اثر اندازه  ذرات بر عملکرد گاوهای شیری

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

نشخوار کنندگان نياز به الياف علوفه اي با شکل فيزيکي مناسب دارند. تحقيقات نشان داده است که افزايش سطح الياف و اندازه ذرات علوفه، به طور مؤثري فعاليت جويدن را افزايش داده و اعتقاد بر اين است که جريان بزاق، pH شکمبه، نسبت استات به پروپيونات و سطح چربي شير را نيز افزايش مي دهد. گرچه نتيجه مصرف جيره هاي با ساختار فيزيکي نامناسب، آسيب به تخمير شکمبه اي و عملکرد ناقص شکمبه مي باشد ولي از طرف ديگر افزايش مقدار علوفه بلند و درشت نيز مي تواند خوراک مصرفي و قابليت هضم را محدود کرده و در نهايت توازن انرژي حيوان را تحت تأثير قرار دهد (آلن، 1997).

توصيه هاي رايج NRC براي تعيين نيازهاي حيوان و ترکيبات خوراک مفيد مي باشد ولي توصيه هاي دقيقي را در مورد شکل فيزيکي جيره ارائه نمي دهد. مفهوم الياف مؤثر براي ترکيب کردن ماهيت فيزيکي و شيميايي علوفه و بيان عددي آن براي عملکرد شکمبه مي باشد. جويدن ونشخوار کردن به عنوان يک اندازه گيري صحيح از خصوصيات د خشبي بودنبراي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. NDF مؤثر فيزيکي به صورت منبع الياف جيره که به طور مؤثري نشخوار و ترشح بزاق را تحريک کند، تعريف مي شود (مرتنز، 1997). پاپي و همکاران (1985) تعيين کردند که ذراتي که بر روي غربال 18/1 ميلي متري باقي مي مانند، آرام تر از آن هايي که از اين غربال عبور مي کنند، از شکمبه مي گذرند. مرتنز (1996) پيشنهاد کرد که ذرات بزرگ تر از 18/1 ميلي متر براي آن که از شکمبه عبور کنند بايد خرده شده و کوچک شوند و در نتيجه اين ذرات بيش تر از ذرات کوچک تر از 18/1 ميلي متر، ترشح بزاق راتحريک مي کنند.

توانايي اندازه گيري معمول براي اندازه ذرات تا زمان معرفي دستگاه PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) بسيار مشکل بود. با استفاده از جداکننده ذرات پنسيلوانيا، توزيع اندازه ذرات با جدا کردن ذرات بر اساس اندازه هاي بزگ تر از 00/19 ميلي متر، بين 00/19 و 00/8 ميلي متر و کم تر از00/8 ميلي متر تعيين مي شود (لامرز،1996). با تعبيه يک غربال اضافي (18/1 ميلي متر)، جدا کننده اندازه ذرات قادر به اندازه گيري peNDF (الياف مؤثر فيزيکي) پيشنهادي مرتنز (1996) مي باشد. علاوه بر اين، غربال سوم مي تواند در اندازه گيري اندازه ذرات منابع الياف غير علوفه اي و دانه هاي فرآيند شده، مفيد باشد.

.....

اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي

بر خلاف نتايج گزارش شده اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي ، نامشخص مي باشد. بعضي پژوهشگران اثرات يونجه سيلو شده بر خوراک مصرفي را وقتي که جيره هاي به خوبي متوازن شده به گاوهاي اواسط دوره شيردهي خورانيده شد، مشاهده کردند. اثرات مثبت کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي در بعضي آزمايش هايي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شد، گزارش شده است اما در ديگر آزمايش ها گزارش نشده است. دشواري تفسير پاسخ اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي، مي تواند تا اندازه اي به علت قابليت هضم و وزن مخصوص باشد که فاکتورهايي مستقل از اندازه ذرات هر خوراک هستند. از اين رو مقدار کاهش اندازه ذرات متفاوت مي باشد که به فرآيند کردن و روش هاي مورد استفاده در تعيين اندازه ذرات بستگي داشته، بيان کمي انواع تيمارها را در مقايسه با ديگران مشکل مي نمايد.

مشخص شده است که پاسخ خوراک مصرفي به کاهش اندازه ذرات معمولا مثبت مي باشد که به بزرگي مقدار کاهش اندازه ذرات، نوع و قابليت هضم علوفه و وضعيت انرژي حيوان بستگي دارد. اثرات مثبت بر خوراک مصرفي با کاهش اندازه ذرات در مورد بسياري از علوفه اي که کيفيت پاييني داشته و داراي مقادير بالايي ديواره سلولي هستند، گزارش شده است. گرچه محققان مختلفي افزايش ماده خشک مصرفي را با کاهش اندازه ذرات در شرايطي که علوفه با کيفيت بالا خورانيده شود، گزارش نموده اند ولي، بيش تر محققان اثري را با کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي وقتي که علوفه با کيفيت خوب به تنهايي و يا داخل جيره اي که توصيه هاي NRC را تامين نمايد، گزارش نکردند.

....

فعاليت هاي خوردن و نشخوار

جويدن و نشخوار کردن به عنوان شاخص هاي صحيحي از خصوصيات خشبي بودن، براي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. نشان داده شده است که با افزايش مجموع سطح NDF و اندازه ذرات جيره، زمان نشخوار افزايش يافته که منجر به افزايش جريان بزاق و بافري شدن pH شکمبه مي شود و تمام اين فاکتورها براي اندازه گيري مؤثر بودن منبع الياف علوفه اي، مورد استفاده قرار مي گيرد.

نشان داده شده است که افزايش اندازه ذرات يونجه، زمان نشخوار را افزايش داده و باعث افزايش جريان بزاقي بافري کننده محيط شکمبه باشد. افزايش ميانگين سطح pH شکمبه، همراه با افزايش زمان نشخوار مي باشد.

تفاوت بين خوردن، نشخوار و مجموع فعاليت جويدن، معمولا وقتي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شود، مشاهده نمي شود. بال و همکاران (2000) و سواب و همکاران (2001) مشاهده کردند که طول برش ريز، فعاليت خوردن را کاهش مي دهد اما اثري بر نشخوار يا مجموع زمان جويدن به ازاي ماده خشک مصرفي ندارد. نتيجه اين مشاهدات اين است که به نظر مي رسد افزايش اندازه ذرات ذرت سيلويي گرايش به جداسازي را در گاوهاي شيري افزايش داده و در نهايت منجر به اين مي شود که خوراک مصرفي متفاوت از آن چيزي باشد که فرموله شده است.

....

pH شکمبه و هضم

درک کامل از طبيعت ديناميک تخمير شکمبه اي، به علت فاکتورهاي بسياري که آن را تحت تاثير قرار مي دهند، مشکل مي باشد. گرچه تعدادي از مطالعات در تلاش براي درک بهتر اثرات اندازه ذرات بر تخمير شکمبه اي طراحي شده اند، ولي يکنواختي کمي حاصل شده است. در مروري از مطالعات منتشر شده که اثرات طول برش هاي فرضي متفاوت يونجه سيلو شده و ذرت سيلو شده را مورد آزمون قرار داده بودند، تفاوت معني داري در قابليت هضم ماده خشک مشاهده نشد. به نظر نمي رسد که قابليت هضم ماده خشک با طول هاي برش سيلوها مرتبط باشد هرچند، وقتي علوفه، بسيار ريز شده باشد و يا اشکل دهيدراته خورانيده شود، تفاوت هايي مشاهده مي شود.

گرچه افزايش اندازه ذرات اغلب منجر به افزايش فعاليت نشخوار و ميانگين مقادير pH شکمبه مي شود ولي معمولا اثرات ايجاد شده به طور کلي کوچک مي باشند. گرانت و همکاران (1990)، يونجه سيلويي را در سه طول برش متفاوت درو کردند، گرچه افزايش طول برش درصد چربي شير را 8/0 درصد افزايش داد ولي تغيير اندکي در pH شکمبه مشاهده شد. گرچه شواهد کمي اثرات طول برش علوفه بر pH شکمبه و سطح اسيدهاي چرب فرار را نشان مي دهد ولي کارهاي بيش تري بايد انجام شود تا مشخص شود که چه طور اندازه ذرات مي تواند وقتي که گاوها در مراحل مختلف دوره شيردهي هستند و يا با جيره هاي داراي سطوح مختلف منابع الياف غير علوفه اي تغذيه مي شوند، مهم باشد. به علاوه، اگر جيره هاي با اندازه ذرات درشت باعث افزايش گرايش به جداسازي شود، اين احتمال وجود دارد که ميانگين pH شکمبه و مقادير اسيدهاي چرب فرار متفاوت نباشد ولي الگوهاي روزانه متفاوت باشد و اين باعث پايداري کم تر محيط شکمبه مي شود.

..........

توليد و ترکيب شير

در جيره هاي بر پايه يونجه، نشان داده شده است که اندازه ذرات علوفه، به طور معني داري هم مقدار و هم ترکيب شير را تحت تاثير قرار مي دهد هرچند، بيش ترين تفاوت ها وقتي گزارش شده است که علوفه به شکل دهيدراته باشد. وقتي علوفه به شکل سيلو شده باشد و طول برش هاي متفاوتي خورانيده شود، تفاوت هايي در چربي و پروتئين شير مشاهده مي شود اما در ساير ترکيبات تفاوتي مشاده نمي گردد.

در مطالعات مرور شده، هيچ پاسخ معني داري از شير توليدي يا شير تصحيح شده براي چربي که حاصل از خورانيدن ذرت سيلو شده با اندازه ذرات متفاوت باشد، گزارش نشده است. در بعضي مطالعات افزايش پروتئين شير با کاهش اندازه ذرات ذرت سيلو شده گزارش شده است که اعتقاد بر اين است که نتيجه افزايش نشاسته و در واقع فراهمي انرژي مي باشد. به نظر نمي رسد که درصد چربي شير با خورانيدن جيره هايي با اندازه ذرات متفاوت ذرت سيلوشده، تحت تاثير قرار گيرد هرچند در يک مطالعه با اندازه ذرات متوسط، باعث مقدار زيادي جداسازي توسط حيوان و باقي ماندن NDF شد و چربي شير عملا در جيره هاي با اندازه ذرات کوچک تر، بالاتر بود.

گرچه اثرات معني دار اندازه ذرات بر مجموع فعاليت جويدن همراه با اثر بر pH شکمبه مي باشد ولي، تفاوت ها کم بوده و احتمالا منجر به تغييرات زياد در توليد اسيدهاي چرب فرار موررد نياز براي تغيير ترکيب چربي نمي شود. تفاوت هاي مشاهده شده در ترکيب شير به احتمال بيش تر، در نتيجه ساير عوامل نظير عبور از شکمبه و سرعت يا مقدار هضم مي باشد.

..

اندازه ذرات و الياف مؤثر

الياف به عنوان بخش ساختماني غير قابل هضم يا به آرامي قابل هضم خوراک که در دستگاه گوارش فضا اشغال مي کند، تعريف مي شود. وقتي حيوان دچار کمبود الياف شود، جويدن کاهش يافته و منجر به توليد بافر بزاقي کم تر و pH کم تر شکمبه و نسبت کم تر استات به پروپيونات مي شود و همه اين عوامل عملکرد و شير توليدي حيوان را تحت تاثير قرار مي دهند. هرچند يانگ و همکاران (2001) بيان کردند که سهم افزايش مجموع جريان بزاقي در روز به علت افزايش مجموع فعاليت جويدن بر pH شکمبه، اغلب بيش از حد پيش بيني مي شود. گرچه کاهش اندازه ذرات مي تواند مجموع فعاليت جويدن را کاهش دهد ولي، تغييرات در مجموع بزاق توليدي کوچک مي باشد (به طور تقريبي 4 درصد) که به علت افزايش ترشح بزاق در زمان استراحت است.

محتمل به نظر مي رسد که خصوصيات فيزيکي خوراک داراي اثر کم تري نسبت به آن چه که در ابتدا بر آن اعتقاد وجود داشته است، بر pH شکمبه داشته باشد. در مقابل، سطح نشاسته در جيره مي تواند اثر بيش تري بر pH شکمبه داشته باشد و مديريت سطح کربوهيدرات غير ساختماني مي تواند در تشخيص جيره هاي پر خطر که منجر به اسيدوز شکمبه اي مي شوند، مفيد تر باشد. بايد توجه داشت که تا کنون، هيچ آزمايش کنترل شده اي براي ارزيابي اثرات خورانيدن جيره هاي با اندازه ذرات مختلف بر عملکرد توليد مثل يا وضعيت سلامت (جابجايي شيردان، لنگش و غيره) در دراز مدت طراحي نشده است و خورانيدن جيره هاي پر انرژي با اندازه ذرات ريز، مي تواند اثرات منفي ديگري داشته باشد.

........

توصيه هاي اندازه ذرات

مطالعات منتشر شده فقط براي گزارش توزيع اندازه ذرات و بر اساس اندازه گيري هاي PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) انجام شد، بنابراين توصيه براي آن مشکل مي باشد. توصيه هاي رايج NRC بيان مي کند که حداقل ميانگين اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه يونجه، براي حفظ pH شکمبه، فعاليت جويدن و درصد چربي شير، بايد 3 ميلي متر باشد. علاوه بر آن، اگر مقدار زيادي علوفه ريز يا مقادير زيادي نشاسته به سهولت قابل تخمير خورانيده شود، درصد NDF جيره بايد افزايش يابد. آشکار است که وقتي سيلوها بسيار درشت باشند، توسط حيوان در مخزن خوراک، جداسازي صورت مي گيرد، اين مشکل وقتي که سيلوهاي خشک تر خورانيده شود، تشديد مي گردد. توصيه هاي رايج در مورد اندازه ذرات براي هيلاژ و ذرت سيلو شده آورده شده است (لامرز و همکاران، 1996). اين توصيه ها مي تواند در آينده با به دست آمدن اطلاعات بيش تر تغيير نمايد.

توصيه هايي در مورد اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه هيلاژ و ذرت سيلو شده

بخش هاي قطعات TMR با هيلاژ TMR با ذرت سيلو شده

بزرگ تر از 19 ميلي متر 5-3 10-5

بين 19 و 8 ميلي متر 35-30 35-30

کوچک تر از 8 ميلي متر 65-53 65-53

..........

مهندس رضا موتمني

(کارشناس ارشد تغذيه دام )

منبع:سایت فارم ایران

 

اثر اندازه  ذرات بر عملکرد گاوهای شیری

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

نشخوار کنندگان نياز به الياف علوفه اي با شکل فيزيکي مناسب دارند. تحقيقات نشان داده است که افزايش سطح الياف و اندازه ذرات علوفه، به طور مؤثري فعاليت جويدن را افزايش داده و اعتقاد بر اين است که جريان بزاق، pH شکمبه، نسبت استات به پروپيونات و سطح چربي شير را نيز افزايش مي دهد. گرچه نتيجه مصرف جيره هاي با ساختار فيزيکي نامناسب، آسيب به تخمير شکمبه اي و عملکرد ناقص شکمبه مي باشد ولي از طرف ديگر افزايش مقدار علوفه بلند و درشت نيز مي تواند خوراک مصرفي و قابليت هضم را محدود کرده و در نهايت توازن انرژي حيوان را تحت تأثير قرار دهد (آلن، 1997).

توصيه هاي رايج NRC براي تعيين نيازهاي حيوان و ترکيبات خوراک مفيد مي باشد ولي توصيه هاي دقيقي را در مورد شکل فيزيکي جيره ارائه نمي دهد. مفهوم الياف مؤثر براي ترکيب کردن ماهيت فيزيکي و شيميايي علوفه و بيان عددي آن براي عملکرد شکمبه مي باشد. جويدن ونشخوار کردن به عنوان يک اندازه گيري صحيح از خصوصيات د خشبي بودنبراي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. NDF مؤثر فيزيکي به صورت منبع الياف جيره که به طور مؤثري نشخوار و ترشح بزاق را تحريک کند، تعريف مي شود (مرتنز، 1997). پاپي و همکاران (1985) تعيين کردند که ذراتي که بر روي غربال 18/1 ميلي متري باقي مي مانند، آرام تر از آن هايي که از اين غربال عبور مي کنند، از شکمبه مي گذرند. مرتنز (1996) پيشنهاد کرد که ذرات بزرگ تر از 18/1 ميلي متر براي آن که از شکمبه عبور کنند بايد خرده شده و کوچک شوند و در نتيجه اين ذرات بيش تر از ذرات کوچک تر از 18/1 ميلي متر، ترشح بزاق راتحريک مي کنند.

توانايي اندازه گيري معمول براي اندازه ذرات تا زمان معرفي دستگاه PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) بسيار مشکل بود. با استفاده از جداکننده ذرات پنسيلوانيا، توزيع اندازه ذرات با جدا کردن ذرات بر اساس اندازه هاي بزگ تر از 00/19 ميلي متر، بين 00/19 و 00/8 ميلي متر و کم تر از00/8 ميلي متر تعيين مي شود (لامرز،1996). با تعبيه يک غربال اضافي (18/1 ميلي متر)، جدا کننده اندازه ذرات قادر به اندازه گيري peNDF (الياف مؤثر فيزيکي) پيشنهادي مرتنز (1996) مي باشد. علاوه بر اين، غربال سوم مي تواند در اندازه گيري اندازه ذرات منابع الياف غير علوفه اي و دانه هاي فرآيند شده، مفيد باشد.

.....

اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي

بر خلاف نتايج گزارش شده اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي ، نامشخص مي باشد. بعضي پژوهشگران اثرات يونجه سيلو شده بر خوراک مصرفي را وقتي که جيره هاي به خوبي متوازن شده به گاوهاي اواسط دوره شيردهي خورانيده شد، مشاهده کردند. اثرات مثبت کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي در بعضي آزمايش هايي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شد، گزارش شده است اما در ديگر آزمايش ها گزارش نشده است. دشواري تفسير پاسخ اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي، مي تواند تا اندازه اي به علت قابليت هضم و وزن مخصوص باشد که فاکتورهايي مستقل از اندازه ذرات هر خوراک هستند. از اين رو مقدار کاهش اندازه ذرات متفاوت مي باشد که به فرآيند کردن و روش هاي مورد استفاده در تعيين اندازه ذرات بستگي داشته، بيان کمي انواع تيمارها را در مقايسه با ديگران مشکل مي نمايد.

مشخص شده است که پاسخ خوراک مصرفي به کاهش اندازه ذرات معمولا مثبت مي باشد که به بزرگي مقدار کاهش اندازه ذرات، نوع و قابليت هضم علوفه و وضعيت انرژي حيوان بستگي دارد. اثرات مثبت بر خوراک مصرفي با کاهش اندازه ذرات در مورد بسياري از علوفه اي که کيفيت پاييني داشته و داراي مقادير بالايي ديواره سلولي هستند، گزارش شده است. گرچه محققان مختلفي افزايش ماده خشک مصرفي را با کاهش اندازه ذرات در شرايطي که علوفه با کيفيت بالا خورانيده شود، گزارش نموده اند ولي، بيش تر محققان اثري را با کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي وقتي که علوفه با کيفيت خوب به تنهايي و يا داخل جيره اي که توصيه هاي NRC را تامين نمايد، گزارش نکردند.

....

فعاليت هاي خوردن و نشخوار

جويدن و نشخوار کردن به عنوان شاخص هاي صحيحي از خصوصيات خشبي بودن، براي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. نشان داده شده است که با افزايش مجموع سطح NDF و اندازه ذرات جيره، زمان نشخوار افزايش يافته که منجر به افزايش جريان بزاق و بافري شدن pH شکمبه مي شود و تمام اين فاکتورها براي اندازه گيري مؤثر بودن منبع الياف علوفه اي، مورد استفاده قرار مي گيرد.

نشان داده شده است که افزايش اندازه ذرات يونجه، زمان نشخوار را افزايش داده و باعث افزايش جريان بزاقي بافري کننده محيط شکمبه باشد. افزايش ميانگين سطح pH شکمبه، همراه با افزايش زمان نشخوار مي باشد.

تفاوت بين خوردن، نشخوار و مجموع فعاليت جويدن، معمولا وقتي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شود، مشاهده نمي شود. بال و همکاران (2000) و سواب و همکاران (2001) مشاهده کردند که طول برش ريز، فعاليت خوردن را کاهش مي دهد اما اثري بر نشخوار يا مجموع زمان جويدن به ازاي ماده خشک مصرفي ندارد. نتيجه اين مشاهدات اين است که به نظر مي رسد افزايش اندازه ذرات ذرت سيلويي گرايش به جداسازي را در گاوهاي شيري افزايش داده و در نهايت منجر به اين مي شود که خوراک مصرفي متفاوت از آن چيزي باشد که فرموله شده است.

....

pH شکمبه و هضم

درک کامل از طبيعت ديناميک تخمير شکمبه اي، به علت فاکتورهاي بسياري که آن را تحت تاثير قرار مي دهند، مشکل مي باشد. گرچه تعدادي از مطالعات در تلاش براي درک بهتر اثرات اندازه ذرات بر تخمير شکمبه اي طراحي شده اند، ولي يکنواختي کمي حاصل شده است. در مروري از مطالعات منتشر شده که اثرات طول برش هاي فرضي متفاوت يونجه سيلو شده و ذرت سيلو شده را مورد آزمون قرار داده بودند، تفاوت معني داري در قابليت هضم ماده خشک مشاهده نشد. به نظر نمي رسد که قابليت هضم ماده خشک با طول هاي برش سيلوها مرتبط باشد هرچند، وقتي علوفه، بسيار ريز شده باشد و يا اشکل دهيدراته خورانيده شود، تفاوت هايي مشاهده مي شود.

گرچه افزايش اندازه ذرات اغلب منجر به افزايش فعاليت نشخوار و ميانگين مقادير pH شکمبه مي شود ولي معمولا اثرات ايجاد شده به طور کلي کوچک مي باشند. گرانت و همکاران (1990)، يونجه سيلويي را در سه طول برش متفاوت درو کردند، گرچه افزايش طول برش درصد چربي شير را 8/0 درصد افزايش داد ولي تغيير اندکي در pH شکمبه مشاهده شد. گرچه شواهد کمي اثرات طول برش علوفه بر pH شکمبه و سطح اسيدهاي چرب فرار را نشان مي دهد ولي کارهاي بيش تري بايد انجام شود تا مشخص شود که چه طور اندازه ذرات مي تواند وقتي که گاوها در مراحل مختلف دوره شيردهي هستند و يا با جيره هاي داراي سطوح مختلف منابع الياف غير علوفه اي تغذيه مي شوند، مهم باشد. به علاوه، اگر جيره هاي با اندازه ذرات درشت باعث افزايش گرايش به جداسازي شود، اين احتمال وجود دارد که ميانگين pH شکمبه و مقادير اسيدهاي چرب فرار متفاوت نباشد ولي الگوهاي روزانه متفاوت باشد و اين باعث پايداري کم تر محيط شکمبه مي شود.

..........

توليد و ترکيب شير

در جيره هاي بر پايه يونجه، نشان داده شده است که اندازه ذرات علوفه، به طور معني داري هم مقدار و هم ترکيب شير را تحت تاثير قرار مي دهد هرچند، بيش ترين تفاوت ها وقتي گزارش شده است که علوفه به شکل دهيدراته باشد. وقتي علوفه به شکل سيلو شده باشد و طول برش هاي متفاوتي خورانيده شود، تفاوت هايي در چربي و پروتئين شير مشاهده مي شود اما در ساير ترکيبات تفاوتي مشاده نمي گردد.

