده از یكی از دو روش زیر مشخص می شود :

1 - VETCDCAB
2 - MEDLINE

بطور كلی در این مورد 72 آزمایش انجام شد و در روش met analysis مورد بررسی قرار گرفت . سن گروه های حیوانی ، اندازه نمونه ها ، نوع واكسن ها ، روش واكسیناسیون ، دوز واكسن ، نوع یاور ، زمان تكثیر ، زمان برخورد با عامل بیماریزا پس از اولین واكسیناسیون ، روش برخورد ، دوز برخورد ، روند برخورد ، زمان مشاهده پس از برخورد و درصد گیری ریه در هر مطالعه مشخص شده و آزمایش می شود . واكسن هایی كه در مطالعات مورد بررسی قرار می گیرند ، به دوازده دسته تقسیم می شوند :


واكسن های زنده ، زنده تخفیف حدت یافته ، زنده وابسته به استرپتومایسین ، مایع رویی كشت ، باكترین ، عصاره تیوسیانات پتاسیم ، عصاره نمك بافر فسفات ، پروتئین نوتركیب با 30 كیلو دالتن وزن ، عصاره سدیم سالیسیلات ، عصاره خارج غشایی ساكروزول و واكسن كنترل شده . بعد از این كار حداقل آسیب وارد شده به ریه پس از هر بار واكسیناسیون مشخص شده و سپس واكسن با توجه به تمام عوامل متغیر مذكور در بالا طبقه بندی می شود و میزان ایمن كننده هر واكسن نیز مشخص می گردد . در واكسن های زنده ای كه برای گاو استفاده می شود ، واكسن ها حداقل آسیب های ریوی را در پس دارند و به طور مشخصی از واكسن های كنترل كننده جدا هستند . باكترین ، مایع رویی كشت و تیوسیانات پتاسیم نیز به طور مشخصی آسیب های كمتری نسبت به واكسن های كنترل شده ایجاد می كنند . اما مایع رویی كشت و تیوسیانات پتاسیم از پروتئین های غشایی ایمنی بهتری نسبت به باكترین ها ایجاد می كنند . در كل به نظر می رسد كه واكسن های زنده موثرترین واكسن ها در ایمنی زایی هستند ، اما عوارض جانبی ویگری مانند تب ، التهابات موضعی و Lamenes میزان استفاده از آنها را محدود كرده اند . در روش met analysis ، مایع رویی كشت و عصاره تیوسیانات پتاسیم به اندازه واكسن های زنده در كاهش آسیب های ریوی و ایمنی زایی موثرند . اگرچه واكسن های زنده وابسته به استرپتومایسین در آزمایشات اولیه ، ایمنی خوبی را ایجاد می كردند ، اما در روش مت آنالایزیس مشخص شد كه اثر آنها از باكترین ها ضعیف تر است .

 

مسائل و توضیحاتی در مورد تلقیح مصنوعی



مسائل و توضیحاتی در مورد تلقیح مصنوعی

 

چه موقع تلقيح نماييم ؟
زمان مناسب تلقيح گاو بسته به اين است كه اولين ايستا فحلي چه زمان اتفاق افتاده باشد براي دستيابي به بهترين نرخ آبستني بايد گاوها و تليسه ها را از بين ده تا چهارده ساعت پس از مشاهده اولين ايستا فحلي تلقيح نمود يعني گاوهائي كه اولين ايستا فحلي آنها در صبح اتفاق افتاده باشد بايد در اواخر بعداز ظهر تلقيح نمود و گاوهائيكه در عصر فحل شده اند لازم است صبح روز بعد (قبل از ساعت 10 )تلقيح شوند اين روش قانون صبح _بعد از ظهر ميگويند . زمان مناسب تلقيح باعث ميشود تا تعدادي بيشتري اسپرم سالم به تخمكها رسيده ٬عمل لقاح بصورت مناسب انجام شود . تلقيح زود هنگام گاو ها باعث ميشود بسياري از اسپرمها قبل از تخمك اندازي نابود شوند ٬از سوي ديگر تلقيح دير هنگام باعث پير شدن تخمك شده و قبل از رسيدن اسپرمها فعاليت تخمك از بين ميرود . در صورتيكه قانون صبح ٬بعد از ظهر به خوبي رعايت شود درصدآبستني افزايش مي يابد .
در پايان لازم به ذكر است حفظ يك برنامه فحل يابي موفق باعث تولد گوساله هاي بيشتر و توليد شير زيادتر در گله ميشود و اين بدان مفهوم است كه سود و بهره وري بيشتري در انتظار گاودار است .

تشخيص فحلي و زمان مناسب تلقيح :

انجام يك زايش 12 ماهه به تشخيص فحلي مناسب و زمان دقيق تلقيح بستگي دارد در واقع مي توان گفت تشخيص فحلي گله شما يكي از مهم ترين عوامل توليد مثلي گاوداري است توصيه ميشود كه حتماً شخصي مسئول فحل يابي در گله باشد و در صورت نبودن آن شخص بايد فرد ديگري وظيفه فحل يابي را به عهده بگيرد . هر چه زمان براي آموزش فحل يابي به كارگران صرف كنيددر صد موفقيت فحل يابي و نهايتا توليد مثل افزايش مي يابد .نخستين گام در يك برنامه تشخيص فحلي موفق شماره زني و واضح گاوها مي باشد تا بتوان گاومورد نظر را از فاصله دور تشخيص داد .
چه موقع فحل يابي كنيم ؟
بطور كلي متوسط زمان فحلي گاوها حدود 14 ساعت است و 25%از گاوها نيز 8 ساعت فحلي نشان ميدهند بنابراين اگر شما گاوها را روزانه يك بار مورد مشاهده قرار دهيد حدود 50%گاوهاي فحل را تشخيص ميدهيد در حاليكه روزانه دو بار مشاهده با فاصله زماني يازده الي سيزده ساعت اين عدد را به 80%ميرساند از سوي ديگر روزانه چهار مرتبه مشاهده گاوها و هر مرتبه به مدت 20 الي 30 دقيقه باعث ميشود كه 95%گاوهاي فحل را تشخيص داده شوند . عواملي همچون بيماري ٬آب و هوا وشرايط بستر بر طول فحلي اثر ميگذارند . گاوها در آب و هواي بسيار گرم و شرجي يا بسيار سرد مدت زمان كوتاهتري نشان ميدهند . بهترين زمان مشاهده گاوهاي فحل صبح زود قبل از شير دوشي و خوراك دهي ٬اوايل بعد از ظهر و اواخر غروب است .
اين زمانها مناسب ترين اوقاتي هستند كه ميتوان فحلي را ديد . به طور كلي گاوهايي كه ايستاده و اجازه ميدهند گاوهاي ديگر روي آنها بپرند فحل مي باشند ايستا فحلي اولين علامت فحل يابي است و تخمك اندازي 25 الي 30 ساعت پس از اولين پرش گاوها بر روي گاو فحل اتفاق ميافتد .ديگر علائم فحلي كه قبل از ايستا فحلي به چشم مي آيد .تلاش گاو فحل براي پريدن بر روي ديگر گاوها ٬گذاشتن سر بر قسمت خلفي بدن گاوهاي ديگر ٬ادرار كردن زياد ٬خارج شدن موكوس از دستگاه تناسلي و قرمز شدن فرج گاو است ٬تيز شدن گوشها ٬كثيف شدن پهلو و كپل گاو آزرده شدن ابتداي دم گاو و نيز از ديگر علامتها براي تشخيص فحلي است . يك تا سه روز پس از ايستا فحلي گاو خونريزي اندكي ٬در ناحيه فرج گاو ديده ميشود كه نشان دهنده آنست كه گاو فحل بوده است و اين خونريزي هيچ ارتباطي با تخمك اندازي و آبستني يا عدم آبستني گاو ندارد . اصولا گاوهائيكه آبستن نشده باشند هجده روز پس از خونريزي فوق دوباره فحل ميشوند .
اهميت اولين فحلي گاو :
فحل يابي صحيح ٬ كليد موفقيت توليد مثل گله و ايستا فحلي بهترين نشانه براي تشخيص فحلي مي باشد . مشاهده اولين فحلي گاوها در حدود روز چهلم پس از زايمان يكي از شاخصهاي مهم توليد مثلي گاوداري است كه براي برنامه ريزي مرتب بايد به آن دست پيدا كرد . البته گاوهايي كه داراي چرخه هاي فحلي نا منظم بوده و يا تليسه هايي كه دچار سوء تغذيه بوده اند ٬ممكن است اولين فحلي خود را دير تر از شرايط طبيعي بروز دهند . ضمناً گاوهايي كه جيره غذايي آنها حاوي فلوئور زيادي است دچار تاخير در بروز اولين فحلي خواهند شد . در صورتي كه اولين فحلي نرمال گاوها به تعويق افتد ٬دامها دير تر تلقيح شده و متوسط فاصله زايش گاوداري افزايش مي يابد كه در مجموع ضرر اقتصادي حاصله باعث كاهش پيشرفت گله خواهد شد .

چند نكته مهم در تلقيح مصنوعي :
1- حفظ يك فاصله زايش دوازده ماهه به تشخيص فحلي مناسب و تلقيح در زمان صحيح بستگي دارد .
2- اولين گام در يك برنامه تشخيص فحلي موفق ٬مشخص كردن و شماره گذاري درست و كافي تمام دام هاي گله است بطوريكه شماره هاي بدن از فاصله دور قابل تشخيص باشند .
3- بهترين زمان براي مشاهده فحلي ٬اول صبح قبل ازشير دوشي و خوراك دهي و نيز اوايل بعد از ظهر و در شب پس از آنكه دام ها دوشيده شده و خوراك خود را خورده اند ٬مي باشد اين ساعات خنك ترين زمان در طول شبانه روز مي باشند .
4- در گله هايي كه فحل يابي دقيقي در آن ها انجام ميشود ٬براي دستيابي به بهترين نتايج آبستني ٬گاوها و تليسه ها را حدود 10 الي 14 ساعت پس از شروع اولين ايستا فحلي تلقيح كنيد .اين بدان معني است كه گاوهايي كه در صبح فحل هستند ٬در اواخر بعد از ظهر تلقيح ميشوند و بر عكس (قانون صبح بعد از ظهر )
5- وقتي بيش از يك گاو در بهاربند فحل باشد دفعات پرش گاوها روي يكديگر دو تا چهار برابر مشود .
6- اجراي يك برنامه تشخيص فحلي موفق باعث توليد گوساله و شير بيشتري در گله ميشود يعني سود بيشتري در انتظار گاودار است.