در مطالعات مرور شده، هيچ پاسخ معني داري از شير توليدي يا شير تصحيح شده براي چربي که حاصل از خورانيدن ذرت سيلو شده با اندازه ذرات متفاوت باشد، گزارش نشده است. در بعضي مطالعات افزايش پروتئين شير با کاهش اندازه ذرات ذرت سيلو شده گزارش شده است که اعتقاد بر اين است که نتيجه افزايش نشاسته و در واقع فراهمي انرژي مي باشد. به نظر نمي رسد که درصد چربي شير با خورانيدن جيره هايي با اندازه ذرات متفاوت ذرت سيلوشده، تحت تاثير قرار گيرد هرچند در يک مطالعه با اندازه ذرات متوسط، باعث مقدار زيادي جداسازي توسط حيوان و باقي ماندن NDF شد و چربي شير عملا در جيره هاي با اندازه ذرات کوچک تر، بالاتر بود.

گرچه اثرات معني دار اندازه ذرات بر مجموع فعاليت جويدن همراه با اثر بر pH شکمبه مي باشد ولي، تفاوت ها کم بوده و احتمالا منجر به تغييرات زياد در توليد اسيدهاي چرب فرار موررد نياز براي تغيير ترکيب چربي نمي شود. تفاوت هاي مشاهده شده در ترکيب شير به احتمال بيش تر، در نتيجه ساير عوامل نظير عبور از شکمبه و سرعت يا مقدار هضم مي باشد.

..

اندازه ذرات و الياف مؤثر

الياف به عنوان بخش ساختماني غير قابل هضم يا به آرامي قابل هضم خوراک که در دستگاه گوارش فضا اشغال مي کند، تعريف مي شود. وقتي حيوان دچار کمبود الياف شود، جويدن کاهش يافته و منجر به توليد بافر بزاقي کم تر و pH کم تر شکمبه و نسبت کم تر استات به پروپيونات مي شود و همه اين عوامل عملکرد و شير توليدي حيوان را تحت تاثير قرار مي دهند. هرچند يانگ و همکاران (2001) بيان کردند که سهم افزايش مجموع جريان بزاقي در روز به علت افزايش مجموع فعاليت جويدن بر pH شکمبه، اغلب بيش از حد پيش بيني مي شود. گرچه کاهش اندازه ذرات مي تواند مجموع فعاليت جويدن را کاهش دهد ولي، تغييرات در مجموع بزاق توليدي کوچک مي باشد (به طور تقريبي 4 درصد) که به علت افزايش ترشح بزاق در زمان استراحت است.

محتمل به نظر مي رسد که خصوصيات فيزيکي خوراک داراي اثر کم تري نسبت به آن چه که در ابتدا بر آن اعتقاد وجود داشته است، بر pH شکمبه داشته باشد. در مقابل، سطح نشاسته در جيره مي تواند اثر بيش تري بر pH شکمبه داشته باشد و مديريت سطح کربوهيدرات غير ساختماني مي تواند در تشخيص جيره هاي پر خطر که منجر به اسيدوز شکمبه اي مي شوند، مفيد تر باشد. بايد توجه داشت که تا کنون، هيچ آزمايش کنترل شده اي براي ارزيابي اثرات خورانيدن جيره هاي با اندازه ذرات مختلف بر عملکرد توليد مثل يا وضعيت سلامت (جابجايي شيردان، لنگش و غيره) در دراز مدت طراحي نشده است و خورانيدن جيره هاي پر انرژي با اندازه ذرات ريز، مي تواند اثرات منفي ديگري داشته باشد.

........

توصيه هاي اندازه ذرات

مطالعات منتشر شده فقط براي گزارش توزيع اندازه ذرات و بر اساس اندازه گيري هاي PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) انجام شد، بنابراين توصيه براي آن مشکل مي باشد. توصيه هاي رايج NRC بيان مي کند که حداقل ميانگين اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه يونجه، براي حفظ pH شکمبه، فعاليت جويدن و درصد چربي شير، بايد 3 ميلي متر باشد. علاوه بر آن، اگر مقدار زيادي علوفه ريز يا مقادير زيادي نشاسته به سهولت قابل تخمير خورانيده شود، درصد NDF جيره بايد افزايش يابد. آشکار است که وقتي سيلوها بسيار درشت باشند، توسط حيوان در مخزن خوراک، جداسازي صورت مي گيرد، اين مشکل وقتي که سيلوهاي خشک تر خورانيده شود، تشديد مي گردد. توصيه هاي رايج در مورد اندازه ذرات براي هيلاژ و ذرت سيلو شده آورده شده است (لامرز و همکاران، 1996). اين توصيه ها مي تواند در آينده با به دست آمدن اطلاعات بيش تر تغيير نمايد.

توصيه هايي در مورد اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه هيلاژ و ذرت سيلو شده

بخش هاي قطعات TMR با هيلاژ TMR با ذرت سيلو شده

بزرگ تر از 19 ميلي متر 5-3 10-5

بين 19 و 8 ميلي متر 35-30 35-30

کوچک تر از 8 ميلي متر 65-53 65-53

..........

مهندس رضا موتمني

(کارشناس ارشد تغذيه دام )

منبع:سایت فارم ایران

 

اثر اندازه  ذرات بر عملکرد گاوهای شیری

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

نشخوار کنندگان نياز به الياف علوفه اي با شکل فيزيکي مناسب دارند. تحقيقات نشان داده است که افزايش سطح الياف و اندازه ذرات علوفه، به طور مؤثري فعاليت جويدن را افزايش داده و اعتقاد بر اين است که جريان بزاق، pH شکمبه، نسبت استات به پروپيونات و سطح چربي شير را نيز افزايش مي دهد. گرچه نتيجه مصرف جيره هاي با ساختار فيزيکي نامناسب، آسيب به تخمير شکمبه اي و عملکرد ناقص شکمبه مي باشد ولي از طرف ديگر افزايش مقدار علوفه بلند و درشت نيز مي تواند خوراک مصرفي و قابليت هضم را محدود کرده و در نهايت توازن انرژي حيوان را تحت تأثير قرار دهد (آلن، 1997).

توصيه هاي رايج NRC براي تعيين نيازهاي حيوان و ترکيبات خوراک مفيد مي باشد ولي توصيه هاي دقيقي را در مورد شکل فيزيکي جيره ارائه نمي دهد. مفهوم الياف مؤثر براي ترکيب کردن ماهيت فيزيکي و شيميايي علوفه و بيان عددي آن براي عملکرد شکمبه مي باشد. جويدن ونشخوار کردن به عنوان يک اندازه گيري صحيح از خصوصيات د خشبي بودنبراي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. NDF مؤثر فيزيکي به صورت منبع الياف جيره که به طور مؤثري نشخوار و ترشح بزاق را تحريک کند، تعريف مي شود (مرتنز، 1997). پاپي و همکاران (1985) تعيين کردند که ذراتي که بر روي غربال 18/1 ميلي متري باقي مي مانند، آرام تر از آن هايي که از اين غربال عبور مي کنند، از شکمبه مي گذرند. مرتنز (1996) پيشنهاد کرد که ذرات بزرگ تر از 18/1 ميلي متر براي آن که از شکمبه عبور کنند بايد خرده شده و کوچک شوند و در نتيجه اين ذرات بيش تر از ذرات کوچک تر از 18/1 ميلي متر، ترشح بزاق راتحريک مي کنند.

توانايي اندازه گيري معمول براي اندازه ذرات تا زمان معرفي دستگاه PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) بسيار مشکل بود. با استفاده از جداکننده ذرات پنسيلوانيا، توزيع اندازه ذرات با جدا کردن ذرات بر اساس اندازه هاي بزگ تر از 00/19 ميلي متر، بين 00/19 و 00/8 ميلي متر و کم تر از00/8 ميلي متر تعيين مي شود (لامرز،1996). با تعبيه يک غربال اضافي (18/1 ميلي متر)، جدا کننده اندازه ذرات قادر به اندازه گيري peNDF (الياف مؤثر فيزيکي) پيشنهادي مرتنز (1996) مي باشد. علاوه بر اين، غربال سوم مي تواند در اندازه گيري اندازه ذرات منابع الياف غير علوفه اي و دانه هاي فرآيند شده، مفيد باشد.

.....

اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي

بر خلاف نتايج گزارش شده اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي ، نامشخص مي باشد. بعضي پژوهشگران اثرات يونجه سيلو شده بر خوراک مصرفي را وقتي که جيره هاي به خوبي متوازن شده به گاوهاي اواسط دوره شيردهي خورانيده شد، مشاهده کردند. اثرات مثبت کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي در بعضي آزمايش هايي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شد، گزارش شده است اما در ديگر آزمايش ها گزارش نشده است. دشواري تفسير پاسخ اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي، مي تواند تا اندازه اي به علت قابليت هضم و وزن مخصوص باشد که فاکتورهايي مستقل از اندازه ذرات هر خوراک هستند. از اين رو مقدار کاهش اندازه ذرات متفاوت مي باشد که به فرآيند کردن و روش هاي مورد استفاده در تعيين اندازه ذرات بستگي داشته، بيان کمي انواع تيمارها را در مقايسه با ديگران مشکل مي نمايد.

مشخص شده است که پاسخ خوراک مصرفي به کاهش اندازه ذرات معمولا مثبت مي باشد که به بزرگي مقدار کاهش اندازه ذرات، نوع و قابليت هضم علوفه و وضعيت انرژي حيوان بستگي دارد. اثرات مثبت بر خوراک مصرفي با کاهش اندازه ذرات در مورد بسياري از علوفه اي که کيفيت پاييني داشته و داراي مقادير بالايي ديواره سلولي هستند، گزارش شده است. گرچه محققان مختلفي افزايش ماده خشک مصرفي را با کاهش اندازه ذرات در شرايطي که علوفه با کيفيت بالا خورانيده شود، گزارش نموده اند ولي، بيش تر محققان اثري را با کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي وقتي که علوفه با کيفيت خوب به تنهايي و يا داخل جيره اي که توصيه هاي NRC را تامين نمايد، گزارش نکردند.

....

فعاليت هاي خوردن و نشخوار

جويدن و نشخوار کردن به عنوان شاخص هاي صحيحي از خصوصيات خشبي بودن، براي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. نشان داده شده است که با افزايش مجموع سطح NDF و اندازه ذرات جيره، زمان نشخوار افزايش يافته که منجر به افزايش جريان بزاق و بافري شدن pH شکمبه مي شود و تمام اين فاکتورها براي اندازه گيري مؤثر بودن منبع الياف علوفه اي، مورد استفاده قرار مي گيرد.

نشان داده شده است که افزايش اندازه ذرات يونجه، زمان نشخوار را افزايش داده و باعث افزايش جريان بزاقي بافري کننده محيط شکمبه باشد. افزايش ميانگين سطح pH شکمبه، همراه با افزايش زمان نشخوار مي باشد.

تفاوت بين خوردن، نشخوار و مجموع فعاليت جويدن، معمولا وقتي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شود، مشاهده نمي شود. بال و همکاران (2000) و سواب و همکاران (2001) مشاهده کردند که طول برش ريز، فعاليت خوردن را کاهش مي دهد اما اثري بر نشخوار يا مجموع زمان جويدن به ازاي ماده خشک مصرفي ندارد. نتيجه اين مشاهدات اين است که به نظر مي رسد افزايش اندازه ذرات ذرت سيلويي گرايش به جداسازي را در گاوهاي شيري افزايش داده و در نهايت منجر به اين مي شود که خوراک مصرفي متفاوت از آن چيزي باشد که فرموله شده است.

....

pH شکمبه و هضم

درک کامل از طبيعت ديناميک تخمير شکمبه اي، به علت فاکتورهاي بسياري که آن را تحت تاثير قرار مي دهند، مشکل مي باشد. گرچه تعدادي از مطالعات در تلاش براي درک بهتر اثرات اندازه ذرات بر تخمير شکمبه اي طراحي شده اند، ولي يکنواختي کمي حاصل شده است. در مروري از مطالعات منتشر شده که اثرات طول برش هاي فرضي متفاوت يونجه سيلو شده و ذرت سيلو شده را مورد آزمون قرار داده بودند، تفاوت معني داري در قابليت هضم ماده خشک مشاهده نشد. به نظر نمي رسد که قابليت هضم ماده خشک با طول هاي برش سيلوها مرتبط باشد هرچند، وقتي علوفه، بسيار ريز شده باشد و يا اشکل دهيدراته خورانيده شود، تفاوت هايي مشاهده مي شود.

گرچه افزايش اندازه ذرات اغلب منجر به افزايش فعاليت نشخوار و ميانگين مقادير pH شکمبه مي شود ولي معمولا اثرات ايجاد شده به طور کلي کوچک مي باشند. گرانت و همکاران (1990)، يونجه سيلويي را در سه طول برش متفاوت درو کردند، گرچه افزايش طول برش درصد چربي شير را 8/0 درصد افزايش داد ولي تغيير اندکي در pH شکمبه مشاهده شد. گرچه شواهد کمي اثرات طول برش علوفه بر pH شکمبه و سطح اسيدهاي چرب فرار را نشان مي دهد ولي کارهاي بيش تري بايد انجام شود تا مشخص شود که چه طور اندازه ذرات مي تواند وقتي که گاوها در مراحل مختلف دوره شيردهي هستند و يا با جيره هاي داراي سطوح مختلف منابع الياف غير علوفه اي تغذيه مي شوند، مهم باشد. به علاوه، اگر جيره هاي با اندازه ذرات درشت باعث افزايش گرايش به جداسازي شود، اين احتمال وجود دارد که ميانگين pH شکمبه و مقادير اسيدهاي چرب فرار متفاوت نباشد ولي الگوهاي روزانه متفاوت باشد و اين باعث پايداري کم تر محيط شکمبه مي شود.

..........

توليد و ترکيب شير

در جيره هاي بر پايه يونجه، نشان داده شده است که اندازه ذرات علوفه، به طور معني داري هم مقدار و هم ترکيب شير را تحت تاثير قرار مي دهد هرچند، بيش ترين تفاوت ها وقتي گزارش شده است که علوفه به شکل دهيدراته باشد. وقتي علوفه به شکل سيلو شده باشد و طول برش هاي متفاوتي خورانيده شود، تفاوت هايي در چربي و پروتئين شير مشاهده مي شود اما در ساير ترکيبات تفاوتي مشاده نمي گردد.

در مطالعات مرور شده، هيچ پاسخ معني داري از شير توليدي يا شير تصحيح شده براي چربي که حاصل از خورانيدن ذرت سيلو شده با اندازه ذرات متفاوت باشد، گزارش نشده است. در بعضي مطالعات افزايش پروتئين شير با کاهش اندازه ذرات ذرت سيلو شده گزارش شده است که اعتقاد بر اين است که نتيجه افزايش نشاسته و در واقع فراهمي انرژي مي باشد. به نظر نمي رسد که درصد چربي شير با خورانيدن جيره هايي با اندازه ذرات متفاوت ذرت سيلوشده، تحت تاثير قرار گيرد هرچند در يک مطالعه با اندازه ذرات متوسط، باعث مقدار زيادي جداسازي توسط حيوان و باقي ماندن NDF شد و چربي شير عملا در جيره هاي با اندازه ذرات کوچک تر، بالاتر بود.

گرچه اثرات معني دار اندازه ذرات بر مجموع فعاليت جويدن همراه با اثر بر pH شکمبه مي باشد ولي، تفاوت ها کم بوده و احتمالا منجر به تغييرات زياد در توليد اسيدهاي چرب فرار موررد نياز براي تغيير ترکيب چربي نمي شود. تفاوت هاي مشاهده شده در ترکيب شير به احتمال بيش تر، در نتيجه ساير عوامل نظير عبور از شکمبه و سرعت يا مقدار هضم مي باشد.

..

اندازه ذرات و الياف مؤثر

الياف به عنوان بخش ساختماني غير قابل هضم يا به آرامي قابل هضم خوراک که در دستگاه گوارش فضا اشغال مي کند، تعريف مي شود. وقتي حيوان دچار کمبود الياف شود، جويدن کاهش يافته و منجر به توليد بافر بزاقي کم تر و pH کم تر شکمبه و نسبت کم تر استات به پروپيونات مي شود و همه اين عوامل عملکرد و شير توليدي حيوان را تحت تاثير قرار مي دهند. هرچند يانگ و همکاران (2001) بيان کردند که سهم افزايش مجموع جريان بزاقي در روز به علت افزايش مجموع فعاليت جويدن بر pH شکمبه، اغلب بيش از حد پيش بيني مي شود. گرچه کاهش اندازه ذرات مي تواند مجموع فعاليت جويدن را کاهش دهد ولي، تغييرات در مجموع بزاق توليدي کوچک مي باشد (به طور تقريبي 4 درصد) که به علت افزايش ترشح بزاق در زمان استراحت است.

محتمل به نظر مي رسد که خصوصيات فيزيکي خوراک داراي اثر کم تري نسبت به آن چه که در ابتدا بر آن اعتقاد وجود داشته است، بر pH شکمبه داشته باشد. در مقابل، سطح نشاسته در جيره مي تواند اثر بيش تري بر pH شکمبه داشته باشد و مديريت سطح کربوهيدرات غير ساختماني مي تواند در تشخيص جيره هاي پر خطر که منجر به اسيدوز شکمبه اي مي شوند، مفيد تر باشد. بايد توجه داشت که تا کنون، هيچ آزمايش کنترل شده اي براي ارزيابي اثرات خورانيدن جيره هاي با اندازه ذرات مختلف بر عملکرد توليد مثل يا وضعيت سلامت (جابجايي شيردان، لنگش و غيره) در دراز مدت طراحي نشده است و خورانيدن جيره هاي پر انرژي با اندازه ذرات ريز، مي تواند اثرات منفي ديگري داشته باشد.

........

توصيه هاي اندازه ذرات

مطالعات منتشر شده فقط براي گزارش توزيع اندازه ذرات و بر اساس اندازه گيري هاي PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) انجام شد، بنابراين توصيه براي آن مشکل مي باشد. توصيه هاي رايج NRC بيان مي کند که حداقل ميانگين اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه يونجه، براي حفظ pH شکمبه، فعاليت جويدن و درصد چربي شير، بايد 3 ميلي متر باشد. علاوه بر آن، اگر مقدار زيادي علوفه ريز يا مقادير زيادي نشاسته به سهولت قابل تخمير خورانيده شود، درصد NDF جيره بايد افزايش يابد. آشکار است که وقتي سيلوها بسيار درشت باشند، توسط حيوان در مخزن خوراک، جداسازي صورت مي گيرد، اين مشکل وقتي که سيلوهاي خشک تر خورانيده شود، تشديد مي گردد. توصيه هاي رايج در مورد اندازه ذرات براي هيلاژ و ذرت سيلو شده آورده شده است (لامرز و همکاران، 1996). اين توصيه ها مي تواند در آينده با به دست آمدن اطلاعات بيش تر تغيير نمايد.

توصيه هايي در مورد اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه هيلاژ و ذرت سيلو شده

بخش هاي قطعات TMR با هيلاژ TMR با ذرت سيلو شده

بزرگ تر از 19 ميلي متر 5-3 10-5

بين 19 و 8 ميلي متر 35-30 35-30

کوچک تر از 8 ميلي متر 65-53 65-53

..........

مهندس رضا موتمني

(کارشناس ارشد تغذيه دام )

منبع:سایت فارم ایران

 

اثر اندازه  ذرات بر عملکرد گاوهای شیری

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

نشخوار کنندگان نياز به الياف علوفه اي با شکل فيزيکي مناسب دارند. تحقيقات نشان داده است که افزايش سطح الياف و اندازه ذرات علوفه، به طور مؤثري فعاليت جويدن را افزايش داده و اعتقاد بر اين است که جريان بزاق، pH شکمبه، نسبت استات به پروپيونات و سطح چربي شير را نيز افزايش مي دهد. گرچه نتيجه مصرف جيره هاي با ساختار فيزيکي نامناسب، آسيب به تخمير شکمبه اي و عملکرد ناقص شکمبه مي باشد ولي از طرف ديگر افزايش مقدار علوفه بلند و درشت نيز مي تواند خوراک مصرفي و قابليت هضم را محدود کرده و در نهايت توازن انرژي حيوان را تحت تأثير قرار دهد (آلن، 1997).

توصيه هاي رايج NRC براي تعيين نيازهاي حيوان و ترکيبات خوراک مفيد مي باشد ولي توصيه هاي دقيقي را در مورد شکل فيزيکي جيره ارائه نمي دهد. مفهوم الياف مؤثر براي ترکيب کردن ماهيت فيزيکي و شيميايي علوفه و بيان عددي آن براي عملکرد شکمبه مي باشد. جويدن ونشخوار کردن به عنوان يک اندازه گيري صحيح از خصوصيات د خشبي بودنبراي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. NDF مؤثر فيزيکي به صورت منبع الياف جيره که به طور مؤثري نشخوار و ترشح بزاق را تحريک کند، تعريف مي شود (مرتنز، 1997). پاپي و همکاران (1985) تعيين کردند که ذراتي که بر روي غربال 18/1 ميلي متري باقي مي مانند، آرام تر از آن هايي که از اين غربال عبور مي کنند، از شکمبه مي گذرند. مرتنز (1996) پيشنهاد کرد که ذرات بزرگ تر از 18/1 ميلي متر براي آن که از شکمبه عبور کنند بايد خرده شده و کوچک شوند و در نتيجه اين ذرات بيش تر از ذرات کوچک تر از 18/1 ميلي متر، ترشح بزاق راتحريک مي کنند.

توانايي اندازه گيري معمول براي اندازه ذرات تا زمان معرفي دستگاه PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) بسيار مشکل بود. با استفاده از جداکننده ذرات پنسيلوانيا، توزيع اندازه ذرات با جدا کردن ذرات بر اساس اندازه هاي بزگ تر از 00/19 ميلي متر، بين 00/19 و 00/8 ميلي متر و کم تر از00/8 ميلي متر تعيين مي شود (لامرز،1996). با تعبيه يک غربال اضافي (18/1 ميلي متر)، جدا کننده اندازه ذرات قادر به اندازه گيري peNDF (الياف مؤثر فيزيکي) پيشنهادي مرتنز (1996) مي باشد. علاوه بر اين، غربال سوم مي تواند در اندازه گيري اندازه ذرات منابع الياف غير علوفه اي و دانه هاي فرآيند شده، مفيد باشد.

.....

اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي

بر خلاف نتايج گزارش شده اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي ، نامشخص مي باشد. بعضي پژوهشگران اثرات يونجه سيلو شده بر خوراک مصرفي را وقتي که جيره هاي به خوبي متوازن شده به گاوهاي اواسط دوره شيردهي خورانيده شد، مشاهده کردند. اثرات مثبت کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي در بعضي آزمايش هايي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شد، گزارش شده است اما در ديگر آزمايش ها گزارش نشده است. دشواري تفسير پاسخ اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي، مي تواند تا اندازه اي به علت قابليت هضم و وزن مخصوص باشد که فاکتورهايي مستقل از اندازه ذرات هر خوراک هستند. از اين رو مقدار کاهش اندازه ذرات متفاوت مي باشد که به فرآيند کردن و روش هاي مورد استفاده در تعيين اندازه ذرات بستگي داشته، بيان کمي انواع تيمارها را در مقايسه با ديگران مشکل مي نمايد.

مشخص شده است که پاسخ خوراک مصرفي به کاهش اندازه ذرات معمولا مثبت مي باشد که به بزرگي مقدار کاهش اندازه ذرات، نوع و قابليت هضم علوفه و وضعيت انرژي حيوان بستگي دارد. اثرات مثبت بر خوراک مصرفي با کاهش اندازه ذرات در مورد بسياري از علوفه اي که کيفيت پاييني داشته و داراي مقادير بالايي ديواره سلولي هستند، گزارش شده است. گرچه محققان مختلفي افزايش ماده خشک مصرفي را با کاهش اندازه ذرات در شرايطي که علوفه با کيفيت بالا خورانيده شود، گزارش نموده اند ولي، بيش تر محققان اثري را با کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي وقتي که علوفه با کيفيت خوب به تنهايي و يا داخل جيره اي که توصيه هاي NRC را تامين نمايد، گزارش نکردند.

....

فعاليت هاي خوردن و نشخوار

جويدن و نشخوار کردن به عنوان شاخص هاي صحيحي از خصوصيات خشبي بودن، براي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. نشان داده شده است که با افزايش مجموع سطح NDF و اندازه ذرات جيره، زمان نشخوار افزايش يافته که منجر به افزايش جريان بزاق و بافري شدن pH شکمبه مي شود و تمام اين فاکتورها براي اندازه گيري مؤثر بودن منبع الياف علوفه اي، مورد استفاده قرار مي گيرد.

نشان داده شده است که افزايش اندازه ذرات يونجه، زمان نشخوار را افزايش داده و باعث افزايش جريان بزاقي بافري کننده محيط شکمبه باشد. افزايش ميانگين سطح pH شکمبه، همراه با افزايش زمان نشخوار مي باشد.

تفاوت بين خوردن، نشخوار و مجموع فعاليت جويدن، معمولا وقتي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شود، مشاهده نمي شود. بال و همکاران (2000) و سواب و همکاران (2001) مشاهده کردند که طول برش ريز، فعاليت خوردن را کاهش مي دهد اما اثري بر نشخوار يا مجموع زمان جويدن به ازاي ماده خشک مصرفي ندارد. نتيجه اين مشاهدات اين است که به نظر مي رسد افزايش اندازه ذرات ذرت سيلويي گرايش به جداسازي را در گاوهاي شيري افزايش داده و در نهايت منجر به اين مي شود که خوراک مصرفي متفاوت از آن چيزي باشد که فرموله شده است.

....

pH شکمبه و هضم

درک کامل از طبيعت ديناميک تخمير شکمبه اي، به علت فاکتورهاي بسياري که آن را تحت تاثير قرار مي دهند، مشکل مي باشد. گرچه تعدادي از مطالعات در تلاش براي درک بهتر اثرات اندازه ذرات بر تخمير شکمبه اي طراحي شده اند، ولي يکنواختي کمي حاصل شده است. در مروري از مطالعات منتشر شده که اثرات طول برش هاي فرضي متفاوت يونجه سيلو شده و ذرت سيلو شده را مورد آزمون قرار داده بودند، تفاوت معني داري در قابليت هضم ماده خشک مشاهده نشد. به نظر نمي رسد که قابليت هضم ماده خشک با طول هاي برش سيلوها مرتبط باشد هرچند، وقتي علوفه، بسيار ريز شده باشد و يا اشکل دهيدراته خورانيده شود، تفاوت هايي مشاهده مي شود.

گرچه افزايش اندازه ذرات اغلب منجر به افزايش فعاليت نشخوار و ميانگين مقادير pH شکمبه مي شود ولي معمولا اثرات ايجاد شده به طور کلي کوچک مي باشند. گرانت و همکاران (1990)، يونجه سيلويي را در سه طول برش متفاوت درو کردند، گرچه افزايش طول برش درصد چربي شير را 8/0 درصد افزايش داد ولي تغيير اندکي در pH شکمبه مشاهده شد. گرچه شواهد کمي اثرات طول برش علوفه بر pH شکمبه و سطح اسيدهاي چرب فرار را نشان مي دهد ولي کارهاي بيش تري بايد انجام شود تا مشخص شود که چه طور اندازه ذرات مي تواند وقتي که گاوها در مراحل مختلف دوره شيردهي هستند و يا با جيره هاي داراي سطوح مختلف منابع الياف غير علوفه اي تغذيه مي شوند، مهم باشد. به علاوه، اگر جيره هاي با اندازه ذرات درشت باعث افزايش گرايش به جداسازي شود، اين احتمال وجود دارد که ميانگين pH شکمبه و مقادير اسيدهاي چرب فرار متفاوت نباشد ولي الگوهاي روزانه متفاوت باشد و اين باعث پايداري کم تر محيط شکمبه مي شود.

..........

توليد و ترکيب شير

در جيره هاي بر پايه يونجه، نشان داده شده است که اندازه ذرات علوفه، به طور معني داري هم مقدار و هم ترکيب شير را تحت تاثير قرار مي دهد هرچند، بيش ترين تفاوت ها وقتي گزارش شده است که علوفه به شکل دهيدراته باشد. وقتي علوفه به شکل سيلو شده باشد و طول برش هاي متفاوتي خورانيده شود، تفاوت هايي در چربي و پروتئين شير مشاهده مي شود اما در ساير ترکيبات تفاوتي مشاده نمي گردد.

در مطالعات مرور شده، هيچ پاسخ معني داري از شير توليدي يا شير تصحيح شده براي چربي که حاصل از خورانيدن ذرت سيلو شده با اندازه ذرات متفاوت باشد، گزارش نشده است. در بعضي مطالعات افزايش پروتئين شير با کاهش اندازه ذرات ذرت سيلو شده گزارش شده است که اعتقاد بر اين است که نتيجه افزايش نشاسته و در واقع فراهمي انرژي مي باشد. به نظر نمي رسد که درصد چربي شير با خورانيدن جيره هايي با اندازه ذرات متفاوت ذرت سيلوشده، تحت تاثير قرار گيرد هرچند در يک مطالعه با اندازه ذرات متوسط، باعث مقدار زيادي جداسازي توسط حيوان و باقي ماندن NDF شد و چربي شير عملا در جيره هاي با اندازه ذرات کوچک تر، بالاتر بود.

گرچه اثرات معني دار اندازه ذرات بر مجموع فعاليت جويدن همراه با اثر بر pH شکمبه مي باشد ولي، تفاوت ها کم بوده و احتمالا منجر به تغييرات زياد در توليد اسيدهاي چرب فرار موررد نياز براي تغيير ترکيب چربي نمي شود. تفاوت هاي مشاهده شده در ترکيب شير به احتمال بيش تر، در نتيجه ساير عوامل نظير عبور از شکمبه و سرعت يا مقدار هضم مي باشد.

..

اندازه ذرات و الياف مؤثر

الياف به عنوان بخش ساختماني غير قابل هضم يا به آرامي قابل هضم خوراک که در دستگاه گوارش فضا اشغال مي کند، تعريف مي شود. وقتي حيوان دچار کمبود الياف شود، جويدن کاهش يافته و منجر به توليد بافر بزاقي کم تر و pH کم تر شکمبه و نسبت کم تر استات به پروپيونات مي شود و همه اين عوامل عملکرد و شير توليدي حيوان را تحت تاثير قرار مي دهند. هرچند يانگ و همکاران (2001) بيان کردند که سهم افزايش مجموع جريان بزاقي در روز به علت افزايش مجموع فعاليت جويدن بر pH شکمبه، اغلب بيش از حد پيش بيني مي شود. گرچه کاهش اندازه ذرات مي تواند مجموع فعاليت جويدن را کاهش دهد ولي، تغييرات در مجموع بزاق توليدي کوچک مي باشد (به طور تقريبي 4 درصد) که به علت افزايش ترشح بزاق در زمان استراحت است.

محتمل به نظر مي رسد که خصوصيات فيزيکي خوراک داراي اثر کم تري نسبت به آن چه که در ابتدا بر آن اعتقاد وجود داشته است، بر pH شکمبه داشته باشد. در مقابل، سطح نشاسته در جيره مي تواند اثر بيش تري بر pH شکمبه داشته باشد و مديريت سطح کربوهيدرات غير ساختماني مي تواند در تشخيص جيره هاي پر خطر که منجر به اسيدوز شکمبه اي مي شوند، مفيد تر باشد. بايد توجه داشت که تا کنون، هيچ آزمايش کنترل شده اي براي ارزيابي اثرات خورانيدن جيره هاي با اندازه ذرات مختلف بر عملکرد توليد مثل يا وضعيت سلامت (جابجايي شيردان، لنگش و غيره) در دراز مدت طراحي نشده است و خورانيدن جيره هاي پر انرژي با اندازه ذرات ريز، مي تواند اثرات منفي ديگري داشته باشد.

........

توصيه هاي اندازه ذرات

مطالعات منتشر شده فقط براي گزارش توزيع اندازه ذرات و بر اساس اندازه گيري هاي PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) انجام شد، بنابراين توصيه براي آن مشکل مي باشد. توصيه هاي رايج NRC بيان مي کند که حداقل ميانگين اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه يونجه، براي حفظ pH شکمبه، فعاليت جويدن و درصد چربي شير، بايد 3 ميلي متر باشد. علاوه بر آن، اگر مقدار زيادي علوفه ريز يا مقادير زيادي نشاسته به سهولت قابل تخمير خورانيده شود، درصد NDF جيره بايد افزايش يابد. آشکار است که وقتي سيلوها بسيار درشت باشند، توسط حيوان در مخزن خوراک، جداسازي صورت مي گيرد، اين مشکل وقتي که سيلوهاي خشک تر خورانيده شود، تشديد مي گردد. توصيه هاي رايج در مورد اندازه ذرات براي هيلاژ و ذرت سيلو شده آورده شده است (لامرز و همکاران، 1996). اين توصيه ها مي تواند در آينده با به دست آمدن اطلاعات بيش تر تغيير نمايد.

توصيه هايي در مورد اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه هيلاژ و ذرت سيلو شده

بخش هاي قطعات TMR با هيلاژ TMR با ذرت سيلو شده

بزرگ تر از 19 ميلي متر 5-3 10-5

بين 19 و 8 ميلي متر 35-30 35-30

کوچک تر از 8 ميلي متر 65-53 65-53

..........

مهندس رضا موتمني

(کارشناس ارشد تغذيه دام )

منبع:سایت فارم ایران

 

اثر اندازه  ذرات بر عملکرد گاوهای شیری

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

اثر اندازه ذرات علوفه بر عملکرد گاوهاي شيري

نشخوار کنندگان نياز به الياف علوفه اي با شکل فيزيکي مناسب دارند. تحقيقات نشان داده است که افزايش سطح الياف و اندازه ذرات علوفه، به طور مؤثري فعاليت جويدن را افزايش داده و اعتقاد بر اين است که جريان بزاق، pH شکمبه، نسبت استات به پروپيونات و سطح چربي شير را نيز افزايش مي دهد. گرچه نتيجه مصرف جيره هاي با ساختار فيزيکي نامناسب، آسيب به تخمير شکمبه اي و عملکرد ناقص شکمبه مي باشد ولي از طرف ديگر افزايش مقدار علوفه بلند و درشت نيز مي تواند خوراک مصرفي و قابليت هضم را محدود کرده و در نهايت توازن انرژي حيوان را تحت تأثير قرار دهد (آلن، 1997).

توصيه هاي رايج NRC براي تعيين نيازهاي حيوان و ترکيبات خوراک مفيد مي باشد ولي توصيه هاي دقيقي را در مورد شکل فيزيکي جيره ارائه نمي دهد. مفهوم الياف مؤثر براي ترکيب کردن ماهيت فيزيکي و شيميايي علوفه و بيان عددي آن براي عملکرد شکمبه مي باشد. جويدن ونشخوار کردن به عنوان يک اندازه گيري صحيح از خصوصيات د خشبي بودنبراي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. NDF مؤثر فيزيکي به صورت منبع الياف جيره که به طور مؤثري نشخوار و ترشح بزاق را تحريک کند، تعريف مي شود (مرتنز، 1997). پاپي و همکاران (1985) تعيين کردند که ذراتي که بر روي غربال 18/1 ميلي متري باقي مي مانند، آرام تر از آن هايي که از اين غربال عبور مي کنند، از شکمبه مي گذرند. مرتنز (1996) پيشنهاد کرد که ذرات بزرگ تر از 18/1 ميلي متر براي آن که از شکمبه عبور کنند بايد خرده شده و کوچک شوند و در نتيجه اين ذرات بيش تر از ذرات کوچک تر از 18/1 ميلي متر، ترشح بزاق راتحريک مي کنند.

توانايي اندازه گيري معمول براي اندازه ذرات تا زمان معرفي دستگاه PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) بسيار مشکل بود. با استفاده از جداکننده ذرات پنسيلوانيا، توزيع اندازه ذرات با جدا کردن ذرات بر اساس اندازه هاي بزگ تر از 00/19 ميلي متر، بين 00/19 و 00/8 ميلي متر و کم تر از00/8 ميلي متر تعيين مي شود (لامرز،1996). با تعبيه يک غربال اضافي (18/1 ميلي متر)، جدا کننده اندازه ذرات قادر به اندازه گيري peNDF (الياف مؤثر فيزيکي) پيشنهادي مرتنز (1996) مي باشد. علاوه بر اين، غربال سوم مي تواند در اندازه گيري اندازه ذرات منابع الياف غير علوفه اي و دانه هاي فرآيند شده، مفيد باشد.

.....

اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي

بر خلاف نتايج گزارش شده اثر اندازه ذرات علوفه بر خوراک مصرفي ، نامشخص مي باشد. بعضي پژوهشگران اثرات يونجه سيلو شده بر خوراک مصرفي را وقتي که جيره هاي به خوبي متوازن شده به گاوهاي اواسط دوره شيردهي خورانيده شد، مشاهده کردند. اثرات مثبت کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي در بعضي آزمايش هايي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شد، گزارش شده است اما در ديگر آزمايش ها گزارش نشده است. دشواري تفسير پاسخ اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي، مي تواند تا اندازه اي به علت قابليت هضم و وزن مخصوص باشد که فاکتورهايي مستقل از اندازه ذرات هر خوراک هستند. از اين رو مقدار کاهش اندازه ذرات متفاوت مي باشد که به فرآيند کردن و روش هاي مورد استفاده در تعيين اندازه ذرات بستگي داشته، بيان کمي انواع تيمارها را در مقايسه با ديگران مشکل مي نمايد.

مشخص شده است که پاسخ خوراک مصرفي به کاهش اندازه ذرات معمولا مثبت مي باشد که به بزرگي مقدار کاهش اندازه ذرات، نوع و قابليت هضم علوفه و وضعيت انرژي حيوان بستگي دارد. اثرات مثبت بر خوراک مصرفي با کاهش اندازه ذرات در مورد بسياري از علوفه اي که کيفيت پاييني داشته و داراي مقادير بالايي ديواره سلولي هستند، گزارش شده است. گرچه محققان مختلفي افزايش ماده خشک مصرفي را با کاهش اندازه ذرات در شرايطي که علوفه با کيفيت بالا خورانيده شود، گزارش نموده اند ولي، بيش تر محققان اثري را با کاهش اندازه ذرات بر ماده خشک مصرفي وقتي که علوفه با کيفيت خوب به تنهايي و يا داخل جيره اي که توصيه هاي NRC را تامين نمايد، گزارش نکردند.

....

فعاليت هاي خوردن و نشخوار

جويدن و نشخوار کردن به عنوان شاخص هاي صحيحي از خصوصيات خشبي بودن، براي جيره هاي نشخوار کنندگان شناخته شده اند. نشان داده شده است که با افزايش مجموع سطح NDF و اندازه ذرات جيره، زمان نشخوار افزايش يافته که منجر به افزايش جريان بزاق و بافري شدن pH شکمبه مي شود و تمام اين فاکتورها براي اندازه گيري مؤثر بودن منبع الياف علوفه اي، مورد استفاده قرار مي گيرد.

نشان داده شده است که افزايش اندازه ذرات يونجه، زمان نشخوار را افزايش داده و باعث افزايش جريان بزاقي بافري کننده محيط شکمبه باشد. افزايش ميانگين سطح pH شکمبه، همراه با افزايش زمان نشخوار مي باشد.

تفاوت بين خوردن، نشخوار و مجموع فعاليت جويدن، معمولا وقتي که ذرت سيلو شده با اندازه ذرات مختلف خورانيده شود، مشاهده نمي شود. بال و همکاران (2000) و سواب و همکاران (2001) مشاهده کردند که طول برش ريز، فعاليت خوردن را کاهش مي دهد اما اثري بر نشخوار يا مجموع زمان جويدن به ازاي ماده خشک مصرفي ندارد. نتيجه اين مشاهدات اين است که به نظر مي رسد افزايش اندازه ذرات ذرت سيلويي گرايش به جداسازي را در گاوهاي شيري افزايش داده و در نهايت منجر به اين مي شود که خوراک مصرفي متفاوت از آن چيزي باشد که فرموله شده است.

....

pH شکمبه و هضم

درک کامل از طبيعت ديناميک تخمير شکمبه اي، به علت فاکتورهاي بسياري که آن را تحت تاثير قرار مي دهند، مشکل مي باشد. گرچه تعدادي از مطالعات در تلاش براي درک بهتر اثرات اندازه ذرات بر تخمير شکمبه اي طراحي شده اند، ولي يکنواختي کمي حاصل شده است. در مروري از مطالعات منتشر شده که اثرات طول برش هاي فرضي متفاوت يونجه سيلو شده و ذرت سيلو شده را مورد آزمون قرار داده بودند، تفاوت معني داري در قابليت هضم ماده خشک مشاهده نشد. به نظر نمي رسد که قابليت هضم ماده خشک با طول هاي برش سيلوها مرتبط باشد هرچند، وقتي علوفه، بسيار ريز شده باشد و يا اشکل دهيدراته خورانيده شود، تفاوت هايي مشاهده مي شود.

گرچه افزايش اندازه ذرات اغلب منجر به افزايش فعاليت نشخوار و ميانگين مقادير pH شکمبه مي شود ولي معمولا اثرات ايجاد شده به طور کلي کوچک مي باشند. گرانت و همکاران (1990)، يونجه سيلويي را در سه طول برش متفاوت درو کردند، گرچه افزايش طول برش درصد چربي شير را 8/0 درصد افزايش داد ولي تغيير اندکي در pH شکمبه مشاهده شد. گرچه شواهد کمي اثرات طول برش علوفه بر pH شکمبه و سطح اسيدهاي چرب فرار را نشان مي دهد ولي کارهاي بيش تري بايد انجام شود تا مشخص شود که چه طور اندازه ذرات مي تواند وقتي که گاوها در مراحل مختلف دوره شيردهي هستند و يا با جيره هاي داراي سطوح مختلف منابع الياف غير علوفه اي تغذيه مي شوند، مهم باشد. به علاوه، اگر جيره هاي با اندازه ذرات درشت باعث افزايش گرايش به جداسازي شود، اين احتمال وجود دارد که ميانگين pH شکمبه و مقادير اسيدهاي چرب فرار متفاوت نباشد ولي الگوهاي روزانه متفاوت باشد و اين باعث پايداري کم تر محيط شکمبه مي شود.

..........

توليد و ترکيب شير

در جيره هاي بر پايه يونجه، نشان داده شده است که اندازه ذرات علوفه، به طور معني داري هم مقدار و هم ترکيب شير را تحت تاثير قرار مي دهد هرچند، بيش ترين تفاوت ها وقتي گزارش شده است که علوفه به شکل دهيدراته باشد. وقتي علوفه به شکل سيلو شده باشد و طول برش هاي متفاوتي خورانيده شود، تفاوت هايي در چربي و پروتئين شير مشاهده مي شود اما در ساير ترکيبات تفاوتي مشاده نمي گردد.

در مطالعات مرور شده، هيچ پاسخ معني داري از شير توليدي يا شير تصحيح شده براي چربي که حاصل از خورانيدن ذرت سيلو شده با اندازه ذرات متفاوت باشد، گزارش نشده است. در بعضي مطالعات افزايش پروتئين شير با کاهش اندازه ذرات ذرت سيلو شده گزارش شده است که اعتقاد بر اين است که نتيجه افزايش نشاسته و در واقع فراهمي انرژي مي باشد. به نظر نمي رسد که درصد چربي شير با خورانيدن جيره هايي با اندازه ذرات متفاوت ذرت سيلوشده، تحت تاثير قرار گيرد هرچند در يک مطالعه با اندازه ذرات متوسط، باعث مقدار زيادي جداسازي توسط حيوان و باقي ماندن NDF شد و چربي شير عملا در جيره هاي با اندازه ذرات کوچک تر، بالاتر بود.

گرچه اثرات معني دار اندازه ذرات بر مجموع فعاليت جويدن همراه با اثر بر pH شکمبه مي باشد ولي، تفاوت ها کم بوده و احتمالا منجر به تغييرات زياد در توليد اسيدهاي چرب فرار موررد نياز براي تغيير ترکيب چربي نمي شود. تفاوت هاي مشاهده شده در ترکيب شير به احتمال بيش تر، در نتيجه ساير عوامل نظير عبور از شکمبه و سرعت يا مقدار هضم مي باشد.

..

اندازه ذرات و الياف مؤثر

الياف به عنوان بخش ساختماني غير قابل هضم يا به آرامي قابل هضم خوراک که در دستگاه گوارش فضا اشغال مي کند، تعريف مي شود. وقتي حيوان دچار کمبود الياف شود، جويدن کاهش يافته و منجر به توليد بافر بزاقي کم تر و pH کم تر شکمبه و نسبت کم تر استات به پروپيونات مي شود و همه اين عوامل عملکرد و شير توليدي حيوان را تحت تاثير قرار مي دهند. هرچند يانگ و همکاران (2001) بيان کردند که سهم افزايش مجموع جريان بزاقي در روز به علت افزايش مجموع فعاليت جويدن بر pH شکمبه، اغلب بيش از حد پيش بيني مي شود. گرچه کاهش اندازه ذرات مي تواند مجموع فعاليت جويدن را کاهش دهد ولي، تغييرات در مجموع بزاق توليدي کوچک مي باشد (به طور تقريبي 4 درصد) که به علت افزايش ترشح بزاق در زمان استراحت است.

محتمل به نظر مي رسد که خصوصيات فيزيکي خوراک داراي اثر کم تري نسبت به آن چه که در ابتدا بر آن اعتقاد وجود داشته است، بر pH شکمبه داشته باشد. در مقابل، سطح نشاسته در جيره مي تواند اثر بيش تري بر pH شکمبه داشته باشد و مديريت سطح کربوهيدرات غير ساختماني مي تواند در تشخيص جيره هاي پر خطر که منجر به اسيدوز شکمبه اي مي شوند، مفيد تر باشد. بايد توجه داشت که تا کنون، هيچ آزمايش کنترل شده اي براي ارزيابي اثرات خورانيدن جيره هاي با اندازه ذرات مختلف بر عملکرد توليد مثل يا وضعيت سلامت (جابجايي شيردان، لنگش و غيره) در دراز مدت طراحي نشده است و خورانيدن جيره هاي پر انرژي با اندازه ذرات ريز، مي تواند اثرات منفي ديگري داشته باشد.

........

توصيه هاي اندازه ذرات

مطالعات منتشر شده فقط براي گزارش توزيع اندازه ذرات و بر اساس اندازه گيري هاي PSPS (جداکننده ذرات دانشگاه پنسيلوانيا) انجام شد، بنابراين توصيه براي آن مشکل مي باشد. توصيه هاي رايج NRC بيان مي کند که حداقل ميانگين اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه يونجه، براي حفظ pH شکمبه، فعاليت جويدن و درصد چربي شير، بايد 3 ميلي متر باشد. علاوه بر آن، اگر مقدار زيادي علوفه ريز يا مقادير زيادي نشاسته به سهولت قابل تخمير خورانيده شود، درصد NDF جيره بايد افزايش يابد. آشکار است که وقتي سيلوها بسيار درشت باشند، توسط حيوان در مخزن خوراک، جداسازي صورت مي گيرد، اين مشکل وقتي که سيلوهاي خشک تر خورانيده شود، تشديد مي گردد. توصيه هاي رايج در مورد اندازه ذرات براي هيلاژ و ذرت سيلو شده آورده شده است (لامرز و همکاران، 1996). اين توصيه ها مي تواند در آينده با به دست آمدن اطلاعات بيش تر تغيير نمايد.