 

چند نژاد گاو

 

جايگاه پرواربندي گوسفند :

جايگاه پرواربندي گوسفند :

 

مقدمه :

قبل از تعريف پرواربندي لازم است بدانيم بطور متوسط 33% از نياز پروتئيني هر انسان در كشور از گوشت قرمز و مابقي از گوشت سفيد ، شير و فرآورده هاي لبني تامين مي گردد . با اين حساب عمده مصرف را گوشت قرمز خصوصاٌ گوشت گوسفند تشكيل مي دهد . راه حلهاي زيادي براي افزايش توليد گوشت در كشور وجود دارد كه عبارتند از :

1- احياء و استفاده صحيح از مراتع

2- اهميت دادن به كشت نباتات علوفه اي به عنوان محصولات استراتژيك مانند گندم ، برنج و چغندر

3 استفاده صحيح از فرآورده هاي كشاورزي مانند تفاله چغندر قند ، ملاس ، با گاس ، سرشاخه هاي نيشكر ( استفاده از اين ضايعات مي تواند 15 درصد نياز به مصرف به جو را در تغذيه دام كاهش دهد . )

4- رعايت اصول بهداشتي دام ها مانند واكسيناسيون به موقع عليه بيماريهاي دامي .

5- بالا بردن سطح سواد و فرهنگ در جامعه با ارائه آموزشهاي لازم به اقشار روستايي

6- اصلاح نژاد دامها

7- كاربرد صحيح خوراك دام و جيره بندي مناسب

8- پرواربندي

پرواربندي يكي از روشهاي مهم در بالابردن توليدات گوشت قرمز بدون افزايش تعداد دام مي باشد . در كشور ساليانه حدود 30 درصد از جمعيت دامي گوسفند شامل بره هاي نر ، گوسفندهاي نازا و پير كشتار مي گردند و قسمت اعظم توليدات پروتئيني كشور را تامين مي كنند اگر عمليات پرواربندي به روش صحيح صورت پذيرد ، از وارد كردن گوشت قرمز به كشور بي نياز خواهيم شد .

 

پرواربندي چيست ؟

پرواربندي عبارتست از چاق كردن دام و ازدياد گوشت آن با استفاده از غذاي مناسب و با رعايت مسايل بهداشتي .

 

مهمترين محاسن پرواربندي :

1- افزايش توليد گوشت قرمز و كاهش ميزان واردات آن

2- اشتغال زايي و فعال شدن نيروهاي غير فعال و بيكار در روستاها

3- جلوگيري از فشار بر مراتع طبيعي و احياي آنها

4- ايجاد تعاوني و ارايه تسهيلات و امكانات به پرواربندان

5- آشنايي دامداران با مواد كنسانتره دامي و پي بردن به رزش غذايي آن ها

6- جلوگيري از كشتار بي رويه دامهاي قابل پروار و بهره گيري از پتانسيل ژنتيكي آنها در سط كشور

 

عوامل اساسي در يك پرواربندي موفق :

براي انجام عمليات پرواربندي موفق نياز به يك سري عوامل اساسي مي باشد كه در زير به برخي از آنها اشاره شده است :

1- شناختن نژاد هاي مختلف گوسفندان به همراه مشخصات آنها

2- ايجاد جايگاه مناسب جهت پرواربندي

3- خريد دام مناسب جهت پرواربندي

4- تهيه علوفه مورد نياز دام ها در طول دوره پرواربندي

5- قرنطينه و انجام امور بهداشتي بر روي دامهاي خريداري شده قبل از پرواربندي

6- بكارگيري روشهاي مناسب پرواربندي

7- رعايت اصول صحيح تغذيه در طول دوره پرواربندي

8- انجام توصيه هاي لازم

 

جايگاه مناسب جهت پراربندي :

هر چند گوسفند از نظر جا كم توقع است و به تاسيسات گراني نياز ندارد و در صورت داشتن تغذيه مناسب در برابر نا ملايمات جوي مقاوم و بردبار است ، ولي بايد در احداث ساختمان نگهداري گوسفندان پرواري نكات فني و بهداشتي را رعايت نمود . به طور كلي بايد شرايط زمين ، درجه حرارت ، رطوبت و وضعيت آب منطقه بررسي شود ، چرا كه گوسفندان از كوران باد و رطوبت زياد رنج مي برند .

در احداث جايگاه دام مي بايست نيز رعايت گردد :

1- زميني كه براي احداث جايگاه دام انتخاب مي شود ، از زمينهاي اطراف بلندتر يا حداقل هم سطح باشد تا از ورود آب هاي جاري به محل دامها جلوگيري گردد .

2- جايگاه در مسير وزش بادهاي فصلي قرار نداشته باد و در غير اين صورت از باد شكن استفاده نمود .

3- جايگاه بايد طوري ساخته شود كه نور خورشيد به مقدار زياد در آن بتابد ، چون نور خورشيد با داشتن اشعه ماوراي بنفش موجب ضدعفوني شدن جايگاه و همچنين ايجاد ويتامين دي مي گردد .

ديوار ، سقف و كف جايگاه بايد از مصالحي مانند سنگ و آجر و سيمان ساخته شود تا امكان زندگي حشرات ، ميكروبها و قارچ ها كمتر شود و ضدعفوني جايگاه هم به راحتي صورت گيرد . كف جايگاه بايد محكم و با دوام و غير قابل نفوذ باشد ، همچنين لغزنده نباشد و از شيب ملايم در حدود يك درصد برخوردار باشد تا آب و ادرار زير پاهاي دام ها جمع نشود زيرا گوسفند در برابر رطوبت حساس است .

مقدار رطوبت حداكثر 50 تا 75 درصد و فضاي لازم براي هر بره پرواري به طور متوسط يك متر مربع است زيرا فضاي بيشتر از اين حد به بره ها فرصت حركت بيشتري مي دهد كه در نتيجه ميزان اتلاف انرژي افزايش مي يابد . مصالحي كه براي سقف مورد استفاده قرار مي گيرند معمولاٌ در جايگاه بسته ، تيرآهن و آجر و در جايگاه نيمه باز ايرانيت و ورقه هاي فلزي مي باشند . بايد سعي نمود از ايجاد سقفهاي هادي حرارت مانند حلبي و آهن سفيد خودداري كرد چرا كه اين گونه سقفها گرما و سرما را به شدت منتقل مي كنند ، اگر از ايرانيت براي سقف استفاده شود براي جلوگيري از ورود گرما به داخل جايگاه ، لازمست سقف با يك لايه كاهگل پوشانيده شود .

- ارتفاع جايگاه بايد بين 8/2 الي 3 متر باشد .

- در جلو آغل بايد بهاربند يا حياط آغل وجود داشته باشد و مساحت آن دو برابر فضاي مسقف در نظر گرفته شود .

- درب آغل بايد نسبتاٌ وسيع و تقريباٌ به عرض 3/2 متر باشد . تا عبور گوسفندان به راحتي صورت پذيرد .

- خوراك خوري دام ممكن است به شكل ثابت يا متحرك و يا به صورت يك طرفه يا دو طرفه باشد كه در نوع ثابت بايد به وسيله مصالح ساختماني در داخل جايگاه و كنار ديواره هاي اصلي يا مياني آغل ساخته شود .

- كف آخورها بايد به صورت گرده ماهي ساخته شود تا مواد غذايي در كناره هاي آخور نمانده ، فاسد و كپك زده نشود و موجبات مسموميت دامها فراهم نگردد .

- مكان غذا خوري گوسفند به دو شكل مدرن و سنتي ساخته مي شود . در شكل مدرن بايد محل غذا خوري بر دو نوع و شامل علف خور ( معلف ) و آخور باشد و علف ، كاه ، يونجه و خوراكهاي پر حجم را در معلف و كنجاله و آرد جو و ساير مواد كنسانتره يا غذاهاي فشرده شده ( پلت شده ) در آخور قرار داده شوند .

- ارتفاع ديوار جلو آخورها بايد از سطح زمين 30تا 40 سانتي متر و ارتفاع ديوار عقب 1 تا 5/1 متر باشد تا حيوان هنگام تغذيه مواد خوراكي را با پوزه به بيرون آخور نريزد .

- پهناي لبه آبخورهاي يكطرفه نبايد نبايد از 20 سانتي متر تجاوز كن ، چرا كه گوسفندان به راحتي نمي توانند عمل تغذيه را انجام دهند .

- آخورها را بايد درپايين و علف خورها را به صورت نرده اي در بالاي آخورها احداث كرد .

- در بعضي از واحد هاي پرواربندي انواع آخورها و علف خورها را متحرك مي سازند تا هر وقت بخواهند گوسفندان را در فضاي باز و بهاربند علوفه بدهند .

- بايد بالاي آبخورها يك ميله سرتاسري نصب گردد تا گوسفندان وارد آخور نشوند و با ادرار خود مواد خوراكي را آلوده نسازند .

- آخورهاي متحرك را مي توان با چوب يا فلز و حتي با لاستيك ماشين درست كرد .

- ابعاد لازم براي هر راس گوسفند 30*30 سانتي متر يا 40*40 سانتي متر است.

- براي گوسفندان بايد حتماٌ آبشخور احداث نمود . چرا كه لازم است در طول 24 ساعت        ( شبانه روز ) آب در اختيار گوسفندان باشد . در دسترس بودن هميشگي آب براي دام ها موجب هضم و جذب بهتر مواد غذايي در دستگاه گوارش مي شود و گوسفندان كمتر به سوء هاضمه مبتلا شده ، سلامت آنها به خطر نمي افتد . معمولاٌ براي هر 15 راس گوسفند بايد 45 سانتي متر آبشخور در نظر گرفت .