توصيه هايي در مورد اندازه ذرات براي جيره هاي بر پايه هيلاژ و ذرت سيلو شده

بخش هاي قطعات TMR با هيلاژ TMR با ذرت سيلو شده

بزرگ تر از 19 ميلي متر 5-3 10-5

بين 19 و 8 ميلي متر 35-30 35-30

کوچک تر از 8 ميلي متر 65-53 65-53

..........

مهندس رضا موتمني

(کارشناس ارشد تغذيه دام )

منبع:سایت فارم ایران

 

نقش مواد معدنی در تولید مثل


نقش مواد معدنی در تولید مثل

استفاده از مواد معدنی روشی برای کاهش هزینه های اضافی در سیستم پرورشی گاو شیری

در طی 30 سال گذشته ، جیره ی  گاوهای شیری جهت تامین نیازهای تولید و نگهداری به وسیله پروتئین ، انرژی ، ویتامین ها ، مواد معدنی وآب تنظیم می شد. و جیره نویسان تصور میکردند برای  پیشگیری از هرگونه عدم تعادل و نقصی در مواد غذایی که میتواند تولید مثل را تحت تاثیر قرار دهد، این روش مناسب و کافیست. در سالهای اخیر محققان شرح دادند که ارتباط بین تغذیه و تولید مثل بسیار عمیق تر و پیچیده تر از آنست که در ابتدا فکر می کردند.

 یکی از تفکرات اشتباه در گذشته در مورد مواد معدنی استفاده از لفظ میکرو در دسته بندی مواد معدنی به معنای کم اهمیت تر ماکرو بود، در نتیجه لفظ میکرو به آن دسته از مواد معدنی نسبت داده میشد که درصد مورد نیازشان دربدن در مقایسه با سایر مواد معدنی کمتر  اهمیت داشت.

اما امروزه اثبات شده است که این مواد به تناسب برای سلامتی و فعالیت حیوانات مورد نیازند و تفاوت تنها از لحاظ میزان نیاز بدن میباشد.بطور کلی مواد معدنی برای رشد ماهیچه ها، فعالیت های عصبی، مخصوصا در قسمت هایی از آنزیم های بدن ،هورمون ها و سلول ها مورد نیازند.

اگرچه مواد معدنی قسمت کمی از جیره گاوهای شیری را تشکیل میدهند، اما تاثیرات آنها در هنگام کمبود ، عدم تنظیم و یا بیش بود آنها در خوراک غیر قابل چشم پوشی است.

در این مقاله نقش مواد معدنی ماکرو(کلسیم، فسفر ، سدیم، کلر ، منیزیوم ، پتاسیم و سولفور) و میکرو (روی ، آهن ، مس ، منگنز، سلنیوم)در تولید مثل بررسی میگردد.

امروزه مواد معدنی یکی از محصولات رقابتی محسوب می شوند. میزان نیاز بدن به این عناصر وابسته به سن ، سایز ، پایه فیزیولوژیکی (آبستنی، تولید شیر ، و رشد) متغییر است. جذب این مواد نسبت به سایر مواد غذایی کمتر است و در عین حال تنوع آنها بالاست،و  علایم کمبود  آنها عموما تحت بالینی ست.( کمبود تحت بالینی یا فرعی مشکلات بیشتری را نسبت به بالینی ایجاد میکنند .زیرا که این علایم قابل مشاهده نیستند و اگرچه که حیوانات به رشد ادامه میدهند ، تولید با نرخ اندکی کاهش می یابد.)

میکرو مینرال ها: این دسته شامل ( روی، آهن، مس، منگنز، و سلنیوم ) می باشد . از جمله اثرات دریافت ناکافی روی شامل کاهش سلول های ایمنی ، کاهش پاسخ آنتی بادی ها و قطع رشد بافت لنفی است. پوست اولین خط دفاعی سیستم ایمنی بدن است. روی و منگنز از عناصر کلیدی جهت ساخت بافت مخاطی هستند. یکی از نقش های اصلی بافت مخاطی انتقال اسپرم ، رشد رویان و متعلقات جنین است.

روی

کمبود روی در گاو نر بر تولید اسپرم تاثیر میگذارد . کمبود این عنصر دلیلی  برای کاهش تولید اسپرم ، تاخیر در بلوغ اسپرم ، کاهش رشد گوساله ها و تاخیر در سن پیوبرتی¹  ذکر میشود. همچنین کمبود روی میتواند دلیلی برای کاهش سنتز ویتامین A و بروز نشانه هایی از کمبود ویتامین ها باشد. سطوح بالای کلسیم و فسفر  موجب کاهش جذب روی از خوراک می شود.

سلنیوم

خاک قسمت های عمده ای از مراتع کشاورزی از نظر میزان سلنیوم فقیرند. در نتیجه گیاهان رشد یافته در این مناطق با کمبود سلنیوم مواجهه اند. کمبود  سلنیوم در گاو های  خشک موجب جفت ماندگی میشود . در آزمایشات انجام گرفته هنگامی که  گاو ها مکمل سلنیوم  و ویتامین  E دریافت کردند، این عارضه  برطرف شد. کمبود  سلنیوم همچنین موجب متریت  و تولد گوساله های ضعیف و یا مرده می گردد. علاوه بر آن موارد کمبود شدید  موجب تغذیه  نامناسب جنین  وبدنبال آن، سقط جنین  و نیز باروری ناموفق می شود . برای جبران کمبود سلنیوم می توان با افزودن سلنیوم در منابع خوراکی و یا با تزریق آن به سطوح مناسب سلنیوم در خون دست یافت.

ید

 ید با تاثیر بر غدد تیروئید موجب تو لید تیروکسین و تیری یدوتردونین میشود . میزان ناکافی تیروئید تاثیر منفی بر  نرخ متابولیسم بدن دارد.اثرات ید بر تولید مثل با تاخیر در پیو برتی و غالبا اثر بر فعالیت چرخه های تخمدانی است. سایر اثرات شامل کاهش نرخ گیرایی و دوران آبستنی طولانی تر و تولید گوساله های  ضعیف ، بی مو و مرده  است .

بنابراین مکمل ید با توجه به میزان نیاز باید در نظر گرفته شود و روزانه هر گاو باید 15-20 میلی گرم ید مصرف کند . مصرف بیش از حد ید نیز موجب سقط جنین  وکاهش مقاومت نسبت به بیماری ها میشود.

مس

 مس یکی از عناصر ضروری برای حفظ فعالیت های ایمنی بدن میباشد. بافت های انعطاف پذیر ، گلبول های قرمز و آنزیم های کلیدی در بدن نیازمند مس هستند. آلودگی های ویروسی و باکتریایی در هنگامی که سطح مس سرم خون کاهش یافته ظهور میکنند. در تحقیقات متعددی با دریافت مکمل مواد مغذی حاوی مس بهبود تولید مثلی گزارش شده است.

در هنگام دریافت سطوح ناکافی مس در گوساله های تازه متولد شده ، افزایش زخم شیردان و مشکلات تنفسی گزارش شده است.علایم دیگر کمبود مس مشابه کمبود سایر موادمعدنی است از جمله  تاخیر در پیوبرتی و ناباروری ، از دیگر علامت های کمبود مس جفت ماندگی و کاهش کیفیت اسپرم است. و در موارد شدید نیز ناباروری گاو نر را به دلیل آسیب به مجاری اسپرم ساز به همراه دارد.

منگنز و کبالت

منگنز نقش مهمی در متابولیسم انرژی و فعالیت های آنزیمی دارد. گاوهای با کمبود منگنز علایم فحلی را نشان نمی دهند و کاهش CR، افزایش سقط جنین و وزن کم تولد گوساله ها از علایم کمبود منگنز است. بعضا گوساله ها ضعیف به دنیا آمده و حتی شکل ظاهری تغییر یافته ، پاهای خمیده و مفاصل رشد نیافته مشاهده شده است.

کبالت برای سنتز B12 مورد نیاز است، که شروع کننده متابولیسم انرژی است.در زمان فقدان کبالت در جیره ،سنتز ویتامین B12 در شکمبه به سرعت افت پیدا میکند. میزان B12ذخیره شده در کبد نشخوار کنندگان بالغ هنگامی  که حیوان چندین ماه با کمبود کبالت در جیره مواجهه تقریبا برای چند ماه کافیست. اما حیوانات جوان بدلیل فقدان ذخیره B12 در کبد حساستراند. از علایم حیواناتی که با کمبود کبالت مواجهه اند به کمبود اشتها ، وضعیت بدنی نامطلوب ، ضعف و نیز تحت تاثیر قرار گرفتن CRگله میتوان اشاره کرد.

آنتاگونیسم²

تنظیم مواد معدنی  بدلیل اثرات متقابل کاهشی بسیار مهم است. دسته ای از گزارشات اثرات منفی غلظت بالای سطوح منگنزو گوگرد  در جذب کلسیم را خبر داده اند و نیز اثرات تداخلی سطح بالای  آهن برای جذب روی, کلسیم و منگنز  و نیز کاهش جذب روی در هنگام وجود کلسیم بالا در جیره  دیده شده است.

تغذیه سطوح بالای کلسیم موجب کاهش جذب آن در کبد گشته و یکی از خطرات کاهش کلسیم در کبد ،ضعف سیستم دفاعی در هنگام استرس و بیماری های باکتریایی است. میزان بالای کلسیم در خون نتیجه همولتیک چربی در حیوانات است. نتیجه  برخی  مطالعات حاکی از آن است که استرس به طور موثری سطوح مقاومت در برابر آلودگی ها را و توانایی حیوانات برای بازگشت به وضعیت عادی راکاهش میدهد.

میکرومینرال ها و تولید مثل

در هنگام وجود سطوح کافی روی ، کلسیم و منگنز انجام تولید مثل بدون مشکل انجام میگیرد.از نشانه های رایج کمبود کلسیم در گاو شیری ،تاخیر و یا عدم فحلی، تاخیر در پیوبرتی ، عدم آبستنی ،سقط جنین و تخمک نابالغ میشود. تغذیه مواد معدنی به همراه سایر مخلوط ها ( موجب پیوند مواد معدنی به همراه سایر ملکول ها نظیر آمینو اسید ها ، برای بهبود جذب) در گاو گوشتی و شیری موجب بهبود تولید مثل می گردد.

نتایج تحقیقات در گاو گوشتی نشان میدهد وقتی که در جیره ماده ها مخلوط معدنی استفاده میشود ،، تلیسه های جوان در حدود 10 روز زودتر زایمان می کنند و نرخ گیرایی و دفعات تلقیح به ازای آبستنی بهبود  می یابد.سایر اثرات فرعی استفاده از مخلوط معدنی شامل بهبود مشکلات سم، افزایش تولید شیر و کاهش بار میکروبی  می باشد.

ماکرومینرال ها

فسفر

فسفر به طور عمده در باروری نقش دارد. تخمک های غیر فعال ، تاخیر در بلوغ جنسی و نرخ CRپایین از اثرات دریافت کم فسفر است.

اغلب مشاهدات بیان میکنند که کمبود غلات در جیره گوساله ها منجر به کمبود فسفر میشود که در نتیجه عدم فحلی را بدنبال دارد.بیماری هایی که در اثر کمبود فسفر مشاهده می شود شامل پوکی استخوان ، استئومالاشیا ، سوء هاضمه و بی اشتهایی است.

گرچه این مشاهدات ممکن است در اثر کمبود مجموعه ای از مواد معدنی در خوراک باشد.

کلسیم

گاوها برای تولید شیر و رشد اسکلتی به کلسیم نیاز دارند. نیاز یک گاو به کلسیم در اواخر آبستنی در حدود 22 در صد و بعد از گوساله زایی 40 در صد افزایش پیدا میکند.

کاهش کلسیم حیوان را مستعد تب شیر ، جفت ماندگی و پرولاپس رحم میکند و همچنین مانع بروز استعداد تولید شیر بالا می شود. فراهم کردن سطوح مناسب کلسیم و فسفر از مهم ترین نکات به منظور کاهش بروز تب شیر است.

پتاسیم

از جمله فعالیت های پتاسیم شامل نقش در بنیان اسید های چرب ، فشار اسموتیک، حفظ غلظت آب در بدن است . میزان بالای پتاسیم بخصوص در چرای آزاد موجب عدم جذب منیزیم و ایجاد مشکلات متابولیکی می گردد.

در سایر گزارشات به کاهش میزان باروری در گاوهایی که با سطوح بالای پتاسیم و یا جیره ای فقیر از لحاظ پتاسیم-سدیم تغذیه شده بودند اشاره گردیده است.

کلر و سدیم

این دو عنصر جهت  تنظیم تعادل الکترولیتی بسیار ضروری اند. سدیم در جذب قند و پروتئین از مواد قابل هضم نیز نقش دارد. کمبود این نمک ها به طور مستقیم بر میزان هضم و به طور غیر مستقیم بر تولید مثل تاثیر می گذارد.

 

در نهایت در می یابیم تاثیرات مواد معدنی در جیره با توجه به میزان جذب سطوح معدنی ، پایه فیزیولوژیکی حیوان و منبع مورد استفاده متفاوت است. به نظر می رسد هنگامی که مواد معدنی با منابع ارگانیکی نظیر آمینو اسیدها باند می شوند جذب بهتری خواهند داشت.

به طور کل مواد معدنی برای فعالیت های بدن و باروری بسیار ضروری اند. گرچه ممکن است اثرات کمبود مواد مغذی در حیوانات تا چندین ماه  فاقد علایم بالینی باشد . اما با قطع  مواد معدنی به طور قطع شاهد اثرات کاهنده بر تولید شیر و تولید مثل خواهیم بود.

توضیحات:

1-پیوبرتی: سن بلوغ

2-آنتاگونیسم:کاهش اثرات یک ماده بدلیل حضور ماده ای دیگر


 

 

مدیریت مصرف خوراک در گاوهای شیرده


مدیریت مصرف خوراک در گاوهای شیرده

گاوهای شیرده باید میزان بالایی ماده خشک (DM)  مصرف نمایند تا تولید شیرشان کاهش نیابد. کاهش مصرف ماده خشک (DMI)  منجر به کاهش تولید شیر، کاهش وزن بدن و کاهش عملکرد تولید مثل می شود. تحقیقات نشان داده است که به ازاء هر پوند  افزایش مصرف ماده خشک، تولید شیر دو پوند افزایش می یابد. هر قدر میزان شیر تولیدی بیشتر باشد باید در مصرف ماده خشک دقت بیشتری به عمل آید.

مهمترین عوامل موثر بر مصرف ماده خشک عبارتند از:
1-
کیفیت علوفه
 2-
تعادل مواد مغذی جیره
 3-
روش خوراکدهی
4-
خوش خوراکی جیره
5- 
میزان رطوبت جیره
6- 
استرس های محیطی
 7-
مدیریت خوراکدهی

1-
کیفیت علوفه:
مصرف علوفه باکیفیت میزان بیشتری ماده خشک در مقایسه با علوفه کم کیفیت در اختیار دام قرار می دهد. دلیل آن پایین تر بودن فیبر علوفه های باکیفیت و بالاتر بودن سرعت و میزان هضم این نوع علوفه است. در مقابل علوفه های کم کیفیت دارای سرعت هضم پایینی بوده و مدت زمان بیشتری در شکمبه باقی مانده و در نتیجه ظرفیت شکمبه را محدود می کنند. افزایش غلظت مواد، ممکن است بخشی از کمبودهای ناشی از مصرف علوفه کم کیفیت را جبران نماید.به هر حال افزایش مصرف کنسانتره احتمال ابتلا به اسیدوز و سایر بیماری های متابولیک مرتبط با آن را افزایش می دهد.

2-
تعادل مواد مغذی جیره:
جیره باید به شکلی تنظیم شود که مواد مغذی به نحو متعادلی در آن وجود داشته باشد.به طور معمول گاو جهت تامین انرژی مورد نیاز خود اقدام به مصرف خوراک می نماید. جیره های کم انرژی معمولاً حجیم بوده و خوراک-های کم کیفیت دارای سرعت هضم پایینی بوده و مدت زمان بیشتری در شکمبه می مانند. به دلیل محدودیت فیزیکی شکمبه، گنجایش آن محدود بوده و به همین دلیل نیز مصرف خوراک دارای محدودیت است. با افزایش کیفیت جیره، غلظت انرژی و قابلیت هضم آن افزایش می یابد. در یک سطح تولید مشخص، هرقدر میزان انرژی خوراک کاهش یابد میزان مصرف آن خوراک افزایش می یابد برعکس این موضوع نیز صادق است یعنی هرچه میزان انرژی خوراک افزایش یابد میزان مصرف آن کاهش می یابد. جیره گاوهای شیری باید دارای 21-19 در صد الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF)  و 42-35 درصد الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)  باشد. همچنین پروتئین خام حیره نباید بیشتر از 19 درصد ماده خشک باشد. مصرف بالای پروتئین غیر قابل تجزیه سبب محدود نمودن تولید پروتئین میکربی و قابلیت هضم جیره می شود. غلظت بالای مواد معدنی جیره به ویژه نمک و سولفور مصرف جیره را محدو می کنند.

3-
روش خوراک دهی:
جیره کاملاً مخلوط (TMR)  در مقایسه با خوراک های غیر مخلوط سبب افزایش مصرف ماده خشک می شود. مصرف بالای کنسانتره به دلیل کاهش PH شکمبه و در نتیجه ایجاد اسیدوز شکمبه، مصرف خوراک را کاهش می-دهد. وقتی که گاو در مصرف خوراک به ویژه سیلو و علف خشک آزاد باشد نمی تواند مصرف جیره را به شکلی متعادل مصرف نماید اما در جیره کاملاً مخلوط حق انتخاب از دام سلب شده و در نتیجه بازدهی خوراک بیشتر می-باشد.

4-
خوش خوراکی:
طعم خوراک می تواند اثر تحریک کننده یا منفی بر مصرف خوراک داشته باشد. خوراک هایی نظیرفرآورده های فرعی دامی، اوره، خوراک های خشک و دارای گرد و غبار طعم مطبوعی نداشته و سبب کاهش مصرف خوراک می شوند. خوراک های دیگری نظیر ملاس، دانه های تقطیری و گلوتن ذرت خوش طعم بوده و مصرف را افزایش می دهند. در شرایط خاص ممکن است افزودن مواد خوراکی خوش طعم به جیره ضرورت داشته باشد.

5-
میزان رطوبت:
اگر رطوبت جیره بیش از 50% باشد مصرف ماده خشک کاهش می یابد. برعکس، اضافه نمودن آب به جیره های خیلی خشک  سبب کاهش گرد وغبارجیره و نرم شدن آن و در نتیجه افزایش مصرف ماده خشک می شود. آب تازه و تمیز باید همیشه در اختیار گاو باشد. گاوها معمولاً نیم گالن  آب به ازاء هر پوند شیر تولیدی مصرف می-کنند. محدود نمودن مصرف آب سبب کاهش مصرف ماده خشک و همچنین کاهش تولید شیر می شود.

6-
استرس های محیطی:
درجه حرارت محیط براحتیاجات نگهداری، تولید شیر و مصرف ماده خشک موثراست. با افزایش درجه حرارت نیاز نگهداری افزایش می یابد زیرا با افزایش حرارت بخشی از انرژی به شکل حرارت از بدن دفع می شود. برای تامین انرژی مورد نیاز برای حفظ تولید شیر، گاو باید ماده خشک بیشتری مصرف نماید. به هر حال با افزایش حرارت و رطوبت مصرف ماده خشک کاهش و مصرف آب افزایش می یابد. گاو از این طریق ( کاهش مصرف خوراک و افزایش مصرف آب) به خنک کردن بدن خود کمک می کند. میزان کاهش مصرف خوراک بستگی به میزان حرارت و رطوبت دارد. در چنین شرایطی که به علت استرس حرارتی مصرف جیره کاهش می یابد برای جلوگیری از کاهش تولید شیر باید غلظت مواد مغذی جیره را افزایش داد. در اغلب موارد غلظت فیبر جیره کاهش و میزان کنسانتره جیره افزایش می یابد.علوفه های با کیفیت در هنگام هضم حرارت کمتری تولید می کنند بنابراین در شرایط گرمایی حتی الامکان باید از علوفه های با کیفیت استفاده کرد. افزایش غلظت سدیم (6/0-4/0 درصد ماده خشک)، پتاسیم (6/1- 5/1 درصد ماده خشک) و منیزیم (35/0 – 30/0 درصد ماده خشک) در شرایط استرس گرمایی سبب کاهش تبعات منفی گرما و افزایش تولید شیر می شود. کاهش دما از طریق تبخیر سبب کاهش استرس حرارتی و در نتیجه مانع کاهش مصرف خوراک و تولید شیر می شود. در تحقیقات انجام شده توسط Kentucky خنک نمودن محیط سبب افزایش 2/9 درصدی مصرف خوراک و 8/15 درصدی تولید شیر شد.

7-
مدیریت خوراکدهی:
مدیریت خوراکدهی مهمترین عامل اثرگذار بر مصرف آن است. چندین اصل مهم مدیریتی در خوراکدهی وجود دارد که می توانند سبب افزایش تولید شیر شوند:
1-
در دسترس بودن خوراک تازه بلافاصله بعد از شیردوشی. بعد از شیردوشی گاو گرسنه بوده و بیش از هر زمان دیگری غذا می خورد.
2-
دادن چند بار خوراک در روز به ویژه در فصل گرما. گاوها رغبت بیشتری به خوراک تازه دارند تا خوراکی که دارای ضایعات و پسمانده های قبلی خوراک باشد.
3-
تمیز نمودن روزانه آخور. خوراک های تازه دارای فساد و ضایعات کمتری در مقایسه با خوراک های غیرتازه بوده و گاو با اشتهای بیشتری آن را می خورد.
4-
زیرو رو نمودن(چرخاندن ) خوراک در داخل آخور
5-
اندازه گیری رطوبت خوراک و رساندن رطوبت آن به حد نرمال بطوریکه خوراک بیش از حد مرطوب یا خشک نباشد.
6-
تامین آب کافی، تازه، تمیز برای گاو
7-
تامین نور به میزان 18-16 ساعت در روز در محل خوراک دهی. تحقیقات نشان داده است که این موضوع سبب افزایش مصرف خوراک می شود.
8-
پاکیزه نگهداشتن سم و پای گاو و اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از آسیب دیدن سم و پا. گاوهایی که دارای لنگش بوده توانایی حرکت به سمت آخور را نداشته یا اینکه به زحمت به سمت آخور حرکت نموده ودر نتیجه مصرف خوراک کاهش می یابد.
9-
استفاده از بافرهایی نظیر بیکربنات سدیم و اکسید منیزیم در جیره هایی که دارای میزان بالایی سیلو یا کنسانتره می باشند.

خلاصه آنکه:
مصرف ماده خشک یکی از مهمترین عوامل موثر بر تولید شیر است. پرورش دهندگان گاو شیری باید به طور دائم مصرف ماده خشک در گاوداری را کنترل و مدیریت نموده و عواملی را که باعث افزایش مصرف خوراک می شود به خوبی شناخته و عملی نمایند. درک عواملی که باعث کاهش مصرف خوراک می شوند می تواند به تصمیم گیری صحیح در این زمینه کمک نماید. در هر صورت تولید شیر رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی با مصرف خوراک دارد.

 

لزوم تهویه در فرایند جوجه کشی


لزوم تهویه در فرایند جوجه کشی


اجزای اصلی هوا، اکسیژن (O2) ، نیتروژن (N2)، دی اکسید کربن (CO2) و بخار آب (H2O) می باشند. جابجایی این ملکولها از منافذ پوسته تخم مرغ و غشاء آن بسیار مهم است، زیرا جنین در حال رشد ، باید یک منبع ثابتی از اکسیژن را دریافت کرده و دی اکسید کربن و رطوبت را دفع کند.