مقایسه  نتیجه پرواربندی گوساله و گوسفند

مقایسه  نتیجه پرواربندی گوساله و گوسفند

حرفه پرواربندی دربیشتر دوره های اقتصادی ایران به عنوان حرفه اصلی و سود آور به رسمیت شناخته نشده است و کسانی که به این شغل می پردازند نمی توانند برنامه دقیقی برای برگشت سرمایه و سود منطقی داشته باشند و همیشه در ردیف افراد کم درآمد جامعه قرار میگیرند حتی پرورش دهندگان گاو شیری در اولین فرصت جوانه های خود را می فروشند و از تولید گوشت و پرواربندی انتظار سودی ندارد و اگر هم جوانه ها را پروار نمایند از اجبار خواهد بود ٬این مشکل دلایل بسیاری دارد که در این مقاله کوتاه نمیگنجد و بایستی جداگانه مورد بررسی قرار گیرد . فقط یک نکته را بایستی گفت و آن واردات بی رویه گوشت در همان روزهایی است که پرواربندی در حال عرضه  تولیدات خود می باشند که گویا چاره پذیر نیست و سالهاست که به آن خو گرفته ایم و در آینده بایستی   برای رقابت در بازار جهانی آمادگی بیشتری داشته باشیم . در این نوشتار یک نکته مورد بررسی قرار میگیردو آن مقایسه پرواربندی گوساله و گوسفند است ٬ضرورت و اجبار پرواربندی گوساله ٬اندازه و مصرف غذا در هر گروه ٬ضریب تبدیل هر کدام و سود آوری هر یک از این دورشته ٬بررسی میشود انتظار آنست که سایر ابعاد علمی پرواربندی توسط کارشناسان و استادان محترم بررسی و نتایج آن عرضه شود و در اختیار علاقمندان قرارگیرد و نیز از ضرورت های پرواربندی گوسفند بویژه بره های نر و گوسفندان حذفی غفلت نخواهیم کرد که در جای خود از اهمیت بالاتری برخوردار است .

 

۱-      ضریب تبدیل خوراک در گوساله های پرواربندی بالاتر از گوسفند است که در جدول زیر مشخص شده            

      الف: گوسفند پرواربندی به وزن ۴۰kg  و افزایش روزانه ۲۰۰-۱۵۵ gr و در حال رشد

ماده خشک gr                 کل مواد مغذی  gr                  انرژی قابل هضم مگاکالری               پروتئین خام gr

Dm/gr

TDN/gr

D.E./MCAL

CP/gr

۱۵۳۰

۱۰۴۰

۴/۶

۱۶۳

 

ب: گوساله پرواری در حال رشد به وزن ۲۰۰ kg و اضافه وزن روزانه ۷۵۰gr :

 

Dm/gr

T.D.N./gr

D.E./Mexl

C.P./gr

۵۷۰۰

۳۴۰۰

۱۵

۵۳۰

 

حال فرض میکنیم به ازای هر راس گوساله به وزن ۲۰۰ kg ٬۵ راس گوسفند هر کدام وزن ۴۰ kg جمعاً۲۰۰ kg را می توان نگهداری کرد که مشاهده میشود اختلافات فاحشی در این  ارقام وجود دارد مثلاً پروتئین و انرژی خام مورد نیاز ۵ راس گوسفند تا حدود ۶/۱ تا ۷/۱ برابر بیشتر از گوساله است :

 

ج:جدول مقایسه احتیاجات گوسفند ۴۰ kg  × ۵

 

dm

TDN

DE

CP

۷۶۵۰

۵۲۰۰

۲۳

۸۱۵

 

ح: تفاوت احتیاجات :

 

dm

TDN

DE

CP

۱۹۵۰

۱۸۰۰

۸

۳۲۵

 

 

  • مآخذ آمار و اطلاعات مورد استفاده جزوه  ((چرا پرواربندی گوساله؟)) نوشته آقای مهندس مرتضی مهرداد فرد –اسفند ماه ۱۳۶۳ –نشریه شماره ۱- انتشارات شرکت سهامی کشت و صنعت مغان می باشد که از کتابهای غذا و تغذیه دام آقای دکتر ناصر امام جمعه استفاده شده است .  

و با مقایسه ماده خشک مورد نیاز ۵ سر گوسفند نسبت به یک سر گوساله نتیجه زیر بدست میآید میانگین اضافه وزن گوسفند۷۶۵۰ گرم خوراک بر حسب ماده خشک و برای یک کیلو

۷۵۰ gr                                    ۵۷۰۰

۱۰۰۰  gr                                  x=۷۶۰۰

یعنی برای یک کیلو اضافه وزن گوساله به ۶/۷ kg خوراک احتیاج است (۶/۷ به ۱ ) که علاوه بر اختلاف راندمان تبدیل خوراک به وزن زنده عامل مهم در تغذیه این دو گروه کیفیت خوراک نیز هست (پروتئین خام ٬انرژی خام قابلیت هضم و انرژی و غیره ) و به خاطر نتیجه گیری بهتر از تغذیه گوساله با مواد غذایی خشبی و پست مانند کاه و غیره نسبت به گوسفند برتری گوساله بیشتر است.

۲-      راندمان لاشه در گوسفند ۵۵-۴۹ % و در گوساله های اصیل تا ۶۰% است

۳-      راندمان گوشت به کل لاشه در گوسفند ۶۸-۶۵ % ٬(پس از کسر چربی ٬دنبه ٬ استخوان) و در گوساله ۸۳-۸۰%است .

۴-      طبق محاسبات جزوه  آقای مهندس مهردادفر در هزینه های ساختمانی گوساله پروار صرفه جویی قابل توجهی دیده می شودو به طور کلی در شرایط یکسان افزایش وزن برای گوساله نسبت به گوسفند نزدیک ۲ برابرمحاسبه میشود .

لازم به یاد آوری است آنچه در این مقاله آمده فقط از بعد مقایسه ضریب تبدیل در این دو نوع دام بوده که عوامل جنبی چندی نیز در نتیجه گیری اقتصادی بسیار موثر است که ازجمله آنها می توان ذائقه مردم کشور در مصرف گوشت گوسفند ٬ پرورش اولیه دامهای سبک از علوفه ارزانقیمت مراتع و پس چرها ٬ نگهداری و بهره برداری جمعی و خانوادگی که در کاهش هزینه های کارگری موثر است ٬ قیمت خرید بره ها و تلیسه ها و بدنبال آن قیمت فروش آنها و…. برشمرد که بنظر می رسد برای نتیجه گیری مقایسه پروار بندی این دو نوع دام از نظر اقتصادی و در آمد زائی بایستی بیشتری انجام گیرد.

 

مدیریت تغذیه گوسفند

مدیریت تغذیه گوسفند

مراتع و علوفه جزء ارزانترين منابع خوراكي براي تغذيه گوسفندان محسوب مي شوند . در سيستم چرا ذخيره علوفه گونه هايي مانند : مخلوط علوفه شبدر و علوفه غلات مانند : علوفه چاودار ، يولاف و جو به منظور رفع نياز مواد خوراكي در زمستان كاهش مي يابد . در سيستم چراي گياهان فرصت بيشتري براي تغذيه گوسفند وجود دارد . چراي بيش از حد مي تواند بيشتر احتياجات انرژي و پروتئين ميش ها را فراهم كند و به عنوان تامين كننده انرژي براي توليد ، نگهداري و رشد جايگزين غلات شود .

در بسياري از سيستم هاي مرسوم چرا ، حيوانات در تمام سال در منطقه اي خاص از مراتع نگهداري مي شوند . در چنين سيستم هايي بايد تعادل صحيح بين دام و مرتع حفظ شود .

در فصل زمستان بايد علوفه خشك با كيفيت بالا و كنسانتره مناسب در جيره غذايي ميش ها منظور شود . ميش هاي خشك مي توانند در مرتع به تنهايي نگهداري شده و هنگامي كه با علوفه خشك تغذيه مي شوند ممكن است طي 4 هفته آخر از بره زايي به مكمل هاي افزودني احتياج پيدا كنند .

اگر ميش ها به منظور حداكثر شير و افزايش سرعت بره زايي پرورش داده مي شوند لازم است در تغذيه آنها علوفه خشك همراه با يك برنامه غذايي مناسب با توجه به وضعيت بدني آنها منظور شود . رابطه مثبتي بين قابليت هضم و خوراك و ميزان مصرف آن در نيز افزايش مي يابد. در واقع خوراك هايي كه قابليت هضم بالايي دارند ، منجر به تحريك مصرف در دام مي شوند .

نمك يد دار بايد در طول پرورش به صورت قابل دسترس در اختيار ميش ها قرار گيرد . در سيستم پرورش ميش ها به منظور سهولت و صرفه اقتصادي در امر شير دوشي ، بايد دستگاههاي شير دوشي در سالن هاي شير دوشي وجود داشته باشد .

اهميت تاثير جيره متعادل در تغذيه گوسفند : ميش هايي كه به خوبي رشد كرده و از بره هاي خود تا پايان مرحله از شير گيري پرستاري مي كنند به يك جيره متعادل براي نگهداري نياز دارند . علوفه به تنهايي نمي تواند تمام مواد مغذي ضروري را براي عملكرد مطلوب تامين نمايد . لذا به منظور افزايش كيفيت در امر توليد ، مواد مغذي ضروري مورد نياز است.

مطالعه اي به منظور تعيين تاثير جيره متعادل بر رشد وكيفيت پشم ميش ها بعد از سن 365 روزگي انجام شده است . در اين تحقيق از 46 ميش در مناطق مختلف نژاد گوسفند سر سياه ليتوان در يك مزرعه واقع در ليتوا استفاده شده است. طي اين مطالعه گوسفندان شاهد با يك غذاي استاندارد حاوي افزودني هاي معدني تغذيه شدند و خوراك  گوسفندان ساير گروههاي آزمايشي مشابه گروه شاهد بوده است اما در جيره آنها خوراك جو با مقدار مشابه آن بدون پوشينه جايگزين شده است . نتيجه آزمايش نشان داد كه وزن در هر 24 ساعت به طور معني داري افزايش داشته و تركيب جيره در اين آزمايش بر جعد تار پشم و كيفيت آن بي تاثير ولي وزن زنده ميشها ، جعد تار پشم را تحت تاثير قرار داده است . نتايج حاصل از اين آزمايش نشان مي دهد كه جو بدون پوشينه به دليل بالا بودن ارزش غذايي آن مي تواند به عنوان منبع مناسب پروتئين در جيره غذايي گوشفند و ديگر نشخواركنندگان استفاده شود .