اکسیژن موجود در هوا

مقدار اکسیژن هوا در سطح دریا حدود 21% می باشد. رسیدن به میزان اکسیژن بیشتر در دستگاه های جوجه کشی غیر ممکن است، مگر اینکه از اکسیژن خالص استفاده شود. بطور کلی میزان اکسیژن هوای موجود در ستر حدود 21% می باشد اما ممکن است تغییرات در هچر به گونه ایی دیگر باشد. چون مقدار زیادی دی اکسید کربن از جوجه های تازه از تخم بیرون آمده تولید می شود، خطر اصلی در اینگونه موارد، این است که سطوح بالای دی اکسید کربن می تواند سمی باشد. به ازای هر 1 درصد کاهش مقدار اکسیژن (پایین تر از 21%) ، حدود 5% جوجه درآوری افت خواهد کرد. با توجه به سن جنین نیاز به اکسیژن افزایش یافته و دی اکسید کربن  بیشتری دفع می کند .
همانطور که  در جدول نشان داده شده است طی هر مرحله جوجه کشی ای نیاز حدوداً 100 برابر از اولین تا بیست و یک امین روز افزایش می یابد. هر 1000 عدد تخم مرغ به
ft3 143 هوای تازه در هر روز احتیاج دارند (اکسیژن موجود در هوا 21%) . در روز هجدهم جوجه کشی، دستگاه های با ظرفیت 40000 عدد تخم مرغ به ft3 5720 یا حدود ft3  238  در ساعت هوای تازه نیاز خواهند داشت.
بنابراین میزان هوای ماشین جوجه کشی باید حدود هشت بار در روز و یا یک بار در هر 3 ساعت تغییر داده شود. این میزان هوا حداقل مقدار مورد نیاز می باشد. میزان هوا در اکثر دستگاههای جوجه کشی معمولاً بیش از حد نیاز می باشد. در برخی از موارد، باید دقت نمود که تهویه بیش از حد سبب از دست دادن بیش از حد رطوبت نشود.
1
ft3 =0.028 m3  یا  1m3 =35.3 ft3
 

تبادل گازی در طی انکوباسیون

دفع دی اکسید کربنft3 

جذب اکسیژن ft3 

روز های انکوباسیون

0.29

0.50

1

0.58

1.17

5

1.92

3.79

10

11.50

22.70

15

15.40

30.00

18

23.00

45.40

21

Source Romanov, A.L., 1930. Journal of Morphology, 50:517-525


آستانه تحمل دی اکسید کربن

دی اکسید کربن (CO2) یک محصول طبیعی از فرایند متابولیکی در طول رشد جنینی می باشد. در واقع، دی اکسید کربن از طریق پوسته از همان زمانی که تخم مرغ تولید شده است، در حال انتشار می باشد. میزان دی اکسید کربن هوا داخل ستر و هچر در زمانی که تبادل هوایی کافی وجود ندارد افزایش می یابد. جنین های جوان تر آستانه تحمل پایین تری نسبت به مسن ترها در مقابل     دی اکسید کربن دارند. به نظر می رسد سطوح آستانه تحمل به صورت منحنی خطی از روز اول جوجه کشی تا روز بیست و یکم می باشد.

در طی 4 روز اول ستری، سطح آستانه تحمل دی اکسید کربن حدود 0.3% می باشد. سطوح بالاتر از 0.5% در ستر قابلیت      جوجه درآوری را با اختلاف معنی دار 0.1% کاهش می دهد. در سطوح 5% از دی اکسید کربن، کل جنین ها از بین خواهند رفت.   جوجه های هچ شده دی اکسید کربن بیشتری نسبت به جنین های داخل تخم مرغ تولید می کنند و از اینرو آستانه تحمل در هچر حدود 0.75% می باشد. دستگاه های دیجیتال اندازه گیری میزان دی اکسید کربن هوا موجود هستند و برخی از ماشین های جوجه کشی دارای این تجهیزات استاندارد می باشند. بهترین مکان برای اندازه گیری میزان دی اکسید کربن، در مجرای اگزوز بیرون آمده از ستر یا هچر می باشد. اندازه گیری هایی که در داخل دستگاه انجام می شود دقیق نیستند، چون با باز کردن درها شرایط محیطی داخل دستگاه تغییر خواهد کرد.


جریان هوا و ترکیب آن

مهمترین جنبه جریان هوا در ماشین جوجه کشی ، اطمینان کامل از وجود یک ترکیب مناسب از دما و رطوبت در طول کابین دستگاه می باشد، هنگامی که هوای تازه برای تامین اکسیژن وارد شده  و هوای استفاده شده جهت خروج دی اکسید کربن و رطوبت و حرارت بیش از حد تخلیه می شود .

تولیدکنندگان دستگاه های جوجه کشی مختلف، دیدگاه های متفاوتی از نحوه گردش هوا دارند: پارویی[1]، پره ایی[2] (تیغه ایی) و پروانه ایی[3]. در اغلب موارد، الگوی جریان هوا به این صورت می باشد  و این اهمیت بسیار زیادی دارد. هوا، همانند آب             در مسیری با کمترین مقاومت جریان دارد. در ناقص بسته شده، در با عایق بندی ضعیف و یا فن خارج از محور روی الگوی جریان هوا اثرات منفی خواهد گذاشت. در یک ماشین جوجه کشی با عایق بندی ضعیف کافی است که هوای اضافی، بین توده های تخم مرغ چرخش پیدا کند تا منتج به ایجاد مناطق سرد و گرم شود. که به نوبه خود باعث آهسته شدن تفریخ  و کاهش جوجه درآوری و کیفیت پایین تر جوجه می شود. تعمیر و نگهداری ماشین های جوجه کشی برای دستیابی به جریان هوای مطلوب حیاتی می باشد.

تهویه در سالن ستر و هچر تأثیر بسیار زیادی روی عملکرد بهتر دستگاه ها و در ادامه جوجه درآوری و کیفیت جوجه دارد. یک ماشین جوجه کشی  حتی اگر در محیطی باز و بدون سالن قرار گیرد نیز قادر به جوجه درآوری تخم مرغ خواهد بود ، البته در چنین شرایطی عملکرد  دستگاه اقتصادی نبوده و جوجه درآوری و کیفیت جوجه ها نیز کمتر خواهد بود. برای عملکرد بهتر نیاز است دستگاه های جوجه کشی در یک سالن سرپوشیده حاوی  مقدار زیادی هوای تازه با دما و رطوبت مناسب قرار گیرند و باید همواره یک اختلاف فشار هوای مثبت بین سالن دستگاه ها (ستر و هچر) و سالن های مجاور وجود داشته باشد. به طور معمول، سالن های ستر و هچر ترموستات رطوبت سنج و فشارسنج دارند که برای کارکرد بهتر دستگاه ها طراحی شده اند.

دامنه قابل قبول برای دما و رطوبت سالن ستر و هچر به ترتیب oF 80 - 75 و %60 – 50 رطوبت نسبی (RH) می باشد. هنگامی که این پارامترهای محیطی در خارج از دامنه قابل قبول هستند، دستگاه های جوجه کشی آن را جبران نموده که این از نظر اقتصادی و بهره وری هزینه بر خواهد بود.

به عنوان مثال، وقتی که سالن ستر بیش از حد سرد باشد، دستگاه های جوجه کشی ، جهت رسیدن به درجه حرارت مطلوب نیاز به حرارت  بیشتری دارند، که توسط المنت های برقی ستر ها تأمین می شود و این هزینه ایی بیش از سه برابر هزینه گرم کردن هوای سالن با مشعل های گازی قبل از ورود آن به دستگاه ها دارد.

علاوه بر این وقتی که دستگاه های جوجه کشی جهت تأمین درجه حرارت مناسب بیشتر کار می کنند، دمای محیطی داخل توده های تخم مرغ ها اغلب یکنواخت نخواهد بود ومنجر به  ایجاد مناطق سرد و گرم در داخل دستگاه خواهد شد، که این امر سرعت رشد برخی از جنین ها را به تأخیر می اندازد. نتایج مشابه نامطلوب وقتی رخ می دهد که رطوبت نیز در خارج از دامنه قابل قبول باشد.

به عنوان مثال وقتی که محیط سالن ستر بیش از حد خشک است، دستگاه جوجه کشی این رطوبت اضافی را با ایجاد هزینه اقتصادی تأمین خواهد کرد. هر بار که سیستم رطوبت ساز عمل می کند ، بخار سرد ایجاد شده و المنت های برقی دستگاه نیز عمل خواهند کرد (هزینه اقتصادی).

علاوه بر این بخار سرد سبب ایجاد پیام به دمپرهای هوای تازه شده و موجب بسته شدن آنها خواهد شد. در نتیجه اکسیژن کمتر، دی اکسید کربن بیشتر و هزینه عملیاتی بالاتری را باعث خواهد شد. fans

 

+ نوشته شده در دوشنبه هفتم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 23:21 توسط محمد حاجیان  | 

عوامل موثر بر طول عمر مفید گاو شیری


عوامل موثر بر طول عمر مفید گاو شیری


الف- مرحله ی تولد تا از شیرگیری
مدیریت گوساله ها در سه ماه اول بسیار مهم است زیرا در این مدت حیوان دوره ی تولد، ارتبات با محیط مصرف آغوز وشیر خوارگی را تجربه می کند. از طرف دیگر وضعیت فیزیولوژیکی حیوان در این دوره ازجنبه های حائز اهمیت می باشد که شامل توانائی جذب مولکولهای درشت ایمنوگلوبین در روده ، توانائی هضم بالای چربی و ساکارید ها بدون عارضه ی متابولیسمی، مستعد بودن حیوان به عفونت های روده ای و اسهال و تغییرات معنی دار در شکل ، حجم و ترکیب مواد مغذی و عادت یافتن سیستم بدن با آن می باشد.

زایمان گاو و مراقبت از گوساله :
در صورت رعایت اصول انتخاب اسپرم و تغذیه مناسب، زایمان طبیعی خواهد بود. نکته ی اساسی و حیاتی درمورد گوساله در 15 دقیقه ی اول بعد از تولد است که رفلکس تنفسی باید فعال گردد و گوساله باید خشک شود؛ در صورت زایمان طبیعی و عدم شیوع یون گاو باید خود این گاو با لیس زدن گوساله انجام دهد. گوساله 72-24 ساعت زمان لازم دارد تا به حد آستانه ی تنظیم دمائی بدن برسد (3). تا 6 ساعت اول بعد از زایمان جذب ایمنوگلوبین حداکثر است ودر این مدت تا5 درصد وزن بدن و در روز اول تا 10- 8 درصد وزن بدن باید آغوز بخورد(به دلیل اهمیت آغوز توصیه شده که در صورت امتناع گوساله با لوله ی مری آن را به صورت اجباریخورانده شود) مدت خشکی مادر ، کیفیت تغذیه ی آن از لحاظ سلنیوم ویتامین های
A ، Eو K ، سن مادر ومیزان ایمن زائی درآن زمان مصرف آغوز توسط گوساله در کیفیت عملکرد آغوز موثر است، میزان ایمنوگلوبین در شیر مادر از 22 تا 50 میلی گرم در میای لیتر متغیر است(3). مصرف آغوز علاوه بر ایجاد ایمنی غیر فعال(میزان100 گرم) برای گوساله به دلیل غنی بودن از ویتامین ها ، انرژی ، پروتئین ، عوامل محرک رشد نا شناخته و هورمون ها ، باعث بالا رفتن بنیه ی عمومی گوساله می شود و به عنوان پایه و زیر بنای دام درکل زندگی محسوب می شود. در مورد گوساله های متولد شده از سخت زائی را باید توجه ویژه کرد چون از یک طرف به علت ضعف مادر توانائی لیسیدن ساقط می شود واز طرف دیگر به دلیل تاخیر زایمان تنفس گوساله از مایعات رحمی رفلکس تنفس فعال نمی شود وباید با سر و ته کردن گوساله وخارج کردن مایعات آن را فعال کرد. قطع بند ناف از اعمال حیاتی است که محل قطع و نحوه ضدعفونی آن برای سلامت گوساله مهم است. خوراندن بیش از حد آغوز باعث ناراحتی گوارش وبالطبع آن باعث بروز اسهال وبه هم خوردن توازن گوساله می شود.
جایگاه تمیز برای گوساله از موارد تاثیر گذار در سلامت آن است و احتمال ایجاد عفونت را کاهش می دهد. تغذیه ی آغوز 2-1 روز اول طول می کشد بعد از آن تغذیه ی شیر شروع می شود . با توجه به اینکه قیمت شیر کامل بالاست برای بالا بردن سود می توان تمام یا بخشی از آن را با جانشین شونده ی مناسب جانشین کرد که به قیمت شیر ، قیمت جانشین شونده ،ارزش غذائی آن ، میزان آغوز و شیرهای دور ریختنی ( شیرهای و آلوده و غیرقابل استفاده توسط انسان) بستگی دارد. در مورد گوساله های ماده توصیه می شود که در 3 هفته ی اول از شیر کامل تغذیه کنند که واین به به علت این است که مادران و مولدین آینده گله خواهند بود . شیر اورام پستانی نیز تنها باید به گوساله های نر داد . در صورتی که امکان جداسازی گوساله های ماده از همدیگر و عدم مکیدن پستانهای هم و جود داشته باشد مصرف شیر اورام پستان مانعی ندارد. در صورت تغذیه ی جانشین شونده باید به احتیاجات مواد معدنی، ویتامین ها و ... توجه شود. جیره های استارتر را می توان از هفته ی دوم به بعد در اختیار گوساله گذاشت. در مورد مصرف علوفه هم اختلاف نظر وجود دارد. از جنبه ی افزایش حجم پیش معده و تحریک نشخوار و هضم صحیح (زمان ماندگاری ) و قیمت خوراک مفید است از طرف دیگر با توجه به غیر فعال بودن شکمبه در ابتدا و عدم هضم فیبر و ایجاد مشکلات، زیر8 هفته توصیه نمی شود مگر مقدار کمی برگ یو نجه با کیفیت که در استارتر گنجانده می شود(3).
گوساله ها برای استفاده از علوفه و مواد متراکم نیاز به فلور مناسب شکمبه وپرزهای گسترده جهت جذب دارند . غلات با ایجاد اسید ها ی چرب فرار بوتیرات و پروپیو نات باعث گسترش پرز ها و بالا رفتن قابلیت جذب اسید های چرب فعال می شوند. ایجاد بوتیرات و پروپیونات در اثر تخمیر مناسب ناشی از فلور میکروبی مناسب ایجاد می شود واین مجموعه هضم و جذب را افزایش داده ودر نهایت رشد گوساله را افزایش می دهد.
مصرف آب ودر اختیار گذاشتن آب در کنار شیر یا جایگزین شیر باعث افزایش ماده ی خشک مصرفی می شود. البته ممکن است که گوساله که به طور آزادانه آب در اختیار دارد بیش از مورد نیاز آب مصرف کند ودر فرآیند لخته شدن شیر مشکل ایجاد کرده و موجبات اسهال را فراهم کند.
با توجه به قیمت بالای مواد مغذی مصرفی گوساله ها سعی بر این است که گوساله در حد نیاز رشد مناسب تغذیه شود و مصرف بیش از حد آن باعث چاقی می شود و قابل قبول نخواهد بود.زیرا از یک طرف هزینه ی تمام شده ی پرورش بالا می رود واز طرف دیگر با توجه به پروسه ی از شیرگیری امکان از خوراک افتادن واز بین رفتن این هزینه ها بیشتر خواهد بود مضاف بر آن با توجه به هزینه ی رشد پائین در بعد از شیرگیری به صرفه تر است که حتی المکان به آن دوره موکول شود.
از شیرگیری گوساله ها و تبدیل خوراک مایع به جامد و تغییرکیفیت ماده ی خوراکی می تواند گوساله ها را با مشکل مواجه کند که باید با سیاست هائی نظیر حذف تدریجی شیر و تامین احتیاجات به طور کامل از مواد خو راکی می توان این استرس را به حداقل رسانید گفته می شود که گوساله زمانیکه 1 درصد وزن بدن ، ماده ی خشک مصرف کند می تواند از شیر گرفته شود که مو ثر از حجم پیش معده، کیفیت پرزهای آن و فلور میکروبی آن است.

عوامل موثر بر مرگ و میر گوساله ها:

اسهال
چیزی حدود 5-7 درصد گو ساله ها تا پایان دوره ی پرورش تلف می شوند(3) که متاثر از عوامل تغذیه ای ، محیط و پاتوژنیک است که رقم قابل توجه و تعیین کننده دراقتصاد گاوداریمی باشد . علاوه بر مرگ و میر ، هزینه های درمان و باز گرداندن دام به حالت اول نیز هزینه ی قابل توجه را به خود معطوف می کند.عنوان شده اسهال در سال 1991 ،250 میلیون دلار برای صنعت گاو شیری امریکا هزینه به دنبال داشته است.
بخش عمده ای از مرگ و میر در گوساله ها به علت اسهال رخ می دهد که این اسهال می تواند با منشا تغذیه ای و پاتوژنیک باشد. معمو لا عوامل تغذیه به مقدار کمتر باعث کاهش قوام مدفوع نسبت به عوامل پاتوژنیک می شود و قابلیت برگشت به حالت اول در آنها راحتتر است. گوساله های تازه متولد شده در اثر عواملی مانند ؛ محیط غیر بهداشتی ، مصرف ناکافی آغوز ،مصرف آغوز یا شیر نا مطلوب یا مصرف بیش از حد مستعد ابتلا به اسهال شونده میزان شیوع پاتوژنهای ایجاد کننده ی اسهال نیز تاثیر قابل توجهی دارد. از گونه های عمومی می توان به باکتری اشریشیا کلای (که در هفته ی اول منجر به اسهال کشنده می شود ) باکتری سالمونلا( از هفته ی اول تا هفته ی چهارم عمل میکند ) و ویروس های رتاویروس و کورناویروس (که به ترتیب از هفته ی اول و دو ،سه روز اول اتفاق می افتند و منجر به اسهال آبکی وکشنده می شوند)اشاره کرد. قبل از شروع اسهال آگاهیهایی نظیر آرام شیر خوردن و بازی کردن با شیر وعدم تمایل به نوشیدن ،خوردن ودراز کشیدن به پهلوی راست و کاهش مدفوع از آن جمله می باشند. بعد از بروز اسهال به علت کاهش آب بدن و دفع الکترولیت های ضروری وعدم هضم وجذب کافی مواد خوراکی گوساله به شدت احساس ضعف می کند در مواردی هم عامل عفونی وارد خون شده و ایجاد سپتیسمی می کند که مجموع عوامل فوق سبب مرگ دام می شود ممکن است که دام جان سالم به در برد ولی به تجربه ثابت شده که گاوی که از گوسالگی سابقه اسهال داشته نسبت به گاوهای دیگر در ادامه زندگی آسیب پذیرتر بوده است .

اقداماتی که در زمان اسهال باید انجام داد :
1- جدا کردن گوساله آلوده از دیگر گوساله ها
2- جایگزین کردن مایعات با الکترولیت ها جهت بالا بردن قوام مدفوع وتامین نیاز دام
3-مصرف شیر والکترولیت به صورت یک در میان
4-با کمک دام پزشک عامل را شنا سایی کنیم و از بین ببریم

پنومونی
از موارد دیگر ایجاد کننده مرگ و میر در گوساله ها پنومونی است که همان آلودگی ریه ها است .
گوساله ها با بینی باز نفس می کشند وسرفه می کنند در ادامه تب دار می شوند واز خوردن غذا امتناع می کنند در صورت عدم رسیدگی در مدت 4-3روز تلف می شوند پنومنی با انتقال اجرام بیماری زا از سایر گوساله ها یا گاو های دیگر منتقل می شود گوساله های که یک بار مبتلا شده اند دچار حساسیت بیشتر اند و نسبت به اجرام دیگر هم آلوده می شوند . قرار دادن در باکس های مجزا ،تهویه و رطوبت مناسب مصرف آنتی بیوتیک زیر نظر دام پزشک ودر نهایت تشخیص عامل وفائق آمدن بر آن از اعمال مفید در مدیریت پنومونی می باشد .

روشهای مدیریتی که در کل باعث سلامت گوساله می شوند:
1- واکسینه کردن گاو علیه اشرشیا کلای و ویرو س ها جهت ایجاد وتقویت ایمنیت آغوز
2- اطمینان از سلامت وبهداشت زایمان و تدابیر ویژه در زمان آلودگی به بدن
3- تغذیه از آغوز با کیفیت تا دو روز
4- غذای تازه تمیز وبا کیفیت
5-جایگاه خشک ومناسب برای استراحت و بهره مندی از هوای تازه

ب-عوامل موثربرطول عمرمفیدتلیسه ها (از6 ماه به بعد)
سالانه35-25درصدگله های شیری حذف می شوندوبرای حفظ گله دوشا بایدجانشین های آنها ازبین تلیسه های موجود درسال قبل انتخاب شوند پس بایددرنظرداشت که هرگونه فعالیت وشدت وضعف مدیریتی دراین زمان به طورغیرمستقیم برعملکردتولیدی اثرمعنی داری خواهدگذاشت عنوان شده که20-15درصدهزینه های تولیدشیرمربوط به تلیسه های جایگزین است وبایدتلاش شودتاحتی الامکان تلیسه های باوضعیت بدنی مناسب،زایش درسن قابل قبول وسلامت دام وتولیدگوساله وشیرمناسب درزایش اول وهمینطوردرزایش های بعدی ایجادکرد وهرگونه آثارمثبت ومنفی درزمان تولید میتواند ناشی ازدوران تلیسگی باشد.در استراتژی پرورش تلیسه هابایدامادگی برای تلقیح درسن15-13ماهگی شودکه دام بایدبه60درصدوزن بلوغ جسمی خودرسیده باشد.ارتفاع ازجدوگاه130
cmودارای امتیازبدنی 3باشد.دررابطه باامتیازبدنی بایدسعی شودکه گوساله هاازابتداچاق نشوندودرحداحتیاج،انرزی وپروتئین مصرف کند.چاقی باعث افزایش حجم چربی بدن واگرهمراه عدم تامین پروتئین مطلوب باشدسبب کوتاهی قد عدم رشداستخوان لگن وتوسعه اندام های تولیدمثلی می شودکه سن اولین تلقیح راافزایش می دهد(باوجوداینکه وزن بدن به حدمطلوب رسیده ولی این وزن ناشی ازذخائرچربی است.)ازطرف دیگرچربی بانفوذدرغددپستان ممانعت فضایی برای توسعه مجاری شیری درآن وکاهش تولیدپس اززایش می شود.درصورت آبستنی،زایمان بامشکل مواجه می شودواحتمال ناهنجاری پس اززایمان نیزبالامی رود.ازطرف دیگرباتوجه به هزینه بالای خوراک مصرف وعدم نیازدام به این مقدارخوراک بارهزینه مضاعف به بدنه پرورش وارد می شودکه قابل قبول نیست.تغذیه ناکافی نیزباعث عدم رشد و سلامت کافی وکاهش طول عمر مفیددام می شود.بایدبااستفاده ازجداول استاندارد احتیاجات دام رابه بهترین نحو براوردکرد.ازمیان مراحل مختلف تغذیه مرحله تلقیح تازایش یکی ازبخش های مهم تغذیه تلیسه هاست که بایددرهنگام زایمان باامتیازبدنی3.75-3.5داشته باشیم.ازطرف دیگراحتیاجات آبستن دراواخرآن بایدمنظورشودهمچنین تغذیه مناسب قبل اززایش جهت عادت دهی به مصرف میزان مناسب کنسانتره بعدازایش وهمینطورتامین کلسیم وسایرعناصروویتامین های ضروری برای تولیدآغوزوشیروسلامت دام لازم است.