توصيه هاي عمومي براي تغذيه ميش ها :

1- ميشهاي خشك و ميشهاي در آغاز آبستني :

- علوفه لگومينه يا علوفه مرتع با كيفيت بالا و به مقدار جزيي غلات .

- علوفه خشك لگومينه با كيفيت مناسب به ميزان 1/6 تا 2 كيلوگرم در روز .

- يونجه و علوفه خشك شبدر به ميزان 6/1 كيلوگرم در روز .

سيلوي ذرت به ميزان 7/2 تا 1/3 كيلوگرم ، مكمل پروتئيني 9./. تا 13/. كيلوگرم سنگ  آهك 18./. كيلوگرم .

علوفه خشك لگومينه با كيفيت بالا به ميزان 9/. تا 1/1 كيلوگرم و سيلوي ذرت به ميزان 3/1 تا 8/1 كيلوگرم .

2- ميشها در اواخر آبستني (4 تا 6 هفته آخر آبستني):

اين مراحل جز مراحل حساس براي ميشها محسوب مي شود و تامين مواد مغذي در اين زمان امري حياتي به شمار مي آيد .بطوري كه اگر مواد مغذي مورد نياز تامين نشود ممكن است بيماري آبستني كه نوعي از بيماري كتوز است ايجاد شود كه در اين صورت مي توان به ميزان زيادي با بالا بردن مصرف انرژي به وسيله افزايش تدريجي مصرف كنسانتره در 6 هفته آخر آبستني از بروز اين بيماري پيشگيري كرد .

جيره هاي غذايي در اين مرحله همانند جيره هاي اشاره شده در توصيه شماره 1- است كه بايد 2/. تا 3/. كيلوگرم غلات به جيره آنها افزوده شود .

3- ميشهايي كه از بره ها پرستاري مي كنند :

مواد مغذي مورد نياز ميشها به طور قابل توجهي در دوره شير دهي به ويژه هنگامي كه از چند بره پرستاري مي كند افزايش مي يابد و نياز ميش به پروتئين ، انرژي و مواد معدني بالامي رود .

موارد ذيل نمونه هايي از جيره ميش هايي است كه از بره هاي پرستاري مي كنند :

-     علوفه لگومينه با كيفيت بالا يا چرادر مراتع علوفه غلات به طور محدود و نيز تغذيه به ميزان 4/. كيلوگرم غلات در روز به ازاي هر رأس ميش.

-          علوفه لگومينه با كيفيت بالا يا علوفه خشك لگومينه به ميزان 4/. تا 6/. كيلوگرم در روزبه ازاي هر رأس ميش.

-     سيلوي ذرت به ميزان7/2 تا6/3 كيلوگرم ، مكمل پروتئيني 13/. تا 18/. كيلوگرم ، غلات 4/. تا 6/. كيلوگرم و غلات خرد شده 18./. كيلوگرم در روز به ازاي هر رأس ميش.

-     علوفه خشك لگومينه با كيفيت بالا به ميزان 9/. كيلوگرم ، سيلوي ذرت به ميزان 8/1 تا 2/2 كيلوگرم ، مكمل پروتئيني 9./. كيلوگرم و غلات 4/. كيلوگرم در روز به ازاي هر رأس ميش .

4- مديريت تغذيه در ميش ها:

مشكلات تغذيه اي ميش ها در خيلي از موارد كمتر از ساير نشخواركنندگان است زيرا در مديريت تغذيه ميش ها در مقايشه با ساير نشخواركنندگان از علوفه خيلي بهتري استفاده مي شود . تغذيه قبل از فصل جفتگيري ممكن است تاثير قابل توجهي در تعداد بره هاي متولد شده داشته باشد . در اين خصوص استفاده از سيستم فلاشينگ با افزايش مواد كنسانتره اي در زمان جفتگيري مفيد است كه در اين صورت درصد دوقلو زايي در ميش ها افزايش مي يابد .

مديريت تغذيه بره ها:

مواد ذيل نمونه اي از جيره بره ها است :

-          غلات يا علوفه غير لگومينه .

-          ذرت زرد آسياب شده 76 يا 83 درصد .

-          كنجاله سويا (با 50 درصد پروتئين ) 12 يا 15 درصد .

-          نمك يك درصد و پودر يونجه 10 درصد

-          سنگ آهك آسياب شده يك درصد .

-          پروتئين خام 10/15 تا 56/15 درصد .

-     مخلوط ويتامين (IU000/000/2  از ويتامين Aو 500/000 IU  از ويتامين D وIU  000/35 از ويتامين E در هر تن غذا ) كه به مشكلات بره ها كه گاهي اوقات با شروع از شير گيري با آن مواجه مي شوند ، كمك مي كند .

-          در تنطيم دقيق جيره بره 15 درصد پروتئين كافي است .

     بنابراين بره ها جيره مشابهي در هنگام از شير گيري دارند و جيره آن ها در اين مدت نبايد تغيير پيدا كند .

هزينه تغذيه به ازاي هر 45 كيلوگرم خوراك به ميزان 12/8 تا 96/8 دلار است .

فروش بره ها هنگامي كه وزن آن به 54 تا 59 كيلوگرم مي رسد بايد صورت گيرد .

 

معرفی نژادهای گاو

معرفی نژادهای گاو

تقسیم بندی نژادهای گاو از نظر نوع تولید:

نژادهای گوشتی

1- آنگوس (Angus) 


نام اهلی این نژاد آبردین آنگوس (Aberdeen Angus) و منشاء آن اسکاتلند است. گاوهای آنگوس به رنگ سیاه می باشند. پوشش مویی بدن آنها نرم بوده و بدون شاخ هستند. این نژاد دارای بدنی تنومند بودن و از نظر پرواربندی مناسب می باشد. این گاوها بسیار مقاوم بوده و به آسانی به شرایط گوناگون خو می کنند. از این رو برای بهبود گوشت در بیشتر نقاط جهان ، برای آمیزش با گاوهای بومی برگزیده شده اند. چون بی شاخی صفتی غالب است گوساله های نسل اول بدون شاخ خواهند بود که از نظر آسان کارکردن ، زخم نکردن پوست و زیان نرساندن به گوشت دارای اهمیت است. تعدادی از این نژادها حامل ژن مغلوب بوده و در بعضی مواقع گوساله قرمز رنگ از والدین سیاه رنگ به دنیا می آیند. گوساله معمولاً به آسانی و بدون نیاز به کمک زاده می شوند و به همین دلیل است که در بسیاری از تلیسه های گاوهای شیری را با گاوهای نر این نژاد جفتگیری می دهند.
2- آنگوس قرمز (Red Angus) 


گله های این نژاد حاصل تلاقی گاوهای قرمز اصلاح شده با گاوهای قرمز حاصل از آنگوس سیاه می باشند. فرزندان حاصل از تلاقی های آنگوس قرمز همیشه قرمز رنگ می باشند . در حالیکه ژن قرمز مغلوب می باشد.این نژاد به غیر از رنگ از سایر جهات شبیه آنگوس سیاه است آنگوس قرمز آب و هوای گرم را نسبت به آنگوس سیاه بیشتر و بهتر تحمل می کند.


3- شارولی (Sharolais)   

 
یکی از قدیمی ترین نژادهای گاوهای گوشتی فرانسوی است. این نژاد در منطقه شاروله در مرکز فرانسه توسعه یافته است. اگرچه در آغاز، نژادی دو کاره ( کار و گوشت) بوده، اما به دلیل نبود نیاز به گاو برای انجام کار و با پیشرفت تکنولوژی به نژادهای گوشتی تبدیل شده است. گله های شارولی در آمریکا ، کانادا ، جزایر باهاما، انگلستان، ایرلند ، ژاپن و فرانسه وجود دارد. گاو شارولی سفید متمایل به کرم بوده و پوستی صورتی رنگ دارد. گاو نر بالغ وزنی برابر 907 تا 1134 کیلوگرم و گاو ماده بالغ نیز وزنی برابر 680 تا 816 کیلو گرم دارد. به طور معمول شاخدار بوده و شاخها سفید رنگ ، باریک و نوک تیز می باشد. بعضاً شارولی بدون شاخ نیز مشاهده می شود. کیفیت لاشه آن بسیار عالی بوده و به دلیل نداشتن چربی زیر پوست ، می توان بدون افزایش چربی روی لاشه آن را تا وزنهای زیاد پروار کرد. میزان چربی درون ماهیچه ای لاشه زیاد است . این نژاد سازگاری خوبی با اکثر مناطق دارد و در برنامه های تلاقی نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
4- چیانینا یا کیانینا Chianina)  

  

 
منشأ این نژاد ، دره کیانینا در ایتالیا می باشد و یکی از قدیمی ترین ن‍ژادهای گاو در ایتالیا و احتمالاً یکی از قدیمی ترین نژادها در جهان بوده و قبل از زمان امپراتوری رم وجود داشته است. بلندی قد گاو نر چیانینا به 8/1 متر می رسد و وزنی بالغ بر 1814 کیلوگرم دارد. بلندی قد گاو ماده نیز به 5/1 متر و وزن آن به 1088 کیلوگرم می رسد. این نژاد دارای موههای کوتاه و نرم و به رنگ سفید است. گوساله های خالص در زمان تولد به رنگ قهوه ایی سوخته هستند اما در 4-3 ماهگی سفید رنگ می شوند. انتهای دم ، مژه ها و سم ها سیاهرنگ ، سر مستقیم و صورت دراز است. در دامهای جوان شاخها سیاه هستند ولی در 2 سالگی زرد رنگ می شوند. مهمترین ویژگی این نژادها همانطور که ذکر شد اندازه بسیار بزرگ آن است. چیانینا به دلیل شیوه کاربرد آن در دراز مدت به نژاد کاری تبدیل شده است. حیوانی است با دست و پا و سم بسیار نیرومند که می تواند مسافت زیادی را به راحتی طی کرده و با سرعت کار کند. مقاومت این نژاد در برابر گرما و بیماری بسیار زیاد بوده و می تواند در نواحی گرم و هم معتدل زندگی کند. در ایتالیا این نژاد از حالت دو منظوره بودن ( گوشت و کار) خارج شده و به نژاد گوشتی تبدیل می شود. کیفیت لاشه آن بسیار خوب است و حتی در وزنهای بسیار بالا نیز چربی گوشت آن اندک است.                                                      5- گالووای (Galloway)

  
این گاوها برای سده های پیاپی در جنوب غربی اسکاتلند دیده می شوند. گفته می شود این نژاد هرگز با نژادهای دیگر آمیخته نشده و بنابراین کهن ترین نژاد گوشتی بریتانیا است. این گاوها بسیار مقاوم بوده و سرما ، باد و باران و برف را بخوبی پذیرا هستند. دارای پوستی کلفت و موهای دراز و پر پشت هستند.که آنها را حفاظت می کنند. قابلیت چرای آن بسیار خوب است و مراتعی که برای سایر نژادها مناسب نیستند برای این گاوها بسنده است. گاوها بیشتر سیاهرنگ هستند. یک سویه از این نژاد نواری سفید پیرامون کمر دارد و به Belted Galloway معروف است. به طور طبیعی این گاو بدون شاخ است.
6- هرفورد (Herford) 

 
منشأ هرفورد از بخش هرفورد در انگلستان می باشد. این نژاد دارای صورت سفید و بدنی قرمز رنگ بوده و شکم ، پاها و دم افشان نیز سفیدرنگ می باشد. هرفورد نژادی شاخدار و دست آموز بوده و کار کردن با آن راحت می باشد. همچنین تولید گوساله این نژاد تحت شرایط سخت از سایر نژادها بیشتر است. وزن هرفورد نر در حدود 834 کیلوگرم و وزن هرفورد ماده 544 کیلوگرم است. گاوهایی مقاوم با توان چرای بسیار مناسب هستند و به آسانی می توان آنها را در مراتع پروار کرد. هرفورد بدون شاخ نیز وجود دارد که منشأ آن از آیوای آمریکاست و به غیر از شاخداری و بدون شاخی ، سایر خصوصیاتی شبیه هرفورد شاخدار دارد.
7- لیموزین(Limousin) 

 
منشأ این نژاد استان لیموزین در غرب فرانسه است. خاک این ناحیه فقیر بوده و به دلیل شرایط بسیار سخت محیطی گاوهای این ناحیه بسیار مقاوم هستند. در سراسر سال می توان گاوها را در هوای آزاد نگهداری کرد. گاوها توان تحمل هوای بسیار گرم تا بسیار سرد را دارند. لیموزین در آغاز نژادی دو منظوره برای کار و گوشت بوده اما بعدها ویژگی های گوشتی آن مورد تأکید قرار گرفت. رنگ این گاوها زرد مایل به قهوه ای ، سر آنها کوتاه و پیشانی و پوزه آنها پهن است. شاخها ، کوتاه و متوسط و به رنگ زرد طلایی ( بلوند) هستند که به سوی جلو رشد می کنند. گردن کوتاه و شانه ها صاف است. قفسه سینه گسترده ، دنده ها برجسته و کپل بزرگ است. پاها نسبتاً کوتاه و با وجود استخوان بندی ظریف بسیار نیرومند است.
8- ماین آنجو(Main - Anjou) 

 
منشأ این نژاد کشور فرانسه می باشد.ماین آنجوحاصل تلاقی شورت هورن نر انگلیسی و مانسل ماده فرانسوی است. اصالتاً این نژاد حیوان کاری است و در اثر اصلاح نژاد برای صفات تولید شیر و گوشت توسعه یافته است. ماین آنجو امروزه به عنوان یک تولید کننده عالی گوشت در نظر گرفته می شود. رنگ آن قرمز تیره و سفید می باشد و دارای رنگدانه های روشنی بر روی پوست خود هستند. این نژاد دارای شاخ با اندازه متوسط می باشد که به سمت جلو پیچش دارد و حیوانی آرام بوده و به راحتی دست آموز می گردد.


9- شورت هورن و شورت هورن بدون شاخ (Short horn and polled short horn) 

 
منشأ این نژاد از شمال انگلستان است و گاوهای شورت هورن به رنگ قرمز و سفید و یا ابرش دیده می شوند. شاخ این گاوها کوتاه است. در گاوهای نر، خمش شاخ به سمت جلو و در گاوهای ماده به سوی جلو و درون است. گاو نر بالغ وزنی معادل 1088 کیلوگرم و ماده آن 680کیلوگرم دارد. شورت هورن توانایی سازگاری با شرایط آب و هوای مختلف را دارد. از این نژاد در تلاقی بسیار استفاده می شود و دارای خصوصیات مادری خوب و توانایی شیردهی عالی می باشدو شورت هورن لاشه مناسب و مطلوب تولید می کند. اگرچه این نژاد زمانی یکی از نژادهای بسیار مشهور جهان و از نظر تعداد بسیار زیاد بوده ، اما اکنون در نتیجه رقابت با گاوهای شیری و گوشتی خالص تعداد آنها بسیار اندک است. گونه ایی از آن در استرالیا بوجود آمده که به نام شورت هورن ایلاوارا معروف است.
10- سیمنتال (Simmental) 

 
منشأ این نژاد از دره سیمن در کشور سوئیس است و به همه کشورهای مجاور یافته است. حدود نیمی از گاوهای کشور سوئیس از این نژاد بوده و یکی از مشهورترین نژادها در اروپا می باشد. در فرانسه به نام Pie Rouge و در آلمان به نام Fleckvieh نامیده می شود.تخمین زده می شود که هم اکنون بیش از 35 میلیون رأس از این نژاد در اروپا موجود باشد. گاو سیمنتال ، دارای صورتی روشن و بدنی با لکه هایی به رنگ قرمز می باشد و شاخه هایی با اندازه متوسط دارد. این حیوان بدنی بزرگ داشته ، وزن گاو نر بالغ 1043 تا 1179 کیلوگرم و وزن ماده بالغ آن 658 تا 816 کیلوگرم است. این نژاد در هردوره شیردهی 4082 کیلوگرم شیر با %4 چربی تولید می نماید.
11- براهمن (Brahman) 

 
این نژاد در جنوب غربی ایالات متحده آمریکا توسعه یافته است و منشأ اصلی آن از کشور هند است و از گاو Bos indicus بوجود آمده است. Bos indicus دارای کوهان بوده که اغلب به نام زبو معروف هستند. گوشت خوب و بلوغ زودرس از صفات این نژاد می باشد و همچنین در تلاقی ها از آن استفاده می شود و نتایج هیبرید آنها به وجود آوردن گاوهای گوشتی خوبی بوده است. رنگ برهمن خاکستری روشن یا قرمز و تقریباً سیاه می باشد ولی غالباً به رنگ خاکستری روشن تا خاکستری نیمه روشن دیده می شوندو علاوه بر کوهان ، پوستی شل و افتاده و به زیر گلو و گوشها آویزان دارند. موی بدن گاوهای برهمن کوتاه ، پر پشت و براق است. سر گاوهای برهمن دراز شاخهای آنها کوتاه است. کوهان در این گاوها کاملاً مشخص است. گاوهای برهمن تا سن 5 الی 6 سالگی نیز به رشد خود ادامه می دهند. پایداری آنها در برابر گرمای زیاد محیطی و بیماریها از ویژگیهایی است که موفقیت این نژاد در نواحی گرم را سبب شده است. برهمن از نظر تولید گوشت در نواحی گرم و مرطوب نقش مهمی دارد و اکنون در بیش از 60 کشور جهان دیده می شود.
12- برانگوس(Brangus) 

 

 
این نژاد از تلاقی گاوهای برهما و آنگوس بوجود آمده است و اولین تلاقی در سوئیزیانای آمریکا صورت گرفته است. برانگوس به رنگ سیاه و بدون شاخ می باشد. این نژاد سازگاری خوبی با آب و هوای متنوع داشته و خصوصیات مادری خوب ، راندمان غذایی بالا و تولید لاشه مناسب نیز از صفات دیگر آن است. موهای سیاه برانگوس راست ، کوتاه است . سر ، متوسط و پیشانی و پوزه پهن است . گاوها بدون کوهان اند. کیفیت گوشت از نظر میزان چربی درون ماهیچه ایی همانند آنگوس است. گوساله ها به آسانی زاده می شوند و بنابراین گاوهای نر برانگوس را می توان برای نژاد آمیزی با تلیسه های نژاد های دیگر بکار برد.
13- درات ماستر (Drought master) این نژاد در استرالیا ایجاد شد که ترکیب %50 برهمن و %50 شورت هورن دارد. دارای کوهانی کوچک و رنگ قرمز بوده و گاوها ممکن است شاخدار یا بی شاخ باشند. این گاو در شرایط سخت مانند گرمای زیاد و مراتع فقیر رشد مناسب دارند و هنگامی که تغذیه آنها بهتر شود ، به سرعت واکنش مناسب نشان می دهند. پایداری آنها نسبت به کنه زیاد است و در نتیجه از بیماریهایی که بوسیله کنه منتقل می شود کمتر آسیب می بینند.