عوامل موثر برسلامت تلیسه ها
تلیسه ها به دلیل عدم تولید شیر کمتر با نوسانات متابولیسمی مواجه اند وبا یک مدیریت مناسب می توانند به راحتی این دوره را طی کنند ؛ این موضوع گا ها باعث بی توجهی پرورش دهندگان وبا سوء مدیریت هایی که روی آنها انجام می دهند باعث ایجاد مشکلات در آنها می شوند که نتایج آن در زمان تلیسه گی وتولیدمواجه پرورش دهندگان خواهد شد از مهمترین موارد بحث جایگاه است که به دلیل مسائل رفتاری و جلوگیری از آسیب دیده گی ها وارائه ی مدیریت خوب تغذیه توصیه می شودکه این دام ها در گروه های با حداقل اختلاف سنی ممکن دسته بندی شوند
تمیزی و خشکی بستر تلسیه ها ، وجود گل ولای در بستر و چسبیدن آن به بدن گوساله باعث کاهش سرعت رشد و تعویق زمان اولین زایش می شود و دام را به بیماری انگلی مبتلا می کند و از طرف دیگر باعث تخریب فیزیکی و پاتوژنیک اندام های حرکتی وسمها می شوند
مشکلات ورم پستان نیز از مسائلی است که از دوران تلیسه گی شروع می شود و در دام های بالغ خود را نشان می دهد که بخش مربوط توضیح داده خواهد شد. از مسائل مهم تاثیر گذار در دورهانجام واکسیناسیون است که طبق پروتوکل های منطقه ای وعلمی اجرا می شود داده خواهد شد.

ج-عوامل موثر بر طول عمر مفید گاوهای شیری در مرحله ی تولید
با پیشرفت صنعت گاوشیری وافزایش پتانسیل تولیدی گاوها حساسیت آن ها هم بالاترمی رود و از جمله ی آن حساسیت ها نسبت به بعضی متابولیت های سمی است که با توجه به حجم بالای تولید و افزایش متابولیسم بدن ایجاد می شوند. در صورتی که قصوری در بخشی از شرایط استاندارد رخ دهد حیوان از تعادل خارج می شود و باز گرداندن آن به شرایط استاندارد مشکل خواهد بود از سوی دیگر تغییراتی که در مراحل مختلف تولید در سیستم فیزیولوژی حیوان رخ می دهد می تواند زمینه ساز خروج از تعادل متابولیتی باشند . با توجه به کاهش تولید شیر در اواخر آبستنی از احتیاجات دام در این دوره کاسته می شود و حجم خوراک ونوع مواد خوراکی تغییر می کند و اوج آن در دوره ی خشکی رخ می دهد در این حال سیستم گوارشی و اندام های وابسته با سطح و کیفیت خوراک آدابته می شوند .
زایمان باعث تغییرات معنی دار درسطح متابولیت خون و همین طور اشتهای دام نیز کاهش می یابد و از مقدار مصرفی خوراک کاسته می شود بخصوص اگر دام بیش از حد چاق شده باشد. درادامه حیوان آدابته به خوراک کم وتولید رو به افزایش مواجه است که نیاز غذای ی بالایی را می طلبد میزان تولید تا 60 روزه گی به اوج خود می رسد در صورتی که مقدار خوراک 80-70 روز طول می کشد تا به اوج خود برسد که این تفاوت باعث می شود که حیوان با بالانس منفی انرژی مواجه شود. مجموع این عوامل باعث می شود که اکثر بیماری های متا بولیک از زایمان تا یک ماه بعد از آن رخ دهند.

تغییرات دما و کیفیت بستر و سیستم شیر دوشش در تشدید این حساسیت ها سهم بالایی دارند نوع جیره نویسی و تامین احتیاجات حیوان به صورت قابل جذب تامین توازن احتیاجات در خوردن فیبر کافی و گرفتن قدرت انتخاب از گاو ازمواردی که در کنترل این ناراحتی ها مفید خواهد بود
نکته ی حائز اهمیت وابستگی این ناهنجارها به یکد یگر است که ممکن است در گاو در واحد زمان به تعداد زیادی از آنها مبتلا شوند که معمو لا ابتلا به یکی ا زآنها زمینه ی مبتلا شدن به سایرین را ایجاد می کند .
نکته ی دیگر این است که تغییرات متابولیتی در بدن به صورت پیوسته است و به یک مرحله که رسید، برای پرورش دهنده قابل رویت می شود وممکن است درصد بالایی از گله در اندازه گیری متا بو لیت خون غیر نرمال نشان دهند که بدون نشان دادن عوارض بالینی در میزان تولید صفات تولید مثلی و لنگش دام ایجاد تغییرات نامطلوب کنند و طول عمر تولیدی مفید حیوان را کاهش دهند .

بیماری های متابولیکی مهم:

1- تب شیر
در زمان زایمان به علت مصرف زیاد کلسیم که در آغوز و رحم رخ می دهد و کاهش اشتهای دام و حرکات لوله ی گوارش و نیز تاخیر
پاسخ به تحریک 1و 25 دی هیدروکسی ویتامینD ( تحریک پارا تیرویید و تحریک 25 دی هیدروکسی ویتامینD طبیعی است ) و عدم موبیلیزه شدن مقدار کافی کلسیم از روده و استخوان مقدار کلسیم خون را به مقدار( mg/dl) 8 کاهش می یابد ( مقدار طبیعی mg/dl8-10 است) در صورتی که یکی از موارد فوق شدیدتر باشد مقدار کلسیم خون به حدی میرسد که مبتلا شدن به تب شیر را ایجاد می کند(7).
که از ایستادن با لرزش در مرحله ی اول (درمقدار
mg/dl6.5) و نشستن روی جناق همراه با افسردگی در مر حله ی دوم (در مقدار mg/dl 5.5 ) و دراز کشیدن به پهلو و بی توجهی به پیرامون (درمقدار mg/dl 4.5) در مرحله ی سوم رخ خواهد داد ودر نهایت دام به علت فلجی عضلات تنفسی تلف خواهد شد . معمولا 75 درصد موارد در 24 ساعت اول و 5درصد در 24 ساعت دوم زایمان رخ می دهد دامی که قبلا مبتلا شده ودام های پیر حساس ترند.

2- کتو زیس
عارضه ی دیگر هنگامی رخ می دهد که مقدار مواد مغذی جذبی به ویژه انرژی در حوالی زایمان کاهش یابد . و نتیجه ی آن کاهش گلوکز خون و افزایش موبیلیزه شدن ذخایر بدنی به ویژه چربی ها ست. بخشی از لیپید هایی که موبیلیزه شده اند تبدیل به اجسام کتونی می شوند و این به علت نبود مقدار کافی اگزالواستات و تجمع استیل کوآانزیم
A رخ می دهد. اگزالو استات به علت کمبود گلوکز دارد مسیرگلوکونئوژنز می شود نتیجه ی این فعل و انفعالات بالا رفتن اجسام کتونی خون است و حضور این اجسام در خون کاهش اشتها را تشدید می کند ودام به سرعت لاغر می شود و مقدار شیر تولیدی کاهش می یابد و اجسام کتونی در شیر و ادرار مشاهده می شوند. شیوع این ناهنجاری از 10 روز تا 6 هفته بعد از زایمان است و اوج آن در هفته ی سوم میباشد تعداد زیادی از گاو های شیری به نوع تحت بالینی یا مقدماتی کتوز مبتلایند بیماری هایی مثل : جفت ماندگی ، جابه جایی شیر دان ،در گیری با جسم خارجی می توانند زمینه ساز کتوز شوند

3- سندروم کبد چرب:
در بالانس منفی انرژی اسید چرب آزاد شده از بافت آدیپوز به سمت کبد حرکت می کند ودر کبد در این حالت به علت کمبود اگزالواستات بخشی ار آن تبدیل به اجسام کتونی می شود و بخشی از آن در کبد تجمع می یابد وبه تری گلیسرید تبدیل می شود و به دلیل کمبود توانایی نشخوار کنندگان در تجزیه یا انتقال تری گلیسرید ها این مواد در کبد تجمع می یابند که حدود 60-30 درصد وزن کبد را اشغال می کنند( در حالت طبیعی مقدار 5 درصد است .) ومنجر به مختل شدن فعالیت های حیاتی کبد می شود .

4- جفت ماندگی :
جفت معمولا در ساعت اول و یا ساعات اول بعد از زایمان خارج می شود در صورتی که از12 ساعت گذشت وخارج نشدعارضه ی جفت ماندگی رخ داده است .
دو علت میتواند در بروز این علت مسبب باشد ؛ اول اینکه جفت در 5 روز قبل از گوساله زایی طبیعی آخرین مرحله ی بلوغ خود را طی می کند که این مرحله منجر به سست شدن تماس بین جفت ورحم می شود . در صورتی که گوساله زودتر از این 5 روز به دنیا بیاید فراوانی جفت ماندگی بالا می رود . دوم نبود یا تضعیف انقباضات رحمی یعنی مواردی مثل تب شیر که با زمان بیرون راندن جفت تداخل می یابد بیا سخت زایی و .... که سبب آلودگی رحم می شود وتب بالا جفت ماندگی را افزایش می دهد از طرف دیگر کمبود ویتامین
A یا بتا کاروتن ، سلنیوم ، ید وسطح نادرست کلسیم و فسفر نیز باعث این ناهنجاری ها میشوند.

5- جا به جایی شیر دان
محل شیر دان (معده ی اصلی )گاو در کف در طرف راست شکم است در دو ماه اخر آبستنی به علت رشد زیاد محوطه ی رحمی فضای شکمبه و سایر اجزای دستگاه گوارش محدود می شود و بعد از زایمان اگر شکمبه در بازگشت به محل اصلی خود دچار تاخیر شود شیردان در فضای خالی زیر شکمبه به طرف چپ حرکت می کند .و عوامل مثل تب شیر ، کبد چرب ، ورم پستان به عنوان مستعد کننده ی این عارضه به شمار می روند ناکافی بودن مقدار دریافتی خوراک از گاوهای زایمان کرده ویا کمبود علوفه ی حجیم ویا عواملی که سبب کم تحرکی ماهیچه ها تجمع گاز در شکمبه می شود مانند غلات باعث این عارضه می شوند . 90- 80 درصد مواد جابه جایی شیردان به سمت چپ است . پی آمد جابه جایی شیردان تجمع گاز در آن ودر نهایت نفخ که حیوان را خواهد کشت این عارضه در 6 هفته ی اول بعد از زایمان با فراوانی 3 درصد رخ می دهد.

6- اسیدوز
یکی از ناهنجاری های شایع در صنعت گاو شیری است که به علت مصرف زیاد کنسانتره و عدم تناسب میزان فیبر به نشاسته ویا تاخیر در مصرف فیبر ویا کوچک بودن اندازه ی آن رخ می دهد در متابولیسم شکمبه به علت تبخیر سریع نشاسته حجم زیاد پیرووات تولید می شود ودر صورتی که باکتری هایی که تجزیه صحیح را انجام می دهند به اندازهی کافی نباشند مصرف آن توسط لاکتو باسیل منجر به تولید اسید لاکتیک می شود که باعث کاهش
PH شکمبه و تعقیر فلور آن می شود واین تغییرات PH بر خون منتقل می شود ودر فعالیت های مغز اختلالاتی ایجاد کرده و سبب مرگ حیوان می شود

مجموع راههای مدیریتی جهت به حداقل رساندن ناهنجاری های متابولیک و اثرات آن:
کاهش میزان کلسیم جیره برای بالا بردن ظرفیت جذبی (عملکرد و پاسخ به هور مون) از روده و استخوان در حد 50 گرم در روز با توجه به اینکه یونجه کلسیم بالایی دارد باید مصرف آن را بررسی کرد یا مصرف نمک آنیونیک برای اسیدی کردن روده وبرای بالا بردن ظرفیت موبیلیزه کردن کلسیم در زمانی که کلسیم جیره در حد 50 گرم در روز است.
- کنترل امتیاز بدن گاو در دوره ی خشکی و جلو گیری از چاق شدن بیش از حد (بالاتر از3/75 )، مصرف 4-3 کیلو کنسانتره در دوره ی انتقال ، مصرف خوراک با کیفیت جهث بالا بردن مقدار دریافتی و مصرف نیاسین
gr/kg 6 به مدت 10-2 روز قبل از زایمان.
- به حداقل رساندن بالانس منفی انرژی بویژه در اوایل زایمان با بالا بردن مقدار دریافتی( تغییرات امتیاز بدنی در دوره ی خشکی در دامنه ی ودر دوره ی بالانس منفی حداکثر تا 1- باید باشد)
- تغییرات تدریجی جیره ی خشکی به جیره ی تولید و تامین حجم کافی علوفه برای تحریک شکمبه و پر بودن آن در زمان زایمان ، و مصرف کنسانتره جهت آدابته کردن فلور و پرز های شکمبه .
- ابعاد علوفه از 2.5 سانتی متر نباید کمتر باشد ، مصرف خوراک به صورت
TMP باشد تا گاو قدرت انتخاب نداشته باشد ، گرسنگی دادن به گاو به دلیل تاخیر در شیردوشی باعث ایجاد ولع و مشکلات هضم خواهد شد.

لنگش :
به دلیل اهمیتی که لنگش در گاوداری کشور دارد ما به طور جداگانه و مفصل تر به آن می پردازیم زمانی که دام در اثر عارضه دچار مشکل راه رفتن می شود تمام فعالیت های حیاتی آن تحت الشعاع قرار می گیرد؛ کمتر به سمت آخور و آبشخور می رود رفتن به سمت شیر دوش برای او درد آور است ایستادن برای او مشکل است و نمایش فعلی برای او به حداقل می رسد . و این عوامل باعث کاهش امتیاز بدنی و وزن و تولید شیر می شود و باروری نیز کاهش می یابد و با توجه به فراوانی آن می تواند تاثیر معنی داری بر اقتصاد گاوداری داشته باشد . در یک مطالعه در انگلستان55 درصد گاوها لنگ بودند و در امریکا سالیانه هر کله 100 راس 1750 تا 3750 دلار برای لنگش می پردازند(8) .
لنگش مجموعه از ادم ، خونریزی و مرگ سلولی در بافت پوششی است که مجموعه از این عوامل باعث زخم کف پا می شود. این زخم معمولاً در پاشنه است ولی می تواند در نوک سم هم باشد. بافت شاخی سم از بخش های زیرین خود محافظت می کند و برداشته شدن آن باعث عمیق شدن عفونت می شود .
ممکن است لنگیدن دام به علت مشکل در بخش های بالاتر اندام حرکتی باشد که ضرب خوردگی وشکستگی های که در پاهای جلویی و عقبی رخ می دهد؛ باعث لنگیدن دام می شود، که خود این ضرب خوردگی ها یا به علت کمبود عناصر معدنی موجود در استخوان است و یا به علت نامناسب بودن بستر و ریل های انتقال و جایگاه شیر دوش نامناسب باشد .

مشکلات سم را به سه دسته می توان تقسیم کرد :
1- آلودگی به عوامل عفونی مثل فوزی باکتریم نکروفرم
2- ساییده شدن بیش از حد یا بزرگ شدن بیش از حد سم و سمچینی نامناسب
3- بیماری های متابولیک که اسیدوز متابولیک باعث تولید اسید لاکتیک می شوند و باکتریهای تولید کننده آن جانشین باکتریهای گرم منفی می شوند و باکتریهای گرم منفی مرده تولید آندوتریکسین می کنند و بدن گاو هم در پاسخ هیستامین ترشح می کند که در بافت حساس بشره سم باعث تخریب می شود . این ثخریب با آماسی که در بافت مویرگها رخ می دهد باعث دردناک شدن سم می شود و در نتیجه اسیب مویرگها از سنتز کرایتن جلوگیری می شود.
لنگش درسه تیپ حاد ( بالینی ) که همراه خونریزی و مشکلات تنفسی و قلبی است و تحت بالینی با بروز3-1 ماه بعد از ایجاد نوع حاد در کف سم است و مزمن که با بزرگ شدن و رشد زیاد سم و ظاهر شدن بر آمدگی افقی در دیواره سم و پهن شدن آن همراه است .

مدیریت عوامل مختلف موثربر لنگش
در مورد عوامل تغذیه ای تمامی عواملی که سبب اسبدوز می شود می تواند لنگش را هم به دنبال داشته باشد و در کنار آن تغذیه مقدار کافی روی و مس و متیونین و بیوتین به دلیل نقشی که در ساختار کراتین دارند حائز اهمیت است .
در رابطه با عوامل محیطی غیر تغذیه ای برای بحث نوع مصالح کف و مدت زمان ایستادن گاو به حالت سرپا تعیین کننده می باشد . به عنوان مثال دفعات شیر دوشی و گروه های برای گاو باعث بالا رفتن زمان انتظار به صورت سرپا در اتاق انتظار را زیاد می کند می تواند باعث لنگش شود مصالح کف و نوع بستر نیز در تمایل گاو برای خوابیدن موثر است .
با توجه به اینکه عوامل فرسایش دهنده کم است بایستی سالانه دو بار سم گاوها را بازدید و در صورت نیاز مورد سم چینی قرار داد بایستی دقت شود که سم به صورت متواتوازن و متعادل چیده شود و ساختار طبیعی یک سم معمولی را حفظ کند در صورتی که یک سم بیش از حد بزرگ شده باشد با چیدن چند بار متوالی آن می توانیم آن را یکی در میان به حالت اول بازگردانیم در صورتی که دام به علت بزرگ شدن سم لنگ شده با برداشتن بافت مرده و یا در حال مردن و بخش های بر آمده پنجه سم را ترمیم کرد. در آینده بافت شاخی سالم در انجا جانشین می شود بایستی توجه داشت که سم چینی نامناسب باعث بد شکل شدن و انحراف سم و استخوان انگشت می شود و گاو تا آخر عمر ناقص خواهد شد .

ورم پستان :
از موارد تعیین کننده در حذف گاوها ورم پستان است در یک مطالعه در سال 1998در
DHI عنوان شده که 15 درصد موارد حذف مربوط به ورم پستان بوده در زایش سوم این مقدار به 5/18 درصد می رسد10 . ورم پستان به علت الودگی غدد پستانی به عوامل عفونی مثل استافیلوکوکوس اورئوس ، استرپتو کوک آگالاکتیس و گونه هایی از مایکو پلاسما وکلی فر ها رخ میدهد؛ عوامل عفونی عموما" از محیط به طور مستقیم به پستان منتقل می شوند کهکلی فرم ها و استرپتو کوک ها اینگونه عمل می کنند . ولی مواردی هم از خون به غدد پستانی می روند مانند استاف اورئوس . شاخص ارزیابی ورم پستان ، تعداد سلولهای بدنی است در حالت شدید این تعداد 000/460 با تولید که (17299پوند) و6/14 درصد گاو مبتلا خواهیم داشت و در حالت پایین 175000 و با تولید بیشتر (21021 پوند) و تنها 3 درصد که مبتلا خواهند بود .
از نظر اقتصادی ورم پستان باعث کاهش 1000 پوند شیر در زایش دوم به بعد و 500 پوند در زایش اول ایجاد خسارت می کند .
در استراتژی مقابله با ورم پستان باید از زمان گوسالگی شروع شود و در زمان تلیسگی وتولید ادامه یابد و با رعایت اصول بهداشتی و مدریت کنترل و درمان و حذف به موقع اجرا شود .
کنترل در زمان گوسالگی و نلیسگی در گوساله های ماده : مصرف شیر اورام پستان به علت احتمال آلوده شدن غدد پستانی از طریقهمدیگر ویا خود دام توصیه نمی شود . عفونت استافی از دوران تلیسگی دام را مبتلا می کند که 80 درصد عفونت ها را تشکیل می دهدو به طور معمول عفونت های مزمن ایجاد می کند که شنا سایی آن مشکل است. ایجاد عفونت در تلیسه ها باعث کاهش تولید بیشتر ، کاهش ارزش تلیسه ها ، و ایجاد هزینه های درمان قبل از شروع تولید می شود . مصرف آنتی بیوتیک در این زمان بسیار موثرتر از زمان شیر دهی است وهزینه کمتر است و باعث دفع آلودگی بیشتر در پستان می شود.

ورم پستان و در دوره خشکی
دوره خشکی از لحاظ تعقیرات بافتی پستان به سه مرحله تقسیم می شود:
مرحله اول مرحله تحلیل رفتن فعال است که در این مرحله گاو از شیر دهی به خشکی انتقال می یابد که 20-21 روز ابتدایی دوره خشکی است که غلظت ترکیبات مثل بتالاکتوآلبومین ، کازیین و لاکتو آلبومین به آرامی و لاکتوز به سرعت کاهش می یابد،وغلظت ایمنو گلوبین و لاکتو فرین افزایش می یابد. لاکتوفرین با باند شدن با آهن، آن را از دست رس باکتری ها دور می کند و با توجه به اینکه درکلی فرم ها جذب سیترات همراه باند شدن با آاهن رخ می دهد پس نسبت سیترات به آهن برای ادامه زندگی آنها مهم خواهد بود از طرف دیگر غدد پستان با فاگوسیت کردن ومحدود کردن فساد اکسیداتیو باعث می شوند که عوارض سلول های در حال تجزیه اند(زمان تحلیل رفتن و التهاب )حداقل شود.
گاو در این دوره برای ابتلا و وگیری ورم پستان بسیار مستعد است ؛ از دلایل این امر، تجمع و عدم خروج شیر وعدم ضدعفونی شدن سرپستان ها و تراوش شیر از سر پستان ها می باشد مصرفانتی بیوتیک در این زمان بیشترین تاثیر را دارد زیرا از یک طرف عوامل مستعد کننده آلودگی زیاد است و از طرف دیگر به دلیل عدم خروج مایعات (شیر) تاثیر انتی بیوتیک می تواند بیشتر شود و در نهایت غدد پستان از عفونت های قبلی و جدید خصوصاً کلی فرم پاک می شود.

مرحله دوم ،مرحله تحلیل رفتن تدریجی است و مدت آن به طول دوره خشکی بستگی دارد اگر تحلیل رفتن فعال 4-3 هفته طول کشدو طول دوره خشکی 60-45 روز طول کشداین مرحلهکوتاه مشودو در صورتی که خشکی 40 روز شود دیگر این مرحله را نخواهیم داشت و برای ایجاد شرایط مساعد مانیاز به 65-60روز خشکی داریم.
در این دوره ایجاد عفونتهای شدید کاهش می یابد و این دوره بالاترین مقاومت به آلودگی مهیا می شود و در صورتی که آلودگی هم باشد محو خواهد شد که به دلیل کاهش حجم مایعات غدد و تراوشات آن می باشد و نیز کاهش مواد مغذی که باعث رشد باکتریها می شود .

مرحله سوم، دوره توسعه و تولید کلسترول است که دوره انتقال از عدم شیر دهی به شیر دهی است زمان شروع آن مشخص نیست ولی احتمالاً سه تا چهار هفته قبل از زایش می باشد ترشحات مواد مختلف از دو هفته قبل شروع می شود و احتمال آلودگی دوباره بالا می رود و در این زمان مقدار لاکتوفرین و سایر ممانعت کننده ها نیز کاهش می یابد و پستان نسبت به عفونت کننده حساس می شود .
تغذیه دوره خشکی کمبود بعضی ویتامین ها و مواد معدنی باعث تاثیر به میزان ورم پستان می شود موادی که عدم تغذیه باعث افزایش عفونت ناشی از ورم پستان می شود و یا باعث افزایش تعداد سلولهای بدنی در شیر می شود سلنیوم و ویتامین
E باعث محافظت بافت ها از تخریب اکسیداتیو و تقویت عمل فاگوسیتوز می شود .
اثرکاهش مقدار مواد مغذی دیگر نیز به اثبات رسیده، مثل بتاکاراتن – ویتامین
A ،روی ، مس ، کبالت و ...