14- ماری گری (Murray Grey)  

 
منشأ این نژاد نیز استرالیا است و در منطقه ای واقع در دره رودخانه ماری بوجود آمده . در سال 1905 یک ماده گاو شورت هورن به رنگ ابرس که با یک گاو نر آنگوس جفتگیری کرده بود ، گوساله ای بدنیا آورد که رنگ آن خاکستری بود. این نژاد بسیار مقاوم و آرام بوده و از نظر جنسی زود رس است. تولید لاشه های پرگوشت و کم چربی از ویژگیهایی است که باعث موفقیت این نژاد شده است. در سال 1967 ، سه لاشه از استرالیا به انگلستان فرستاده شد تا در مسابقه ای شرکت کنند. این لاشه ها مقام اول تا سوم را بدست آوردند.
از سایر نژادها می توان به سنپول(Senpol) ، پینزگاوور(Pinzgaur)،ردپول(Redpoll)و ... اشاره کرد.
 نژادهای گاو شیری                                                                                           1- ایر شایر (Ayrshire)   
موطن اصلی این نژاد از استان ایر در اسکاتلند می باشد که در طی قرن هجدهم توسعه یافته است. ایر شایر به رنگ قرمز گیلاسی بوده و دیگر رنگهای آن قهوه ای مایل به قرمز ، قهوه ای یا سفید می باشد. رنگ سفید ممکن است مخلوط با قرمز یا قهوه ای باشد. رنگ مطلوب این نژاد که تولید کنندگان آن ترجیح می دهند. رنگ قرمز و سفید متمایز شده و رنگ سیاه یا راه راه سیاه در زمینه خاکستری می باشد. شاخهای ایر شایر دارای پیچش به سمت بالا و خارج می باشد و طول شاخ متوسط و نوک آن تیز می باشد. ایر شایر دارای پستانهایی متعادل بوده که در یک خط راست قرار دارند و نوک پستانها اندازه متوسطی دارند. به دلیل شرایط محیطی ( یعنی کوه ، تپه های خشن ، هوای سرد و باران زیاد) نژاد ایرشایر کاملاً مقاوم است. اندازه گاوها نسبتاً کوچک است. بنابراین گوساله های نر را نمی توان برای تولید گوشت پرورش داد. مگر اینکه گاوهای ماده با گاو نر نژادهای گوشتی ، نژاد آمیزی شوند. مقدار شیر تولیدی اینگونه گاوها نسبت به اندازه آنها خوب است و می توانند تا 4000 کیلوگرم شیر با %4 چربی تولید کنند.گلبولهای چربی ریز هستندو بنابراین به آسانی در بالای شیر جمع می شوند و از این نظر شیر این نژاد برای تولید پنیر بسیار مناسب است. به دلیل کمبود علوفه و وجود مراتع نا مرغوب نژاد ایرشایر با گذشت زمان به نژادی تبدیل شده که بیشترین قدرت استفاده از کمترین مقدار علوفه را دارد. برای پدید آوردن این نژاد بیشتر بر شکل پستان تأکید شده است. وزن ماده گاوها نزدیک به 600 کیلو گرم می باشد اما وزن گاوهای نر ممکن است به 900کیلوگرم هم برسد.
2- براون سوئیس (Brown swiss) 

 منشاء این نژاد از کشور سویس بوده و احتمالا" یکی از قدیمی ترین نژادهای شیری می باشد . این نژاد در آلپ توسعه یافته و عقیده بر این است که هیچ نژاد خارجی دراین توسعه نقش نداشته است . در کندوکاوهای باستان شناسی در سویس ، اسکلت گاوهای متعلق به 4 هزار سال پیش از میلاد مسیح بدست آمده است که همانند اسکلت گاوهای براون امروزی است . در سویس گاوهای براون در فصل بهار چرای خود را از دامنه کوههای نزد آغاز کرده و به تدریج با نزدیک شدن تابستان در دامنه های فرازمند
گاوهای براون سوئیس برای این منظور گاوهایی بوجود آمده اند که تولید شیر آنها زیاد ولی چربی آنها اندک است. امروزه از این نژاد بیشتر بعنوان نژاد دو منظوره ( گوشت و شیر) استفاده می شود. تولید شیر براون سوئیس برای یک نژاد دومنظوره خوب است و به طور میانگین 4000کیلوگرم شیر با چربی 8/3 درصد چربی تولید می کند. تولید گوشت آن نیز خوب است. به گونه ایی که افزایش وزن روزانه برابر یک کیلوگرم برای گاوهای نرو گاوهای نر اخته یاد شده است. رنگ گاوها قهوه ای باز ( روشن) تا قهوه ای تیره ، متغیر است و موهای پیرامون پوزه ، درون گوش و پایین ساق ها معمولاً کم رنگتر است. شاخها بیشتر سفید ، انتهای آنها سیاه و اندازه آنها کوچک تا متوسط است. سر گاوهای براون سوئیس عریض و صورت آنها پهن است. براون سوئیس نژادی آرام بوده که به لجوج بودن شهرت یافته است. میانگین وزن گاو ماده، نزدیک به 600 کیلوگرم است و در گاو نر به 1000کیلوگرم می رسد.
3- گرنزی(Guernse )                                                موطن این نژاد از جزیره گرنزی در انگلستان است. رنگ حنایی باعلامتهای سفید رنگ روی بدن ، پوست زرد رنگ و پوزه نخودی رنگ از مشخصات این نژاد می باشد. شاخهای گرنزی به سمت بیرون انحنا داشته و رو به جلو می باشد که طول آن متوسط و نوک آن باریک و تیز است . گاوهای گرنزی اندکی بزرگتر از گاوهای جرزی هستند، اما شکل ظاهری و ویژگیهای شیر آنها همانند جرزی است. درصد چربی شیر گرنزی ، کمتر از نژاد جرزی است ، اما رنگ شیر گرنزی زردتر است که ناشی از کاروتن بیشتر در شیر آن است. گاوهای گرنزی به دلیل کوچک بودن اندام برای تولید گوشت مناسب نیستند. گاوهای گرنزی اندکی دیرتر از گاوهای جرزی بالغ می شوند و قدرت چرای آنها هم به خوبی گاوهای جرزی نیست رنگ بیشتر گاوهای گرنزی زرد آهویی است که گاهی لکه های سفیدی نیز دارد. پوزه به رنگ زرد کرمی ، سم ها زرد کاهی و انتهای دم سفید است. گاوهای گرنزی در انگلستان نزدیک به 3600 کیلوگرم شیر با 6/4 درصد چربی تولید می کنند. ..                                            4- 4-هلشتاین(holstein) ............. 

 

 

                                                                                                            مرکز پرورش این نژاد استان فریسلند واقع در شمال هلند بوده و از جمله پرشیر ترین نژادهای دنیا به شمار می آید.
رنگ این نژاد بصورت ابلق سیاه و سفید بوده و کلیه خصوصیات شیرواری را دارا می باشد و میزان تولید سالانه شیر آن در سال 1999 در حدود 10 تن اندازه گیری شده است.
گاوهای تاپ این نژاد تا 30 تن تولید در سال را داشته اند. مقدار چربی شیر در این نژاد مورد توجه نبوده و مقدار چربی شیر آنها در حدود 4/3 تا 2/4 درصد متغیر است .
در صد پروتئین شیر این نژاد در حدود 11/3 درصد گزارش شده اشت.
قد این گاو 35/1 تا 45/1 متر بوده و وزن گاوها به 700 الی 750 کیلوگر می رسد.
این گاو دارای سری ظریف، سینه ای فراخ و شاخی کوچک و پستانهایی شکیل و پررشد می باشد. این نژاد هر چند بومی کشور هلند است ولی در تمام کشورهای جهان به خوبی پرورش یافته و امروزه پر تعداد ترین گاو د ر جهان می باشد. اصیل ترین گاوهای هلشتاین رنگ پوستشان از مفصل مچ ( کارپ ) به پایین ، کاملاً سفید می باشد که این مورد ساده ترین روش برای تعیین اصالت گاوهای هلشتاین است، البته میزان تولید شیر و تولید مناسب تحت تاثیر این ویژگی نمی باشد و این ویژگی از اهمیت چندانی برخوردار نیست.
وزن تولد این نژاد حدود 42 کیلوگرم است که هنگام بلوغ نرهای آن تا حدود یک تن وزن را دارا می باشند.


تغذیه گله میش

تغذیه گله میش

مدیریت تغذیه یکی از مهمترین کارهای مدیریتی است که باید مورد توجه دامداران قرار گیرد . میشهایی که با رژیم  مناسب  تغذیه میشوند ٬ دارای باروری بیشتر و شیر بهتری بوده ٬ تعداد بره های بیشتری را شیر میدهند که سریعتر رشد میکنند . میشهایی که خوب تغذیه شده باشند نه تنها هرسال بره های زیادی تولید میکنند بلکه نسبت به میشهایی که تحت استرس تغذیه ای نبوده اند ٬ سالمتر و در برابر عفونتها و بیماریها مقاومتر هستند . اگر شما در زمینه گوسفندداری تجارت میکنید ٬ مدیریت تغذیه را باید مورد توجه قرار دهید.

بیشترین هزینه در دامداریهای پرورش گوسفند مربوط به غذا است. بنابراین ضروری است که دامدار منابع غذایی در دسترس را ارزیابی کرده و آنها را طوری تنظیم کند که جیره مناسبی در اختیار میشها قرار گرفته و به ازای هر میش درآمد خوبی کسب نماید. پنج ماده مغذی که برای دامها فراهم میسازیم

عبارتند از : آب٬ انرژی ٬پروتئین٬ ویتامینهاو مواد معدنی . معملاًعامل محدود کننده در دامداریها ٬انرژی است. انرژی در جیره ی روزانه مخلوط دانه غلات و علوفه بدست میآید . معمولاًهر گاه به گله ای کنسانتره کافی داده نشود٬ کم بودن جذب مواد مغذی بصورت بیماری بروز میکند . این  مورد در نتیجه عدم ارزیابی کافی منابع غذایی و عدم محاسبه ی وضعیت بدن دام روی میدهد. در گوسفند داری ٬ این بیمار گونی عامل اصلی کاهش سوددهی است .

چگونه دامدار میتواند از تامین شدن مواد غذایی مورد نیاز دامهای خود آگاه گردد ؟

1-      آزمایش کیفی خوراکی

2-      اطلاع از تغییر نیازهای غذایی در طول چرخه ی تولید

3-      محاسبه جیره روزانه

4-      اندازه گیری وضعیت بدن دام

5-      کافی بودن فضای آخور

6-      مطمئن بودن از منابع آب پاکیزه                 آزمایش کیفی خوراکها :

دامدار باید منابع غذایی در دسترس را شناسایی کند.

علوفه :علوفه خشک ٬تغییر پذیر ترین منبع غذایی در دامداری است . بدون انجام آزمایشهای دقیق٬ پی بردن از کیفیت علوفه مشکل است . کیفیت علوفه های خشک به ترکیب گونه ها (درصد لو گوم ٬درصد گراس)٬زمان برداشت(اواخر بهاریا اوایل تابستان)و حاصلخیزی خاک بستگی دارد .

به عنوان مثال در گیاه Timothy ٬دامنه پروتئین خام از 17% تا 8/7%و مجموع مواد غذایی گوارش پذیر (TDN) از 65%تا 50%  ٬بسته به زمان برداشت ٬تغییر میکند . در مورد یونجه ٬پروتئین خام از 20%تا12%TDNاز 66%تا59%از اواخر مرحله ی رشد تا رشد کامل ٬متفاوت است . در علوفه ٬مرحله رشد بر درصد پروتئین خام و کمتر شدن مقدار درصد TDN گیاه ٬ اثر زیادی دارد. گونه گیاهی هم مقداری در این زمینه موثر است

مثال _ علوفه برداشت شده در میانه گلدهی :

 

نمونه 1

نمونه 2

75%یونجه + 25%تیموتی

25%یونجه+75%تیموتی

15%=CP %

11%=CP%

با توجه به اینکه تغییر پذیری زیادی در کیفیت علوفه وجود دارد ٬ علوفه باید تحت آزمایش قرار گیرد. دست کم٬علوفه را باید برای سنجش این مواد آزمایش نمود :پروتئین خام٬ ADF ٬کلسیم ٬ فسفر ٬ منیزیم ٬ پتاسیم و عناصر کم نیاز (مس٬ منگنز٬روی).

دانستن تغییر نیازهای غذایی در طول چرخه تولید :

با توجه به اینکه نیازهای غذایی گوسفندان برای مدیریت بهتر آنها ٬لازم است با چرخه تولیدی آنها آشنا بوده ٬ بدانیم هر گروه از میشها در کدام بخش از این چرخه قرار می گیرند تا آنها را جداگانه اداره نماییم . بدون توجه به نوع سیستم تولیدی هر تولید کننده (2 بار یا یکبار در سال ) کلید بدست آوردن سود٬تغذیه برای تولید (و دانستن اینکه میشهایی که تغذیه میکنید در کدام بخش از تولید قرار دارند)٬ به کف رساندن هزینه های خوراکدهی با پرهیز از تغذیه بیش از اندازه میباشد .

در چرخه تولیدی میش ٬میتوانیم 6 مرحله مهم را در نظر بگیریم :نگهداری ٬فلاشینگ٬جفتگیری٬اوایل بارداری ٬اواخر بارداری و اوایل شیردهی . اگر دامدار بخواهد محصول گله خوب بوده و بره هاای خوبی برای فروش داشته باشد٬ مدیریت عمومی وبویژه مدیریت تغذیه ای را در هر مرحله باید به نسبت تغییر دهد. احتیاجات تغذیه ای در دوره نگهداری و اوایل بارداری ٬ حداقل در اواخر بارداری و هنگام شیر دهی (بخصوص میشی که چند قلو حامله بوده و میشی که بره های دوقلو را شیر میدهد )حداکثر میباشد . نمودار زیر نمونه خوبی برای نشان دادن تغییرات احتیاجهای غذایی میش در مراحل مختلف تولید است .

مرحله نگهداری (16-0هفتگی)

در این مرحله تغذیه بصورتی است که وزن میش ثابت بماند . میش هیچ نوع تولیدی ندارد(شیر نمی دهد ٬باردار نیست )بنابر این در بقیه مراحل تولید ٬احتیاج باید بیشتر از مرحله نگهداری باشد .طول دوره نگهداری به سیستم تولید بستگی دارد . در سیستم هایی که تولید سریع در نظر گرفته باشد ٬طول این دوره کوتاه و به روز شروع نزدیک است ٬اما در سیستم یکبار زایش در سال٬ می تواند تا 16 هفته به طول انجامد . چون باید وزن میشها ثابت بماند ٬تغذیه با دانه غلات در این دوره لازم نیست.

مرحله جفتگیری و فلاشینگ

عمل افزایش جذب مواد مغذی قبل و در دورهءجفتگیری را فلاشینگ میگویند . هدف ازانجام آن٬ افزایش میزان تخمک اندازی و در نتیجه ٬افزایش میزان بره زایی است . واکنش به فلاشینگ به سن میش (میشهای بالغ نسبت به یکسالها جواب بهتری به فلاشینگ می دهند )٬نژاد ٬وضعیت بدن و مرحلهء جفتگیری بستگی دارد . بهترین نتیجه در اوایل و اواخر فصل جفتگیری بدست آمده است ٬در برابر فلاشینگ در اوج فصل جفتگیری که کمترین اثر را در افزایش درصد بره زایی دارد .

فلاشینگ بویژه برای میشهای لاغری که از دسترس شیر دهی پیشین بهبود نیافته اند ٬بسیار سودمند است .

فلاشینگ معمولاً با چرای علف تازه ٬علف های خشک مکمل٬ یا اضافه کردن روزانه حدکثر 450 گرم دانه غلات به ازاء هر میش است ٬که به عوامل محیطی (چه هنگامی از سال)موجود بودن علوفهء خشک و وضعیت بدن میشها بستگی دارد . این تغذیه ویژه 2 هفته قبل از جفتگیری شروع شده و دست کم 4-2 هفته در طول فصل جفتگیری ادامه می یابد اینکار  باعث جایگزینی خوب رویان در دیواره رحم و کاهش مرگ زود هنگام رویانی می شود . فلاشینگ را نباید زیاد ادامه داد طولانی شدن این دوره باعث صرف هزینه غیر ضروری می شود و نیز باید از اضافه وزن در طول بارداری اجتناب کرد ٬ همانگونه که باید از کاهش شدید سطح تغذیه خودداری نمود. خوراکدهی باندازه 450-220 گرم با دانه غلات برای هر میش در هر روز خواهد بود .

اوایل بارداری (15 هفته)

در اوایل بارداری رشد رویانی بسیار کم است و کل احتیاجات میش در این دوره با احتیاجات آن در دوره نگهداری تفاوت چندانی ندارد .

بنابراین جیره ی روزانه به جیره نگهداری شبیه است ٬تنها با اندکی افزایش . تغذیه با دانه غلات در این دوره معمول نیست مگر آنکه علوفه بطور استثنایی بی کیفیت بوده ٬میشها هنوز لاغر باشند .

اواخر بارداری (4هفته آخر)

نزدیک به شیر دهی ٬ این دوره بیشترین نیاز غذایی را برای رشد رویانی و افزایش پتانسیل برای تولید شیر زیاد ٬ دارد . بیش از 80%درصد رشد رویان در 6 هفته آخر بارداری روی میدهد . تغذیه نامناسب در این دوره (بویژه از نظر انرژی) اثرات مضری بر تولید شیر ٬وزن هنگام تولید و توانایی (زنده مانی )بره خواهد داشت . در صورتی که درصد بره زایی در حد متوسط تصور میشود٬ جیره روزانه هر میش باید دارای335گرم و در صورتی که درصد بره زایی بیش از 200 درصد پیش بینی شود٬جیره روزانه باید دارای 785-675 گرم مخلوط دانه غلات به ازاءهر میش باشد .

دوره شیر دهی (12-6 هفته )

به طور معمول ٬پیک شیر دهی میش4-3 هفته بعداز زایمان است و 75%کل شیر دهی آن در 8 هفته اول شیر دهی تولید میشود . میشی که دوقلو زا زاییده٬ 40%_20% بیشتر از میش تک قلو زا تولید میکند . با توجه به اینکه نخست رشد بره بسیار مهم بوده و به تولید شیر میش بستگی دارد ٬ بهینه سازی تولید شیر بسیار حیاتی است . بسیار دیده شده که گله میش با توجه به تعداد بره هایی که تحت مراقبت قرار دهند از غذای کافی برخوردار نبوده اند . بیشتر این موارد شامل ناکافی بودن مقدار دانه غلات تغذیه شده و در 6-4 هفته اول شیر دهی است (کمبود انرژی جیره و بعضی موارد کمبود پروتئین ). تولید شیر در میش _ همانند گاو شیری واکنشی به جذب مواد غذایی است .

همراه با علوفه خشکی که از نظر کیفی متوسط تا خوب باشد ٬ میشهای تک زا به 675 گرم و میشهای دوقلو زا به 1300_900 گرم مخلوط دانه غلات در هر روز احتیاج دارند .

سیستم افزایش بره زایی

اطلاعات داده شده در بالا در مورد سیستم یکبار بره زایی در سال٬ چه وچرا و چه زمستانه ٬می باشد . تولید کنندگانی که سیستم دو بار زایش در سال را در گله خود دارند باید وزن میش را بیش از وضعیت متوسط نگه دارند . اگر دامدار قصد جفتگیری مجدد میش دارد ٬ وزن میش در طول دوره شیر دهی نباید کاهش یافته میشها باید در دوره زایش بره ها از شیر گیری و وزن از شیر گرفتن بره ها مورد توجه قرار گیرند .

فرمول نویسی جیره :

جیره روزانه باتوجه به منابع غذایی موجو در دامداری  ٬ باقی نگاه داشتن وزن میش بالغ ٬میزان بره زایی مورد انتظار ٬مرحله تولید(نگهداری٬بارداری وغیره ) و محاسبه وضعیت بدن ٬تعیین میشود . جیره ها مقدار پیشنهادی خوراکدهی به گله در مراحل گوناگون تولید می باشد .

محاسبه وضعیت بدنی :

برای خوراکدهی خوب گله ٬باید وضعیت بدنی دامها را دانست . در این صورت دامدار در می یابد میشها چگونه به جیره غذایی عرضه شده به آنها٬ پاسخ می دهند. اگر اینکار انجام نگیرد ٬بررسی نمونه علوفه و فرمول نویسی جیره ٬بیهوده خواهد بود . دامدار باید تشخیص دهد گله چگونه به جیره خود واکنش نشان می دهد و گر نه خوراکدهی خوب گله انجام نخواهد شد .