تاثیر حشرات در ورم پستان
مطالعاتی در سال 1880 اثر حشرات ( مکس ها ) را درانتقال عوامل ایجاد کننده ورم پستان خصوصاً استاف را نشان دادند این حشرات با نشستن روی پستان آلوده و خوردن محتویات آن به صورت مکانیکی عوامل را به پستان سالم گارهای دیگر منتقل می کند و حتی نشان دادند که در صورتی هم که روی سر پستان های تلیسه ها بنشینند می توانند آنها را مبتلا کنند . تحقیقات دانشگاه لویزیا نشان داد که در صورتی که خراش و یا زخم در سر پستانها باشد جذب مگسها با به دنبال دارد که 70 درصد الودگی ها می باشند و با کنترل مگس ها ورم پستان از 3/55 درصد به 6/5 درصد و استریتو کوک از 7/20 درصد به 7/3 می رسد .

 

+ نوشته شده در دوشنبه هفتم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 23:20 توسط محمد حاجیان  | 

رفتار شناسی مرغ مادر در گله


رفتار شناسی مرغ مادر در گله چکیده : اجداد طیور امروزی از گروههای رده بندی زیست شناسی محدودی منشاء گرفته اند و سپس از جنبه های گوناگون از جمله رفتار اهلی شده اند. به منظور درک رفتار، توجه به علل و اثرهای آن رفتار از راه بررسی و مطالعه وظیفه، تکامل، گسترش و کنترل آن، ضروری به نظر می رسد. تاثیر هر رفتار بستگی به نوع تاثیر آن بر بقاء و تولید مثل دارد. رفتار در اثر انتخاب طبیعی تکامل پیدا می کند و رفتارهایی که موجب افزایش قدرت بقاء حیوان می شوند، بیانگر این حقیقت هستند. رفتارها تا حدود زیادی تحت کنترل ژنتیکی هستند. اغلب در شرایط طبیعی طیور گروههای اجتماعی تشکیل می دهند. این گروههای اجتماعی در مرغ، به صورت یک خروس و چند مرغ است. تشکیل روابط اجتماعی از درون تخم آغاز شده و در طول دوره پرورش تکامل پیدا می کند. اعلام قدرت در پرندگان به وسیله نوک زدن و انجام حرکات تهدید آمیز انجام می شود. در گروههای کوچک اغلب حرکات تهاجمی کمتر انجام می شود، که علت آن خویشتنداری پرنده غالب نسبت به فرد تابع است. حرکات تهاجمی در گله هایی با جمعیت متوسط، میزان و شدت بیشتری داشته و در جمعیت های بزرگ، مقدار آن باز هم کاهش می یابد و پرندگان دارای موقعیت اجتماعی پائین در سلسله مراتب گله، همواره در معرض تهاجم سایر افراد گله قراردارد. افزایش تراکم و وسعت گله، میزان تولید و رفتار افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. در گله های بزرگ به علت گستردگی دامنه حرکت پرنده تمام افراد گله توسط هریک از اعضاء قابل تشخیص نیستند و تمایل به حفظ قلمرو شخص بسیار کم به چشم می خورد. اجداد طیور اهلی امروزی، سیستم های تولید مثل متفاوتی دارند. پرنده نر تمایل خود را به پرنده ماده نشان می دهد و پرنده ماده بر اساس معیارهای ظاهری و خصوصیات فیزیکی، حیوان نر را انتخاب می کند. در جائیکه جفت گیری طبیعی لازم باشد، نگهداری جنس نر و ماده در کنار هم برای نقش پذیری جنسیتی الزامی است. حضور جنس نر سبب، تکامل و بلوغ سریعتر پرنده ماده می گردد. در گله های کوچک، پرنده نر متعلق به جایگاه اجتماعی بالاتر، امکان جفت گیری بیشتری نسبت به افراد زیر دست دارد، اما در گله های بزرگ تاثیر جایگاه اجتماعی پرنده نر بسیار کمتر است. در بسیاری از گله های مادر گوشتی، باروری و جوجه درآوری، با افزایش سن کاهش پیدا می کند که علت آن چاقی خروسها و افزایش پرخاشگری آنها در برابر پرندگان ماده است. رفتارهای مربوط به تخم گذاری به شدت تحت تاثیر ژنتیک حیوان قرار دارند. رفتارهای پیش از تخم گذاری در گله های کوچک مجهز به لانه های تخم گذاری با کف پوشیده از کود به صورت طبیعی بروز می کند . همچنین تفاوتهای سویه ای و انتخاب ژنتیکی نیز عوامل موثرو بروز این رفتارها هستند. کرچ شدن از رفتارهای طبیعی اما نامطلوب تحت شرایط صنعتی می باشد. وقوع این حالت در طیور صنعتی به علل انتخاب علیه آن و جمع آوری سریع تخم مرغها از داخل لانه تخم گذاری، به ندرت به چشم می خورد. مقدمه: مُرغ(Gallus gallus, Gallus gallus domesticus) یکی ازماکیان خانگی است. پرنده نر خروس نامیده می‌شود. مرغ پرنده‌ای است از خانوادهٔ قرقاولان (Phasianidae)، زیرردهٔ نومرغان، از راستهٔ ماکیان‌سانان ( ‎Galliformes‏ ). گفته می‌شود که همه نژادهای مرغ از چهار نوع وحشی زیر حاصل شده‌اند. ·        گالوس-گالوس مثل مرغ جنگلی قرمز ·        گالوس – لافایتی مثل مرغ جنگلی سیلان ·        گالوس سونراتی مثل مرغ جنگلی خاکستری مثل مرغ جنگلی آبی و سبز ·        گالوس – واریوس یافته‌های اخیر نشان می‌دهد که اهلی کردن مرغ، بیش از ۱۰,۰۰۰ سال پیش در ویتنام صورت گرفته است. تا پیش از این باور عمومی بر این بود که این کار در هند انجام شده است. سپس مرغ اهلی راه خود را از هند به سوی ایران پیدا کرد.  پس از آن از قلمرو لیدیه که توسط ایرانیان فتح شده بود، در قرن پنجم پیش از میلاد به یونان راه یافت . مرغ از دوران سلسله هجدهم فراعنه در مصر شناخته شده بوده است؛ طبق گزارش سالانهٔ توتموس سوم، پرنده‌ای که هر روز تخم می گذارد، بعنوان خراج از سرزمین مابین صحرای سینا و سوریه، یعنی بابل، به مصر آورده شده است. اما در عهد عتیق هیچ نشانه‌ای از مرغ دیده نمی‌شود. تحقیقات ژنتیک حاکی از آن است که نیای مرغ، خروس جنگلی قرمز خاکستری(G.sonnerati) است. گرچه نسلی دورگه‌ای که حاصل این دو نژاد باشد در اکثر مواقع نازا و عقیم می‌باشد، اما ژن عامل پوست زرد در مرغ در خروس جنگلی قرمز(نزدیکترین خویشاوند مرغ) نبوده و به احتمال بسیار زیاد این ژن از گونهٔ خاکستری به میراث گرفته شده است.    تعداد مرغ پرشمارتری و شایع ترین جانور اهلی در جهان می‌باشد. با جمعیتی بیش از ۲۴ میلیارد در سال ۲۰۰۳، هیچ پرنده‌ای       در جهان به این شماره نمی‌رسد. واژه شناسی در ایران مرغ بالغ و بالای یک سال را مرغ (به انگلیسی hen) و جوجه مرغ و مرغ نابالغ را بهاری (باری) (به انگلیسیpullet) می نامند. خروس بالغ هم خروس (cock) و نابالغ هم جوجه خروس (cockerel) نام دارند. رفتارشناسی مرغ همه چیزخوار{(omnivorous→omni(all) + vorous(devoure}است . در محیط آزاد اغلب زمین را برای یافتن دانه ها، حشرات و حتی جانوران بزرگتر از قبیل مارمولک و موشهای جوان می خراشد. مرغ بصورت طبیعی از ۵ تا ۱۱ سال، بسته به نژاد، عمر می‌کند . در مرغداری تجاری یک جوجه گوشتی تا قبل از کشتار تنها شش هفته زندگی می‌کند. جوجه‌های نیمه گوشتی و پرورش یافته در محیط باز تا ۱۴ هفته هم نگهداری می‌شوند. مرغهای تخمگذار هم تا یک سال حدود ۳۰۰ تخم گذاشته و پس از آن توانایی آنها در تخمگذاری کاهش می‌یابد و به کشتارگاه فرستاده می‌شوند تا از آنها در غذای بچه، حیوانات خانگی، پای و غذاهای پرورده استفاده شود . بر اساس      کتاب رکوردهای گینس، پیرترین مرغ جهان در سن ۱۶ سالگی بر اثر مشکل قلبی مرد. خروس را می‌توان از رنگ تندتر آن نسبت به مرغ و پرهای بلند دم و همچنین پرهای نوک تیز گردن و کمر از مرغ تشخیص داد. با این حال در برخی نژادها مانند سبرایت مرغ و خروس تفاوت بسیار اندکی دارند. خروس را همچنین می‌توان با دقت در بلندی تاج و سیخک (برآمدگی نیزه مانند در پای مرغ) از مرغ باز شناخت. در بعضی نژادها و نژادهای دورگه مرغ و خروس را از رنگ آنها می‌توان تمیز داد. در مرغ بالغ گوشت بالای سر (تاجcomb/cock's comb) و همچنین زائدهٔ زیر حلقوم پرنده (wattleزیرحلقوم) اندکی رشد می نماید . در اکثر نژادها رشد تاج و زیرحلقوم در خروسها بیشتر از مرغان است. در برخی نژادها هم پرهایی اضافه در ناحیه صورت و غبغب پرنده میروید که ناشی از یک تغییر ژنتیکی بوده و به آن ریش (beard/muff) گفته می‌شود. مرغها توانایی پریدن برای مسافتهای بلند و طولانی را ندارند، اما در نژادهای سبکتر می‌توانند که بر روی نرده و یا شاخه ها، جایی که بطور طبیعی استراحتگاه آنهاست، بپرند. مرغها معمولا عمل پریدن را برای جستجو و یا اجتناب از خطر انجام می‌دهند. مرغها اجتماعی بوده و گله‌ای زندگی می‌کنند. مرغها در درون خود یک نوع سلسله مراتب (pecking order) دارند که در آن عده‌ای از پرندگان در بدست آوردن غذا و محل استراحت برتری دارند. برداشتن مرغ و خروسها از گله سبب اخلال در این نظم می‌شود تا دوباره سلسله مراتب جدید برقرار شود. افزودن پرندگان جدید-بویژه پرندگان جوان- به گله معمولا موجب نزاع و ایجاد جراحت می‌شود. مرغها معمولا تمایل دارند که در جایی تخمگذاری کنند که از قبل در آنجا تخم بوده باشد و تخمهای آشیانه‌های اطراف را نیز به محل خود انتقال می‌دهد. گاهی نیز بر سر تخمگذاری در یک محل خاص بسیار لجوج و یکدنده می‌شوند. بسیار اتفاق می افتد که دو مرغ بر سر جای تخمگذاری با هم درگیر شده و حتی اگر محل کوچک باشد بر روی هم تخم می گذارند. خروسها به منظور اعلام حضور به خروسهای رقیب بانگ (اذان) می‌زنند. این عمل می‌تواند به علت تغییرات محیط هم باشد. مرغها نیز پس از تخمگذاری و یا برای صدازدن جوجه‌های خود قدقد می‌کنند. در سال ۲۰۰۶ دانشمندانی که بر روی پیشینه پرندگان تحقیق می‌کردند به یک ژن پس مانده-talpid۲ برخوردند که در دوران جنینی عامل شکل گیری دندانها در فک می‌باشد؛ شبیه آنچه در فسیلهای پرندگان دیده شده است. جان فالن ناظر این پروژه اظهار می‌دارد که:"... مرغها تحت شرایطی خاص توانایی دندان درآوردن را حفظ کرده اند... . 1- زندگی گروهی 1-1  رفتارهای طبیعی نظام اجتماعی تکامل یافته ای در بین اجداد گونه های اهلی شده ، مشاهده می شود . برخی پرندگان  از جمله گونه های جنگلی ، در گروه های کوچک نسبتاً پایداری ، زندگی می کنند  . قسمت عمده این گروه ها از چند پرنده ی ماده و یک نر تشیکل شده اند و سایر پرندگان نر به صورت انفرادی یا در گله های کوچک زندگی می کنند . هر گروه دارای یک استراحتگاه دائمی بوده و محدوده ای برای تغذیه در اختیار آنهاست . وضعیت مشابهی در مورد اجداد و خویشاوندان وحشی طیور اهلی ، صادق است و این پرندگان گروه های اجتماعی مجزا با قلمرو مشخص تشکیل می دهند. وضعیت مشابهی برای مرغ خانگی وجود دارد و این پرنده دارای رفتارهای اجتماعی است ، که بسیار شبیه به پرندگان وجشی محسوب می شود  . 2-1شناخت اجتماعی  بر قراری ارتباط طیور ، قدرت شنوایی و تشخیص رنگ بالایی دارند و برقراری ارتباط درون گله ای و بین گله ای در آنها از راه حرکات اعضای بدن و تولید اصوات دارای کیفیت بالایی است . حرکات و وضعیت بدن به قصد تهدید  و یا اظهار سلطه پذیری در پرندگان کاربرد دارد. به طور مثال ، در اجداد پرندگان اهلی در زمان جفت گیری ، حرکات ویژه ای به منظور خودنمایی انجام می شود  . مشخص ترین اصواتی که در گله ی طیور شنیده می شود ، مربوط به تعیین قلمرو توسط پرنده نر است . این اصوات قادر به پیمودن فواصل طولانی بوده  و از موثرترین روش های دفاع از قلمرو ، در پرندگان وحشی است ، که رویارویی مستقیم بین پرندگان نر قلمروهای همسایه را به حداقل می رساند . صورت مربوط به هر خروس نر از قلمروهای همسایه از نظر جنش صدا و فرکانس کاملاً متمایز است و خصوصیات صوت هر خروس تحت تاثیر طول تاج پرنده می باشد . یکی از مهمترین شاخص های تسلط پرنده ی نر بر قلمرو ، آهنگ و کیفیت صدای خروس خواهد بود ، که از آن به منظور سنجش وضعیت سایر خروس ها ، استفاده می کند .علاوه بر صدا و حرکات پرنده ، در برخی گونه ها خصوصیات مربوط به سر و گردن پرنده برای ارتباط با سایر  افراد و موقعیت اجتماعی حیوان اهمیت بسزایی دارد . در مرغ خانگی ، اندازه تاج و در کل ظاهر پرنده در گله است .   3-1اجتماعی شدن در طیور ، برقراری روابط اجتماعی پیش از بیرون آمدن از تخم شروع می شود . اصوات تولید شده به وسیله ی جنین بر رفتار مادر تاثیر می گذارد و می تواند سبب تحریک مرغ در جا به جا کردن به موقع تخم ها و یا تشویق مرغ برای ادامه ی خوابیدن روی تخم مرغ ها شود  . جنین نیز تحت تاثیر برخی رفتارها و اصوات خاص مرغ مادر است که در آینده تا حد زیادی می تواند بر رفتارهای جوجه ی متولد شده ، تاثیر بگذارد . همچنین جنین داخل تخم مرغ   می تواند از سایر       جنین ها تاثیر بپذیرند . کسب ویژگی های رفتاری از مادر ، شامل چگونگی یافتن غذا و استفاده از محدوده ی در دسترس پرنده است . اما پرنده به تنهایی نیز می تواند خوردن غذا را یاد بگیرد  . در گونه های گالیفرم ، رفتار مربوط به استفاده از استراحتگاه نیز تحت تاثیر مادر است .   4-1 تهاجم و سلطه گری در طیور اهلی مزرعه ( همچون وضعیت حاکم بر گله های وحشی ) ، اولین تجربه ی مورد خشونت واقع شدن ، متعلق به جوجه های جوانی است  که در اثر نزدیک شدن بیش از حد به افراد مسن تر گله مورد تهاجم قرار می گیرند . رابطه ای که در آن فرد دون پایه ی گله ، از رو به رو شدن با فرد ارشد و غالب خودداری می کند را تسلط اجتماعی          می نامند و مجموعه این روابط حاکم بر گله با نام سلسله مراتب تسلط نامگذاری شده است . افراد ارشد در این سلسله مراتب ، اجازه ی نوک زدن به سایر پرندگان زیردست و حتی خلع آنها از جایگاه اجتماعی شان را دارند . به طوری که جایگاه افراد دون پایه گله به طور متناوب تغییر پیدا می کند. معمولاً پرندگان نر و ماده سلسله مراتب تسلط جداگانه ای داشته و به ندرت رفتارهای پرخاشجویانه نسبت به هم نشان می دهند . در کل درون گله های کوچک بروز رفتارهای تهاجمی به ندرت دیده می شود ، مگر در موارد محرک (مانند محدودیت فضای دان خوری ها ) زیرا در شرایط معمول پرنده ی دون پایه از افراد غالب گله دوری می کند  . وضعیت بدن و حرکات پرندگان مبین وضعیت اجتماعی و حالت رفتاری آنها (مانند پرخاشگری ) است .    5-1رفتارهای تحت تاثیر فضا ، تراکم و اندازه ی گروه تراکم و اندازه ی گروه طیور ، هم بر میزان تولید و هم نوع رفتارها تاثیر دارد . در قفس هایی که امروزه مرسوم هستند ، بالا بودن تراکم و تعداد افراد هر قفس به شدت به کاهش تولید تخم مرغ ، نرخ بالای تلفات ، عارضه ی پر خواری و کانیبالیسم و همچنین شدت اضطراب در گله موثر است. هنگامی که پرندگان در دسته های بزرگ نگهداری می شوند ، اندازه ی گروه اثرات متمایزی ( از تراکم) بر رفتار آنها که عبارتند از : 1) در تراکم یکسان  در گروه بزرگتر هر فرد دارای فضای مطلق بیشتری برای حرکت است 2) در گروه های  بزرگتر ، تعداد افراد بیشتری با هر فرد گروه برخورد داشته و میزان برخوردها در سطح جامعه نیز در نتیجه ی آن افزایش پیدا می کند 3) پرندگان در دسته های بزرگ ، مشکل بیشتری در شناخت افراد هم گله ای خود دارند . در سالن دارای عرض وسیع ، پرندگان به طور یکنواخت از تمام فضا استفاده نمی کنند  از طرفی پرندگان معمولاً تا زمانی که تمام افراد گله را شناسایی نکنند ، قسمت های مختلف سالن را بازرسی خواهند کرد . این مسئله در مورد مرغ های تخم گذاری که روی بستر پوشال[1]  یا سیستم بستر عمیق نگهداری می شوند و برای جوجه های مادر در سیستم پرورشی بستر عمیق ، صادق است.    6-1 کانیبالیسم کانیبالیسم به صورت نوک زدن و مجروح کردن پوست و بافت های زیرین  آن تعریف می شود . در مرغ ، شکل معمول این عارضه به صورت کانیبالیسم کلواکی یا نوک زنی به مقعد است . یکی از شرایطی که سبب پدیدار شدن این نوع کانیبالیسم می شود زمانی است که کلواک مرغ در حال تخم گذاشتن به سمت بیرون متورم می گردد . در این وضعیت و در صورت آمادگی گله برای شیوع کانیبالیسم اغلب پرندگان دیگر به سرعت به بافت نرم و قرمز مخرج نوک می زنند . در صورت مجروح شدن پوست این ناحیه و یا هر ناحیه ی دیگر بر روی بدن ، مرغ ها به علت تحریک شدن توسط خون به سرعت شروع به نوک زنی به آن ناحیه می کنند . معمولاً این نوک زدن ها تا مصرف  گوشت  بدن حیوان نیز ادامه پیدا کرده و سبب مرگ پرنده می شود  . همانند عارضه ی پرخواری ، در مورد این مرض نیز برخی از افراد تمایل بیشتری به این نوع رفتار دارند اما پرندگان کانیبال ، لزوما همان پرندگان  مبتلا به عارضه ی پرخواری نیستند . از میان عوامل محیطی موثر ، عامل اندازه ی گروه نیز از مهمترین عوامل تاثیرگذار است . در طبیعت شیوع کانیبالیسم در گله غیر قابل پیش بینی بوده و تنها برخی از گله ها به آن مبتلا می شوند . کاهش نور محیط (در صورت امکان ) تا حد زیادی می تواند به توقف شیوع این عارضه در گله کمک نماید . راه حل دیگری  که در این باره مطرح می شود ، استفاده از نور قرمز در سالن است . نور قرمز باعث می شود که پرنده قادر به دیدن خون و زخم ها نباشد ، در حالی که اثری روی بروز سایر رفتارها و تغذیه ندارد . 2-  تولید مثل 1-2 رفتار جفت گیری طبیعی پرندگان انواع مختلفی از سیستم های جفت گیری را از خود نشان می دهند ، به طوری که تمام این روشها در رفتارهای جنسی اجداد طیور اهلی و پرندگان وحشی قابل رویت است . جفت گیری می تواند به دو صورت گروهی و یا تک همسری[2] باشد ، که نوع گروهی خود به سه روش می تواند بروز پیدا نماید  1) یک پرنده ی ماده[3]   2) یک پرنده ی ماده و چند پرنده ی نر[4]   3) ترکیب هر دو حالت مذکور . حالت تک همسری ممکن است برای یک فصل یا چندین فصل جفت گیری بین یک جفت پرنده ادامه داشته باشد . پرندگان نر یا به وسیله ی تشکیل قلمرو در طول فصل جفت گیری به جذب پرندگان ماده می پردازند یا این که به دسته های دائمی پرندگان ماده ملحق شده و در طول فصل جفت گیری در میان آنها تشیل قلمرو می دهند  . از سوی دیگر پرندگان نر و ماده ممکن است در طول فصل جفت گیری در مکان ویژه ای جمع شده و حیوان ماده ، جفت نر خود را از میان نرهای گروه انتخاب کند ، که به آن سیستم جفت گیری جولانگاه[5] می گویند. مرغ اهلی و وحشی دارای سیستم جفت  گیری پلی جیوس ( چند ماده گیری) بوده و در آن یک حیوان نر غالب با تشکیل قلمرو ، جفت  گیری با کلیه پرندگان ماده درون قلمرو را به خود اختصاص می دهد . سایر پرندگان نر زیردست به اطراف قلمرو رانده شده یا اینکه به صورت انفرادی یا گروهی جداگانه زندگی می کنند. با وجود این که بسیاری از جفت گیری ها بین پرندگان در ظاهر تصادفی و بی هدف است ، اما آنها (به خصوص پرنده ی ماده ) به ندرت به شکل تصادفی جفت گیری می کنند و در انتخاب جفت عوامل مختلفی را مد نظر می گیرند . انتخاب جفت و جزییات انجام آن در مرغ جنگلی به دقت مطالعه شده  است . مرغ جنگلی ماده قبل از نزدیک شدن و دادن اجازه جفت گیری ،  مجموعه ای از خصوصیات فیزیکی پرنده ی نر غریبه را از قبیل اندازه و طول تاج ، رنگ تاج ، رنگ چشم و طول سیخک ها را بررسی می کند . اندازه ی تاج یکی از  مهم ترین معیارها در انتخاب حیوان نر توسط پرنده ی ماده است ، زیرا در افراد آلوده به انگل  اندازه تاج کوچک است و به این وسیله پرنده ی ماده از سلامت حیوان نر اطمینان پیدا می کند . 2-2 تکامل جنسی پرندگان نیاز به آموختن روش تشخیص جفت مناسب خود را دارند . این مسئله که تشخیص جنس مخالف برای جفت گیری در برخی از پرندگان ، حتی نسبت به انسان است . یادگیری تشخیص جنس مخالف با نام نقش پذیری جنسیتی مطرح شده و اغلب پیش از رسیدن پرنده به سن بلوغ ، انجام می شود . این دوره ی یادگیری فاقد محدوده ی زمانی و تعریف مشخص است . در خروس بین 10 تا 12 هفتگی این  یادگیری رخ می دهد .  