فضای آخور :

فضای کافی آخور برای گله میش باید فراهم شود . اگر تمام میشها با هم تغذیه می کردند ٬ 46-40 سانتی متر طول آخور باید برای هر میش در نظر گرفته شود و گر نه میشهای کوچک و پر تولید ٬وضعیت بدنی خویش را از دست داده و از تولیدشان کاسته می شود . فضای کافی آخور دامدار را مطمئن می سازد که تمام میشها فرصتی برای مصرف جیره روزانه خود دارند .

آب :

در موارد بسیاری ٬آب ارزانترین ماده غذایی برای گله میش است . آب پاکیزه و تازه باید همیشه در دسترس میشها باشد . این مورد بویژه برای میشهای شیر ده و بره های جوان مهم است . میشهای شیر ده به مقدار زیادی آب برای شیر دهی مناسب نیاز دارند . میشهای خشک مقدار کمتری آب مصرف مینمایند . پیشنهاد میشود یک فوت مربع (093/0متر مربع )سطح آبخور برای هر میش در نظر گرفته میشود .

مدیریت قوچ

مورد مهم دیگری که پیش از مدیریت منابع غذایی موجود باید توسط دامدار تعیین شود٬ مرحله تولید مثلی گله است . اگر میشها در مرحله مشابهی از چرخه تولید مثلی نباشد ٬دامدار نمی تواند گله را بطور موثری با مواد خوراکی تغذیه نماید . برای مثال مشکل است بتوان نیاز های غذایی تمام میشها را برآورده ساخت وقتی قرار باشد تعدادی از میشها در اواسط دیماه زایمان کنند ٬در حالیکه دیگر میشها تا نیمه فروردین بره ای نخواهند زایید . بسته به مرحله تولیدی ٬نیازهای غذاییی متفاوت میباشد . برای اطمینان از اینکه تمام میشها در مرحله تولیدی مشابهی باشند ٬کنترل قوچها بسیار مهم است . برنامه آمیزشی گله ٬اینچنین پیشنهاد میشود :

 

 

زمان آمیزش

زمان زایمان

اولین آمیزش

24 مرداد – ورود قوچ به گله

 

23 شهریور _خروج قوچ از گله

18 دیماه تا 19 بهمن

دومین آمیزش

29 آبان – ورود قوچ به گله

 

29 آذر  - خروج قوچ از گله

27 فروردین تا 26 اردیبهشت

 

بر روی قوچهایی که در ماههای آبان و آذر وارد گله میشها شدند باید وسیله علامتگذاری وجود داشته باشد تا مشخص شود کدام میشها در نیمه دیماه زایمان می کنند .

 

سومین آمیزش

16 فروردین – ورود قوچ به گله

 

16 خرداد – خروج قوچ از گله

 

10 شهریور تا 10 آبان

 

·         اگر دوبار زایش در سال مورد نظر باشد

این نوع برنامه ریزی گله را به گروههایی از لحاظ زمان زایمان تقسیم می کند .تمام مراحل بهبود تغذیه میش را باید باهم و بصورت هماهنگ انجام داد . انجام یک یا دو مرحله بتنهایی نمی تواند تاثیر چندانی در بهبود تغذیه گله داشته باشد . اگر بعضی از مراحل حذف شوند ٬بویژه محاسبه وضعیت بدن و فضای مناسب آخور ٬ آنگاه دامدار خود رادر وضعیتی خواهد یافت که پر تولید ترین میشهای گله در حال حذف شدن می باشند ٬چرا که قادر به حذف وضعیت بدن خود نیستند .با توجه به اینکه میشهای پر تولید به تغذیه بیشتری نیاز دارند بنابر این در صورت عدم دریافت کافی مواد غذایی ٬اندازه وضعیت بدنی خود را نسبت به بقیه گله ٬زودتر از دست میدهند .

بیشترین هزینه ای که دامدار متحمل میشود مربوط به تغذیه است . هزینه خوراک 80%هزینه مستقیم دامداری رادر بر میگیرد . برای مهیا کردن یک جیره مناسب دامدار باید منابع غذایی قابل دسترس را ارزیابی کند (تست غذا)٬ این منابع غذایی باید با احتیاجات غذایی گله مطابقت داده شود (فرمول جیره روزانه ) ٬ گله باید از سطح کافی تجهیزات آخور و آبخوری بهره مند باشد و وضعیت بدن میش باید مرتب محاسبه شود تا واکنش دام به برنامه خوراکی آن ٬معمول گردد . همچنین دامدار باید بتواند مراحل تولید مثلی گله که موثر ترین روش اینکار با مدیریت شایسته قوچها بدست می آید .

بعنوان یک قانون عمومی ٬دامدار باید علوفه خشک را برای رفع اشتهای گله٬ دانه غلات را برای رساندن بدن به وضعیت مطلوب و نمک ید دار٬ کبالت و دیگر مواد معدنی به صورت آزاد در اختیار گله پر تولید و مناسب رشد باشد٬باید روشهای گفته شده را باهم هماهنگ نماید تا تغذیه خوب گله با آزمایش از طریق محاسبه وضعیت بدنی و مدیریت قوچ بدست می آید .

 

در باره حيوانات بيشتر بدانيم.

در باره حيوانات بيشتر بدانيم.

 گاو نر کور رنگ است و فقط نسبت به حرکات شنلي که گاو باز در مقابل چشمانش تکان ميدهد به خشم ميايد و ديگر فرقي نميکند که شنل به چه رنگي باشد.
- وزن کل موريانه هاي جهان ده برابر وزن کل انسانها است.
- ادرار موش در زير اشعه ماورا بنفش ميدرخشد و همين امر باعث ميشود که بازها بتوانند آنها را شکار کنند.
- کانگروها قادر نيستند بسوي عقب راه بروند.
- مارها و ببرهاي استراليايي که چشمهايشان توسط پرندگان کور شده اند به راحتي ميتوانند به زندگي خود ادامه دهند
- يکي از سمي ترين حيوانات دنيا نوعي عروس دريائي است که سم آن در کمتر از دو دقيقه قرباني خود را ميکشد.
- فقط سي درصد از مارهاي دنيا سمي هستند.
- عقربها تنها موجوداتي هستند که اشعه راديو اکتيويته تاثيري به آنها ندارد و جالب تر اينکه عقربها دو دشمن دارند يکي از آنها يک نوع سار است و ديگري مگس.
- مار «آناکوندا» تنها نمونه افعي است که بچه مي زايد.
- ملکه موريانه پنجاه بار بزرگتر از جفت مذکر خود مي باشد.
- زمان بارداري فيل به ۲ سال مي رسد.
- نوعي ماهي وجود دارد که با کمک باله هايش به سطح آب مي آيد و يک و نيم دقيقه در هوا پرواز مي کند و به شکار طعمه خود مي پردازد.
- اسب ماده سي دندان و اسب نر سي و شش دندان دارد.
- حس بوياييه مورچه با حس بوياييه سگ برابري ميكند.
- از بزاق يک نوع خفاش خون آشام داروي ساخته اند که جلوي سکته مغزي را ميگيرد.
- در صورت نبودن غذا تمساح قوي همنوع ضعيفتر از خود را مي خورد.
- كوچكترين سگ جهان ، داركيده پيترزبورگ با ۶۰۰ گرم وزن مي باشد.
- پنگوئن نر در طول دو ماه محافظت از تنها تخم پگوئن ماده چيزي نمي خورد و چهل درصد وزن خود را از دست دهد.
- قلب گنجشك ۱۰۰ بار در دقيقه مي زند ، درضمن ميدانستي که گنجشکها روي زمين راه نمي روند بلكه مي پرند.
- مار ميتواند تا نيم ساعت بعد از قطع شدن سرش نيش بزند.
- بزرگترين مار جهان ، ۸ متر طول و ۱۲۵ كيلوگرم وزن دارد.
- قدرت بينايي جغد هشتاد و دو برابر انسان است.
- دلفينها و فيلها فقط ۲ ساعت در شبانه روز مي خوابند.
- حداكثر سرعت لاك پشت هاي غول پيكر چهار و نيم متر در دقيقه است كه خرگوش اين فاصله را در كمتر از نيم ثانيه مي پيمايد.
- بزرگترين جانور بي مهره ماهي مركب غول پيكر است د بلنديش ممكن است تا حدود ۱۵ متر برسد.
- شمپانزه، اورانگوتان، گوريل، ميمون، سگ، گربه، راكون، خوك، فيل و اسب ۱۰ تا از باهوشترين حيوانات هستند.
- وزن مغز گوريل ۶۰۰ گرم است و مغز فيل يك هزارم وزن بدن اوست.
- سگها دنيا را بيرنگ و مات مي بينند د آنها نزديك بين بوده و تنها سايه هاي خاكستري رنگ را تشخيص مي دهند.
- ماهي قزل آلا يكي از بهترين و معروفترين ماهيهاي پرورشي آبهاي شيرين است و نوع رنگين كمان آن نخستين بار از آمريكا به نقاط ديگر برده شده است.
- فيل از گوشهايش بعنوان تهويه هوا نيز استفاده ميکند د فيل دماي بدنش را توسط گوشهايش متعادل نگه ميدارد ، چون سطح بزرگي دارد که حيوان ميتواند از طريق آن گرماي بدنش را کاهش دهد.
- ضربان قلب مرغ مگس خوار ۱۰۰۰ مرتبه در دقيقه است.
- حيواناتي چون سگ و گربه تنها از طريق نفس زدن تند ، تند به دفع گرماي بدن خود مي پردازند و بدين علت است که سگ در هواي گرم دهان خود را باز کرده و له له مي زند ، تا بدينگونه از حرارات و گرماي بدن خود بکاهد.
- بعضي از پرندگان چنان درجه حرارت بدنشان بالاست که مجبورند براي حفظ اين گرما ، غذاي زيادي بخورند بطوريکه اگر شما بخواهيد باندازه اين نوع پرندگان غذا بخوريد بايد در هر وعده غذا حداقل ده کيلو غذا بخوريد.