در گذشته تصور بر این بوده که نگهداری موجودات نر به طور جداگانه تاثیر چندانی بر میزان تولید منی ندارد ، اما در یکی از بررسی های انجام شده ، با وجود عدم  تحت تاثیر قرار گرفتن حجم منی تولیدی ، کیفیت منی در حیواناتی که دور از حیوان ماده نگهداری می شدند ، کاهش یافت .    3-2 تحریک جنسی تفاوت میزان میل جنسی در پرندگان نر یک گونه ، این نظریه را مطرح می  کند که می توان به منظور افزایش بازدهی واحدهای نگهداری طیور مادر ، بر اساس رفتارهای جنسی ، افراد نر گله را انتخاب کرد . چنین انتخابی در سطوح آزمایشی کاملاً موفقیت آمیز بوده است ، اما نیاز به شناخت و بررسی کامل و هم جانبه ی رفتار پرندگان تحت بررسی دارد . در آزمایشی که انجام شده و تنها عامل انتخاب ، نرخ جفت گیری پرنده ی نر تعیین شده بود ، تعدادی از افراد انتخاب شده با وجود بالا بودن نرخ جفت گیری ، در بسیاری از موارد آمیزش کاملی نداشته اند . پژوهش دیگری با در نظر گرفتن جزییات بیشتر ، انتخاب را در طول بیست نسل بر اساس آمیزشهای کامل انجام داد و نتیجه ی عمل ، افزایش به طور کامل معنا دار میزان میل جنسی پرندگان بود. متاسفانه انتخاب مداوم برای رفتارهای جنسی ، به علت افزایش تعداد پرش ها ، سبب کاهش میزان منی به ازای هر بار آمیزش می شود . البته امکان کنترل تعداد پرش ها در شرایط آزمایشی وجود دارد ، اما در سطوح صنعتی این امکان میسر نیست . بی شک حتی در گله های بزرگ ، تعداد دفعات جفت گیری ، چه در پرنده ی نر و چه ماده محدود است . نوع رفتارهای جنسی چه در پرنده ی نر و چه ماده ، تا حدی تحت تاثیر طرف مقابل است . پژوهش های قدیمی انجام شده حاکی از این است که خروس های جوان بیشتر تمایل به جفت  گیری با مرغ های ارضا شده دارند  . همچنین این مرغ ها در برابر  خروس های جوان مقاومت کمتری از خود نشان می دهند .   4-2 جفت گیری گروه های طیوری که در مزرعه نگهداری می شوند بیشتر متشکل از یک پرنده ی نر و چندین ماده هستند که در واقع بسیار شبیه سیستم زندگی آنها در طبیعت است . در گله های کوچک ، خروس هایی که از نظر طبقه ی اجتماعی در مقام بالاتری قرار دارند ، بیشترین تعداد نتایج را به خود اختصاص می دهند. این در حالی است که مرغ ها با اکثر افراد نر گله ، آمیزش می کنند . در گله های بزرگ ، طبقه ی اجتماعی تاثیر بسیار کمتری بر جفت گیری افراد نر گله دارد. در گله های بسیار بزرگ ، پرندگان زیر گروه هایی را تشکیل می دهند که بسیار شبیه گله های دارای یک پرنده ی  نر و چندین ماده در طبیعت است. با این وجود چه پرندگان نر و چه ماده ، به طور گسترده ای به سایر مناطق خارج از محدوده ی زیر گروه نیز سرکشی می کنند . تشکیل چنین زیرگروه هایی می تواند علت پایین بودن نرخ تاثیر طبقه اجتماعی بر موفقیت جفت گیری پرندگان نر در گله های بزرگ باشد . در هر حال ، در هر شرایطی ، به علت تفاوت قدرت آمیزش افراد گله ، نسبت جنسی موثر[6] با نسبت جنسی حقیقی[7] گله متفاوت است . بررسی این جنبه ی مهم از تولید مثل ، بسیار به ندرت انجام شده است .  علاوه بر اثرات مستقیم اجتماعی ، تاثیر سیستم نوری حاکم ، از دیگر عوامل موثر بر جفت گیری در طیور است . پرندگان قادر به دیدن نور در طیف فرابنفش (UV) هستند و علایمی روی بدن خود دارند که در نور فرابنفش قابل رویت است و در بروز رفتارهای جنسی پرنده تاثیر دارد . نشان دار کردن مرغ و خروس های مادر به وسیله ی علائم فلورسانت حساس  به اشعه ی  فرابنفش ، سبب افزایش بروز میل جنسی در خروس ها شده و از طرفی افراد ماده ی گله تمایل بیشتری به خروس های نشاندار شده نشان می دهند . به این ترتیب می توان چنین برداشت کرد که تامین طیف نوری کامل در سالن های تجاری ، می تواند سبب افزایش فعالیت های جنسی پرنده شود . میزان جفت گیری با افزایش سن کاهش می یابد اما این مسئله به طور مستیم سبب کاهش باروری  گله نمی شود ، چون همان طور  که اشاره شد میزان آمیزش در اوایل بلوغ پرندگان ، بسیار بیشتر از حد نیاز برای حداکثر باروری است . کاهش باروری با تناسب افزایش سن در طی دوره ی تخم گذاری ، به علت تغییراتی است که در رفتار جنسی پرنده ایجاد می شود. سیکل تولید تخم مرغ از دیگر عوامل موثر بر آمیزش در طول روز است . زیرا باروری در هنگام تخم گذاری کم می شود. مرغ بیشتر در اوایل طلوع آفتاب ، اقدام به تخم گذاری می کند . به همین دلیل آنها بیشتر بعد از ظهر آمیزش می کنند .    از طرفی شواهد موجود حاکی از وجود اوج انجام آزمایش بلافاصله پس از روشن شدن محیط می باشد . در بین مرغ های مادر گوشتی ، نسبت به مرغ های لگهورن بروز حالت معاشقه قبل از جفت گیری به ندرت رخ می دهد و در اغلب موارد پرنده ی نر با دنبال کردن پرنده  ماده و سپس با رفتاری خشن اقدام به جفت گیری می کند    5-2 باروری و جوجه درآوری باروری [8]  عبارت است از نسبتی از تخم مرغ های  تولیدی نطفه دار که به جوجه تبدیل می شوند . به آن سهم از تخم مرغ های بارور که به جوجه تبدیل می شوند ، به اصطلاح  جوجه درآوری [9] می گویند . عوامل بسیاری بر باروری تاثیر دارند و مرحله ی قبل از باروری ( شامل مدیریت و رفتارهای طبیعی پرندگان )  به شدت بر آن موثرند . جوجه درآوری نیز تا حدی از این عوامل تاثیر می پذیرد ، اما میزان تاثیر پذیری آن بسیار کمتر است .  در گله های مادر ، باروری در اوایل شروع تولید در حدود 95 درصد و حتی بالاتر است ، اما به سرعت و به ویژه پس از 50 هفتگی کاهش پیدا می کند. این کاهش بیشتر مربوط به پرندگان نر است ، زیرا در صورت انجام تلقیح مصنوعی (AI)، نرخ باروری با افزایش سن تغییر چندانی پیدا  نمی کند . در صورت تغذیه ی آزاد خروس ها ، میزان کاهش باروری حداکثر بوده و علت این مسئله حجم بدنی بالا و عدم تناسب اندام خروس ها می باشد که سبب عدم انتقال مطلوب اسپرم در حسین آمیزش می شود . در تعدادی دیگر از تحقیقات  انجام شده ، با وجود کامل بودن عمل آمیزش ، میزان باروری کم بوده است . با این پژوهش ها چنین برداشت کرده اند که اضافه وزن خروس ها ، کارایی تولید مثلی آنها را کاهش می دهد ، امروزه این مشکل با تغذیه جداگانه خروس و مرغ های مادر تا حد زیادی رفع شده و وزن خروس ها به طور موثرتری قابل کنترل شده است.   6-2 کنترل تخم گذاری رفتارهای مربوط به تولید تخم مرغ تا حد زیادی تحت تأثیر عوامل ژنتیکی است و عوامل محیطی از قبیل سیستم نگهداری تنها در برخی از جزییات این رفتارها موثرند. خصوصیات ژنتیکی سویه های مختلف از رفتار پیش از تخم گذاری آنهاو همچنین میزان کاهش بروز کرچی ناشی از انتخاب برای تولید تخم مرغ قابل درک است. در گذشته انتخاب له یا علیه برخی از جزییات رفتارهای تخم گذاری انجام شده است. برای مثال در گله هایی که درون مزارع باز پرورش داده می شده اند، آن دسته از پرندگانی که اماکن دور از دسترس را برای ایجاد لانه تخم گذاری ترجیح می دادند (به علت این که تخم مرغ های آنها از دید پنهان می ماند و جمع آوری نمی شد) فرصت بیشتری برای خوابیدن روی تخم مرغ ها و تولید نسل بعد را داشتند. اما امروزه این نوع انتخاب کاملاً حالت معکوس پیدا کرده، به طوری که در سیستم های نگهداری مدرن که پرندگان مولد در محیطی کاملاً بسته و مجهز به لانه های تخم گذاری پرورش داده        می شوند، انتخابی غیرمستقیم بر ضد تخم گذاری در مکانی غیر از لانه تخم گذاری به ویژه بر سطح زمین انجام می شود. با وجود این که تاکنون شناخت دقیقی از سازوکارهای ژنتیکی کنترل کننده رفتارهای مربوط به تخم گذاری به دست نیامده، اما اطلاعات تقریباً کاملی از روندهای کنترل کننده فیزیولوژیکی این رفتار وجود دارد. براساس این سازوکارها بروز شدید رفتارهای پیش از تخم گذاری مربوط به حضور تخم مرغ در مر حله تشکیل پوسته است. اما در حقیقت آغاز این رفتارها از زمان تخمک گذاری یعنی حدود 24 ساعت پیش از تخم گذاری اتفاق می افتد و عامل تداوم آن ترشح هورمون های استروژن و پروژسترون از فولیکول پاره شده است . این هورمون ها با تأثیر بر سیستم عصبی مرکزی حیوان سبب بروز رفتارهای پیش از تخم گذاری در زمان مناسب می شوند. تشکیل و تکامل تخم مرغ کاملاً مستقل بوده اما خروج آن از بدن تحت تأثیر این روند هورمونی است. رفتارهای پیش از تخم گذاری و تشکیل تخم مرغ در اکثر مواقع سازوکارهایی کاملاً همزمان هستند.   7-2 تنظیم زمان تخم گذاری این مطلب که آزادسازی تخمک در مرغ در حوالی طلوع آفتاب و تخم گذاری24 ساعت پس از آن انجام می شود، بیانگر وابستگی شدید زمان بندی تولید تخم مرغ به نور محیط در سیستم های باز و یا رژیم نوری در سیستم های بسته است. از آنجا که عامل ایجاد کننده رفتارهای پیش از تخم گذاری، آزاد سازی تخمک است پس این رفتارها در دوره های زمانی معین و ثابتی تکرار می شوند. در صورتی که تخم گذاری با تأخیر انجام شود، دیگر امکان همزمان بودن آن با رفتارهای پیش از تخم گذاری وجود نداشته و تخم مرغ در خلال سایر فعالیت ها از بدن خارج می شود. علت عمده تأخیر در زمان آزادسازی تخمک، برخوردهای اجتماعی بین پرندگان است. این وضعیت در سیستم های پرورش روی بستر زمانی که تمام لانه های تخم گذاری اشغال هستند، مشاهده می شود و شرایط به ویژه در مورد پرنده دارای مرتبه اجتماعی پایین تشدید می شود چون پرندگان ارشد معمولاً از ورود سایر پرندگان به یک یا چند لانه مخصوص خود جلوگیری کرده و به آنها حمله می کنند، برخوردهای تهاجمی علیه پرندگان زیر دست در زمان پیش از تخم گذاری به شدت افزایش پیدا می کند، به طوری که پرنده زیردست مدت زمان بسیار کمی برای تخم گذاری داخل لانه در اختیار دارد و یا اینکه باید چندین بار لانه تخم گذاری خود را تغییر دهد، تا بالاخره موفق به تخم گذاری شود . همچنین برخی از روش های مدیریتی می تواند عامل تأخیر در تخم گذاری شود به ویژه تغذیه در زمان اوج تخم گذاری(زمانی که محدودیت غذایی بر گله اعمال می شود) و رفتارهای تغذیه ای با سرکوب بروز رفتارهای پیش از تخم گذاری سبب تخم گذاری در زمان تغذیه می شوند. البته در پژوهشی که روی مرغ های مادر گوشتی انجام شده، تغییر زمان تغذیه تأثیر معناداری بر روی میزان تخم گذاری روی بستر نداشته است.   8-2 انتخاب محل تخم گذاری در تمام سیستم های نگهداری به غیر از سیستم نگهداری در قفس، نیاز به جمع آوری تخم مرغ ها از لانه های تخم گذاری وجود دارد. در این سیستم ها رفتاری که براساس آن، پرنده محل مناسب برای تخم گذاری را انتخاب می کند، از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین این موضوع در صورت نگهداری در قفس نیز تا حدی اهمیت پیدا می کند، زیرا تخم مرغ هایی که در قسمت انتهایی قفس گذاشته می شوند، به علت این که به سمت جلوی قفس می غلتند، نسبت به تخم مرغ هایی که در ابتدای قفس گذاشته می شوند، احتمال شکستن بیشتری دارند. در سیستم های مجهز به استراحتگاه نیز، یکی از دلایل عمده شکستن تخم مرغ ها، افتادن آنها از بالای استراحتگاه روی بستر است . عدم استفاده طیور از لانه های تخم گذاری می تواند تبدیل به عمده ترین مشکل اقتصادی در بیشتر یا تمام سیستم های نگهداری خارج از قفس و حتی برخی از انواع قفس ها شود . در موارد شدید تا بیش از 50 درصد تخم مرغ ها، در خارج از لانه های تخم گذاری تولید می شود. جمع آوری این تخم مرغ ها زحمت بسیار زیادی به همراه داشته و سعی و کوشش در جلوگیری از تخم گذاری خارج از لانه نیازمند تلاش دوچندان است. تخم مرغ های بستر اغلب دارای ترک و شکستگی بوده که سبب تحریک پرندگان به خوردن آنها می شوند. از طرفی آنها معمولاً آلوده به فضولات بوده که میزان جوجه درآوری و مرغوبیت را به شدت کاهش می دهند. میزان تخم گذاری روی بستر نه تنها در بین سیستم های مختلف نگهداری، بلکه در درون یک سیستم، گله های مختلف و حتی پن های متفاوت متغیر است. در گذشته این مشکل غیرقابل پیشگیری تلقی می شده، اما امروزه تا حد زیادی عوامل موثر بر انتخاب لانه و تخم گذاری روی بستر شناخته شده است. این عوامل شامل شرایط پرورش، خصوصیات سیستم نگهداری، طرح لانه های تخم گذاری، مدیریت و مداخله انسان است . بدون شک تخم گذاری روی بستر زمانی شکل جدی تری به خود می گیرد که پرنده در سالن دوران پولتی بالغ شود و الگوهای رفتاری مربوط به تخم گذاری را در نبود لانه کسب کند . برخی از خصوصیات لانه ی تخم گذاری از قبیل تاریکی یا روشنایی آن و نیز دنج و دور از چشم بودن آن ، در انتخاب بین لانه های تخم گذاری توسط  مرغ مادر موثر است ، اما تاثیر آن بر انتخاب بین تخم گذاری روی بستر یا تخم گذاری توسط مرغ مادر موثر است ، اما تاثیر آن بر انتخاب بین تخم گذاری روی بستر یا تخم گذاری در لانه تخم گ ذاری بعید به نظر می رسد با وجود این که تمام جنبه های ذکر شده ی موثر در انتخاب محل لانه ، اثر غیر مستقیم بر مشکل تخم گذاری روی بستر دارند ، اما آموزش پرنده توسط انسان بیشترین اثر را بر رفتارهای پیش از تخم گذاری خواهد داشت .   9-2 رفتارهای پیش از تخم گذاری در سیستم های نگهداری فاقد لانه های تخم گذاری دست ساز بشر ، رفتارهای پیش از تخم گذاری ، بسیار شبیه رفتارهای طبیعی پرنده بوده و شامل مراحل جست و جو ، انتخاب محل مناسب و ایجاد  گودال به منظور انجام تخم گذاری در آن است . مشکلات رفتاری در سالن های نگهداری طیور تخم گذار ، بستگی کامل به تعداد لانه های تخم  گذاری و اندازه ی پن ها دارد . در صورت محدود بودن تعداد لانه های تخم گذاری ، بروز رفتارهای تهاجمی و درگیری ، غیر قابل اجتناب بوده و احتمال تخم گذاری روی بستر افزایش پیدا می کند . از طرف دیگر در پن های وسیع با تعداد زیاد لانه های تخم گذاری همشکل ، مرغ ها در انتخاب لانه تخم گذاری مورد نظر دچار سردرگمی می شوند که این حالت از نظر معیارهای آسایش زندگی طیور ، به شدت نگران کننده است . در این حالت پرنده برای هر بار تخم گذاری وارد لانه ای غیر از لانه ی قبل می شود و قدرت تشخیص خود را از دست خواهد داد  . مشکل انتخاب بین لانه های تخم گذاری ، به احتمال زیاد  تنها عاامل بروز سایر مشکلات رفتاری پیش از تخم گذاری ، به ویژه تمایل به تخم گذاری گروهی در سیستم پن است .   10-2 تخم گذاری نوع رفتار پرنده در زمان تخم گذاری به نهایی از مهمترین عوامل آسیب تخم  مرغ ها است و این مسئله به ویژه در قفس تشدید می شود . وضعیتی که پرنده برای تخم گذاری ترجیح می دهد ، بستگی به ویژهیات فردی پرنده دارد . برخی از پرندگان تمایل دارند که در حالت ایستاده تخم گذاری کنند به همین دلیل قسمت عمده ی تخم مرغ های این دسته ، ترک خورد و شکسته است . در قفس های جدیدی که مجهز به استراحتگاه هستند ، درصدی از تخم مرغ ها در استراحتگاه گذاشته می شوند که علت آن می تواند خشکی استراحتگاه و یا احساس آرامش و امنیت بیشتر در این بخش قفس باشد و این می تواند سبب مشکلات زیادی در جمع آوری تخم مرغ ها شود . در لانه های تخم گذاری ، وضعیت قرارگیری مرغ می تواند از عوامل بسیار مهم شیوع کانیبالیسم در گله باشد . نوک زدن به مقعد ، در زمانی که  پشت پرنده  به سمت در ورودی لانه است ، به شدت افزایش می یابد . در صورت تاخیر در خروج تخم مرغ ، باقیمانده آن در منطقه ی غدد تولید کننده ی پوسته تخم مرغ سبب ایجاد نقاط برجسته کلسیمی روی پوسته می شود . این مسئله سبب ایجاد ظاهری ناصاف و زبر برای تخم مرغ شده که از نظر بسیاری از مصرف کننده ها نامطلوب بوده و با قیمت کمتری خریداری می شود . این مشکل در مورد تخم مرغ های بارور ، سبب کاهش تبادلات گازی بین جنین و محیط خارج شده و لذا میزان جوجه درآوری کم  خواهد شد . تشکیل این دانه ها بر روی پوسته می تواند طبیعی باشد که بیشتر در مرغ های تازه به تخم آمده دیده می شود ، ولی در اکثر  موارد ناشی از ایجاد تداخل در رفتارهای پیش از تخم گذاری است . به هم خوردن آرامش روانی پرنده به ویژه در مرغ های جوان ، همچنین می تواند سبب تولید تخم مرغ های بدشکل شود ، البته علت اصلی ایجاد تخم مرغ های بدشکل در اوایل تولید انقباضات غیر طبیعی پیش از سخت شدن پوسته در ناحیه غدد تولید کننده پوسته است .   11-2 رفتارهای پس از تخم گذاری در سیستم های نگهداری مجهز به لانه های تخم گذاری شیبدار و یا نگهداری درون قفس ، مرغ مادر ، پس از گذاشتن تخم مرغ فرصت بسیار کمی برای خوابیدن روی آنها دارد  . در لانه های تخم  گذاری که جمع آوری تخم مرغ به صورت دستی انجام می شود ، پرنده مدت زمان بیشتری برای خوابیدن روی تخم مرغ در اختیار دارد ، که اغلب حداقل نیم ساعت به طول می انجامد . مطالعات حاکی از آن است که خوابیدن مرغ روی تخم مرغ ، به علت جلوگیری از خنک شدن سریع آنها سبب کاهش دوام آنها نیز می شود . فرصت پیدا کردن پرنده برای خوابیدن روی تخم مرغ ، سبب افزایش احتمال بروز کرچی ، حتی در سویه های امروزی می شود . مشکل دیگری که معمولاً در لانه های تخم گذاری ساده پیش می آید ، خوردن تخم مرغ توسط پرنده است . علت آن می تواند تخم گذاری روی بستر و یا ازدحام زیاد در لانه ی تخم گذاری باشد . پرنده ای که تجربه ی خود تخم مرغ شکسته را پیدا می کند ، روش شکستن تخم مرغ را می آموزد . این مشکل در لانه های تخم گذاری شیبدار ، به علت خارج شدن سریع تخم مرغ از دسترس پرنده به ندرت مشاهده می شود . همانند سایر مشکلات رفتاری ، درمان این عارضه نیز بسیار مشکل بوده و بهترین راه حل پیشگیری از آن ، مدیریت صحیح است.   12-2  تولید تخم مرغ با وجود تفاوت در میزان مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی در سیستم های مختلف نگهداری طیور تخم گذار ، تفاوت معناداری در تولید تخم مرغ گله های مربوط به سیستم های مختلف ، وجود ندارد . علت عمده ی این تفاوت های کوچک نیز بیشتر ناشی از مواردی همچون تخم گذاری روی بستر است . به طور معمول دراغلب موارد ، تعداد تخم مرغ هایی که در سیستم نگهداری درون قفس جمع آوری می شوند ، تا حدی بیش از سایر روش های نگهداری است. علت اصلی آن ، امکان مدیریت مطلوب تری است ک در مورد این سیستم اعمال می شود . در تمامی سیستم های نگهداری ، کاهش تولید تخم مرغ ناشی از افزایش تراکم و اندازه ی گله ، امری طبیعی است . این مسئله در مورد مرغ های تخم گذار درون قفس ، با شدت بیشتری بروز می کند . همچنین این مشکل در سیستم نگهداری بر بستر پوشال نیز معمول است ، اما در سیستم نگهداری بستر عمیق ، کاهش تولید ، ناشی از تراکم زیاد گله ، کمتر مشاهده می شود . کاهش و افت تولید تخم مرغ در مواردی شاید ناشی از ضعف اعمال شرایط مطلوب برای آسایش طیور باشد . به ویژه در مورد مرغ های نگهداری  شده در قفس ، کاهش تولید اغلب ناشی از ضعف شاخص های آسایش ، از جمله افزایش تلفات است . تولید تخم در حیوانات منحصر به فرد است . این محصول جدا از این که برای تغذیه ی انسان استفاده می شود یا به منظور ایجاد نسل بعد، به شکل بسته بندی شده با روند تحویل بدون نقض ، در قالب برنامه ریزی شده ای به نام رفتار تخم گذاری، ارائه خواهد شد . مدت زمان بروز این رفتارها در صورت خارج شدن از وضعیت عادی ، تبدیل به حالتی غیر طبیعی می شود . در این رابطه و یا در حقیقت رفع ایرادهای قفس های باتری پژوهش های زیادی انجام شده که امروزه در مدیریت دیگر سیستم های نگهداری ، کاربرد فراوان دارد .    
+ نوشته شده در دوشنبه هفتم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 23:19 توسط محمد حاجیان  | 
مطالب قدیمی‌تر